به گزارش
ميزنفت به نقل از پایگاه اطلاعرسانی شرکت ملی نفت ایران، با توجه به تاکید وزیر نفت مبنی بر لزوم گسترش فرایند اکتشاف و بهره برداری، بالا بردن ظرفیت تولید نفت و گاز در کشور، افزایش مستمر ضریب بازیافت از مخازن، ارتقای فناوری های ملی و تقویت ظرفیت های ایرانی غیردولتی برای حضور در فعالیت های صنعت نفت، ایجاد زمینه های ظهور، حضور و توسعه شرکت های اکتشاف و تولید (E&P) در فرایندهای اکتشاف و بهره برداری نفت و گاز از طریق مشارکت با شرکت های بین المللی در دستور کار وزارت نفت قرار گرفته است.
در این راستا معاونت امور مهندسی وزارت نفت در اردیبهشت ماه امسال فراخوانی با عنوان شناسایی و ارزیابی شرکت های ایرانی متقاضی برای حضور و فعالیت های در پروژه های اکتشاف و تولید اعلام کرد و از متقاضیان خواست تا مدارک و مستندات خود را ارسال کنند. پس از اعلام فراخوان، صلاحیت ٣٧ شرکت بررسی و هشت شرکت پتروپارس، مهندسی و ساختمان صنایع نفت، انرژی دانا، توسعه پتروایران، گروه مپنا، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و ستاد اجرایی فرمان امام (ره) برای مشارکت در طرح های توسعه ای صنعت نفت با شرکت های معتبر خارجی تعیین صلاحیت شدند.
در مهرماه جاری نیز سه شرکت سرمایه گذاری غدیر، شرکت گسترش انرژی پاسارگاد و شرکت پتروگوهر فراساحل کیش به مجموع شرکتهای ایرانی مستعد برای فعالیت در قالب شرکت های اکتشاف و تولید (E&P) افزوده شدند.
به گفته وزیر نفت، شرکت های E&P شرکت هایی دانش بنیان هستند که دارایی شان توانمندی مهندسی، مدیریتی و فنی است و به طور قطع تشکیل شرکت های E&P ایرانی و بالغ شدن آنها می تواند به کسب در آمد ایران از خارج کشور کمک و مجموعه صنعت نفت کشور را تقویت کند.
با توجه به اهمیت تقویت این شرکت های دانش بنیان و لزوم توجه به آنها به عنوان یکی از مولفه های تاثیرگذار در مدل جدید قراردادهای نفتی و همچنین آشنایی با توانمندهای علمی و علمی این شرکت ها، خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی شرکت ملی نفت ایران با بهزاد محمدی؛ مدیرعامل شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت به گفت و گو نشسته که ماحصل آن را در ادامه می خوانید:
- وزارت نفت پس از ارزیابی شرکتهای متقاضی برای فعالیت در چارچوب شرکتهای اکتشاف و تولید (E&P)، در مرحله نخست هشت شرکت را به عنوان شرکتهای ایرانی صاحب صلاحیت در این حوزه تعیین و معرفی کرد که شرکت OIEC جزو دومین آنها بود. به زعم شما هدف از این تشکیل این شرکتها چیست؟
هدف از تشکیل شرکتهای اکتشاف و تولید در ایران، این است که پس از گذر صنعت نفت از عصری که در آن شرکتها بهعنوان پیمانکار عمومی (GC) یا پیمانکار EPC (مهندسی، تأمین کالا، ساخت و اجرا) فعالیت میکردند، اکنون زمان آن رسیده است که در صنعت نفت ایران، شرکتهای توانمند «E&P» ایرانی فعالیت کنند. شرکت OIEC نیز یکی از همین گزینهها برای ورود به حوزه اکتشاف و تولید است که در اجرای طرحهای توسعه میدانهای هیدروکربوری کشور، با شرکت های خارجی قرارداد منعقد می کند.
- فعالیت شرکتهای ایرانی در چارچوب E&P به چه شکل است؟
شرکتهای خارجی برای فعالیت در توسعه میدانهای هیدروکربوری ایران باید با شرکتی ایرانی همکاری کنند. بدون تردید، سرمایهگذاری در این چارچوب، بر عهده مشارکت ایرانی و خارجی است و این مشارکت وظیفه دارد که میدان را در طول چند سال توسعه داده و به مرحله تولید برساند و پس از آن، از طریق نفتی که تولید شده بتواند هزینههای خود را به نوعی جبران کند. در این چارچوب ممکن است شرکتهای ایرانی در بحث تأمین مالی دچار برخی دغدغهها و نگرانیها باشند، اما باید در این فرصت کوتاه بتوانند خود را با شرایط جدید قراردادهای «E&P» انطباق دهند تا بتوانند به پروژههای بخش بالادستی صنعت نفت، ورود پیدا کنند.
- آیا شرکت OIEC پتانسیل کافی برای ورود در بخش بالادستی اکتشاف و تولید را دارد؟
آمادگی ما در بخش سیستم سازمانی و تطبیق فضای حرفهای با شرایط جدید از چند ماه پیش آغاز شده که امید است بتوانیم در آیندهای نزدیک با شرکتهای خارجی که هماکنون در حال مذاکره با آنها هستیم، به توافق برسیم.
شرکت OIECدر حوزه پیمانکاری و اجرای پروژههای EPC بیش از سه دهه سابقه فعالیت دارد و البته در در طرحهای توسعه بالادستی نیز با شرکتهای بینالمللی همچون شل و بی.پی مشارکت و همکاری داشته است.
در حال حاضر نیز شرکت OIEC در توسعه میدان نفتی آذر که مدل مناسبی ازطرح های توسعه بالادستی و به صورت Buy back نیز هست نفش مدیریتی دارد. پروژه آذر یکی از مهمترین طرح های توسعه بالادستی است که با توجه به نوع قرارداد، از نقاط قوت OIEC محسوب می شود.
- ساختار سازمانی شرکت OIEC برای E&P شدن تغییر میکند؟
بله، به همین منظور به تازگی در OIEC بازنگری سازمانی متناسب با اهداف «E&P» انجام شده است که در این زمینه از یک مشاور آلمانی زبده به منظور بازنگری در ساختار شرکت و انجام بررسیهای اولیه کمک گرفتهایم. برای تبدیل شدن OIECبه یک شرکت E&P، تعریف مجموعهای از پروژههای بهبود و تغییر ساختار شرکت در دستور کار است که با انجام این تغییرات، برای ورود به حوزه شرکتهای اکتشاف و تولید آماده میشویم.
- شرکت OIEC این آمادگی را دارد که بتواند مگاپروژهای را از صفر تا صد به انجام برساند؟
این شرکت در فاز نخست E&P قرار است در کنار یک شرکت خارجی قرار بگیرد و با این مجاورت، از فن آوری و دانش مدیریت شرکت های نفتی بین المللی در حوزه E&P استفاده کند. قرار بر این است که در این مجاورت و همکاری مشترک، انتقال دانش ، تکنولوژی و مدیریت حرفه ای صورت پذیرد و امیدواریم ظرف چند سال آینده شرکت های ایرانی بتوانند به سطح قابل قبولی از شرکت های نفتی بین المللی دست پیدا کنند.
تواناییهای فنی شرکتی همچون OIEC در حوزه بالادستی، در بخشهای مختلف مدیریت پروژه، مطالعات اکتشافی، مهندسی مخزن، تهیه طرح جامع توسعه (MDP) قابل قبول است، از این رو، یکی از مسائلی که باید در این شرایط به آن توجه بیشتری شود، بحث تأمین مالی و مشارکت در ریسک است که تاکنون به این شکل در فضای اجرای پروژه در کشور سابقه چندانی نداشته است.
- برای مشارکت با شرکت خارجی در قراردادهای جدید نفتی، خود شرکتهای ایرانی با طرف خارجی وارد مذاکره میشوند یا اینکه شرکت ملی نفت ایران شرکت خارجی و داخلی را به یکدیگر معرفی میکند؟
شرکت ملی نفت ایران با تعداد زیادی از شرکتهای خارجی مذاکره کرده و تفاهمنامه داشته است. ما به عنوان شرکتهای تأیید صلاحیت شده از سوی وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران، با این شرکتها وارد مذاکره میشویم. در مدل جدید، شرکت ایرانی به هیچ شرکت خارجی توصیه نخواهد شد و در واقع خود ایرانیها باید با شرکتهای خارجی مذاکره و شریک استراتژیک خودشان را انتخاب کنند. برنامه پیش رو به این شکل است که شرکت ملی نفت ایران فقط شرکت ایرانی را تأیید صلاحیت کرده و برنامه ای برای توصیه شرکت های ایرانی به این کمپانی های خارجی ندارد.
- محدودیت خاصی به این شکل که مثلا با شرکت های آمریکایی مذاکره نکنید، وضع نشده است؟
طرف های مذاکره غالبا شرکتهای اروپایی و آسیایی هستند که ما میتوانیم با آنها مذاکره کنیم. البته در این خصوص محدودیت خاصی قرار داده نشده است و ما میتوانیم شریک راهبردی خودمان را انتخاب کنیم.
- در مجموع تا چه اندازه به حضور فعال در اجرایی شدن قراردادهای جدید نفتی خوشبین هستید؟
آنچه کشور در حال حاضر برای توسعه میادین به آن نیازمند است، سرمایه گذاری خارجی و فن آوری روز دنیاست. در حالی که میادین مشترک توسط طرف مقابل در حال برداشت است، ما وظیفه داریم الزامات عملیاتی شدن این قراردادها را به هر طریق ممکن فراهم کنیم تا این ثروت ملی از اعماق زمین استخراج شده و صرف توسعه و پیشرفت کشور شود.
البته بنا به گفته مقامات وزارت نفت، قرار نیست تنها مدل قراردادی در صنعت نفت، این قراردادها باشد و برای رفع نیازهای صنعت نفت نیاز به سبدی از قراردادها وجود دارد. در واقع ممکن است در برخی از بخش ها هنوز بتوانیم از مدل قراردادی بیع متقابل و در بخش هایی از مدل قراردادی EPCF، مشارکت در تولید، سرمایه گذاری مستقیم و... استفاده شود. ضمن اینکه تاکید دست اندرکاران امر بر توجه به شرکت های خصوصی و محور بودن آنها در این قراردهاست. با این وجود ما در حال تمرکز روی چارچوب قراردادهای جدید نفتی و آماده شدن برای حضور در این پروژهها هستیم و تلاش میکنیم ضمن حفظ آمادگیهای فنی و تخصصی در حوزههای مختلف، برای همراه شدن با این جریان، دیگر الزامهای لازم را عملیاتی کنیم.
- به نظر شما مهمترین حسن فعالیت شرکت های E&P در چارچوب قراردادهای جدید نفتی، چیست؟
یکی از محاسن مهم قراردادهای جدید نفتی، ارتقای توان حرفهای و فرآیند بینالمللی شدن شرکتهای ایرانی خواهد بود. اتفاقی بسیار خوب که در آن، حضور شرکتهای داخلی در فرآیند بینالمللی شدن را شاهد خواهیم بود. شرکتهای داخلی خوبی هستند که از بضاعت حداقلی برای مشارکت با خارجیها بهرهمند هستند و باید این توانایی را باور کنیم تا به آن برسیم. در این فرآیند هم به نظر میرسد شاخصهای «مدیریت» و «مهندسی» شاخصهای ارزشی در گزینش شرکتهای داخلی هستند. ما در بالادست و در بخش مهندسی، توانایی خوبی داریم. در قراردادهای نفتی جدید نیز شرکتهایی داریم که در بخش مطالعات اکتشافی، مهندسی مخزن و در تهیه MDP که تهیه طرح جامع توسعه مخازن است، کار کردهاند و شرکتهای فرعی ما از نظر توان مهندسی و مدیریتی، توانمندی ویژهای در انجام انواع پروژهها دارند.
- چنانچه موافق باشید در ادامه نگاهی گذرا داشته باشیم به جایگاه شرکت OIEC در میان شرکتهای وابسته به صندوقهای بازنشستگی؛ این شرکت به عنوان یکی از شرکتهای تأیید صلاحیت شده «E&P» چه جایگاهی دارد؟
بدون تعصب خاص و با نظر به واقعیات و عملکردها باید گفت که شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت (OIEC) مهمترین شرکت در میان شرکتهای زیرمجموعه صندوقهای بازنشستگی نفت است؛ البته شرکتهای حرفه ای دیگری از جمله شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران و توربوکمپرسور نفت (OTC) که در چارچوب طرحهای توسعه پارس جنوبی اعم از ساخت سکو و جکت تا لوله گذاری و... جزو شرکا و همکاران ما در پروژهها هستند نیز از بهترین شرکت های صندوق بازنشستگی هستند.
یکی از ویژگیهای بارز OIEC دارا بودن شرکت هایی است که زنجیره خدمات در بالادست را بصورت کامل در اختیار دارند؛ گروه OIEC از هفت شرکت فرعی تشکیل شده است که چهار شرکت آن بهطور مشخص در حوزه بالادست فعالیت دارند و الباقی شرکتها در حوزه پایین دست به حداکثر کردن منافع ملی مشغول هستند. در میان این هفت شرکت، شرکت راهاندازی و بهرهبرداری صنایع نفت (OICO) به عنوان آخرین شرکت از مجموعه حلقه گروه OIEC در بخش راهاندازی و بهرهبرداری و در حوزه بالادست و پایین دست تواما فعالیت دارد .
- چهار شرکت بالادستی در چه حوزههایی فعالیت دارند؟
مطالعه و مهندسی مخزن، تهیه و تدوین برنامه توسعه اولیه، تهیه MDP، انجام عملیات حفاری و مهندسی حفاری، انجام طراحیهای پایه و تفصیلی برای بخش های سطح الارضی، تأمین کالا، ساخت و نصب تاسیسات سرچاهی و CPF، راهاندازی، بهرهبرداری و تعمیرات از مهمترین تواناییهای گروه OIEC است. به بیان سادهتر در بخش بالادستی، زنجیره کاملی از فعالیتها و خدمات را در اختیار داریم و در پروژه های مهم بالادست کشور در این حوزه فعال هستیم.
- در واقع OIEC روی هر ۲ حوزه بالادستی و پاییندستی متمرکز است؟
بله، OIEC در حوزه بالادستی از قابلیت ارزشی برخوردار است و در حوزه پایین دست هم کل خدمات این حوزه را پوشش میدهد. در بخش بالادست شرکتKPE ، OEID ،POGD و SRPمتمرکز هستند و در بخش پایین دست هم شرکت طراحی و مهندسی صنایع انرژی (EIED) و شرکت راهاندازی و بهرهبرداری صنایع نفت (OICO) فعالیت دارند. البته خدمات شرکت OICOکه بدون اغراق یک شرکت یونیک در حوزه راهاندازی، بهرهبرداری و تعمیرات است، به لحاظ ماهیت در حوزه بالادست نیز گسترش یافته است. شرکت D-OIEC نیز خدمات تأمین و ارسال کالا را به پروژهها تحت پوشش دارد. با این توضیح گروهOIEC، راهحل کامل یا «TOTAL SOLUTION» را به کارفرمایان خود عرضه نماید.
- یکی از ویژگیهای مهمی که میتواند موجب پیشرفت یک شرکت نفتی شود، تعامل و همکاری آن با شرکتهای بزرگ جهانی است؛آیا شما در این زمینه چنین تجربهای دارد؟
بله؛ این شرکت در طول حیات حرفهای خود سابقه همکاری با تعداد چشمگیری شرکت خارجی را داشته، برای مثال در پروژه میدان نفتی شاهدنیز آذربایجان، OIEC با شرکت بریتیش پترولیوم (BP) مشارکت داشته و همین طور در پروژه سروش و نوروز، با شرکت شل مشارکت داشته و چند سال پیش هم اجرای طرح توسعه فازهای ۹ و ۱۰ پارس جنوبی را در مشارکت با شرکت GS کره جنوبی به پایان رسانده است.
همچنین پروژههایی نیز با شرکتهای استات اویل نروژ و لوک اویل روسیه اجرا کردهایم که موفقیتها و تجربههای مطلوبی کسب شده است. قابلیت های شرکت OIEC برای تبدیل شدن به شرکتی در کلاس جهانی موضوعی است که در برنامه پنج ساله استراتژیک شرکت که افق OIEC ۲۰۲۰ را ترسیم کرده است ، مورد توجه قرار گرفته و با اتکا به تجربه سه دهه حضور مقتدر و حرفهای در صنعت نفت کشور، با سرعت قابل قبولی به سمت جهانی شدن در حرکت است.
امیدواریم در افق ۲۰۲۰ میلادی، OIEC به یک شرکت بزرگ در سطح بینالمللی و در کلاس جهانی تبدیل شود که هم بتواند بهعنوان شریکی مطمئن و حرفهای برای شرکتهای خارجی در ایران مطرح باشد و هم در پروژههای خارج از کشور بهویژه در کشورهای همسایه و خاورمیانه حضور موثر داشته باشد.
- این شرکت قابلیت راهبری یا حضور در اجرای همزمان مگاپروژههای متعدد نفتی را دارد؟
OIEC در اجرای مگا پروژه ها و ارائه قابلیت های لازم در بخش مدیریت و اجرا، در حال حاضر در پروژه های فازهای ۱۷،۱۸ و ۲۰،۲۱ پارس جنوبی، NGL ۳۱۰۰ و میدان نفتی آذر فعالیت همزمان دارد و امکان حضور توامان حداقل در دو پروژه IPC را نیز خواهد داشت.
- برنامه جدی OIEC در سال جدید روی چه اموری متمرکز شده است؟
در حال حاضر تلاش ما ایجاد قابلیت های لازم بالاخص در بخش تامین مالی بین المللی و الزامات آن متمرکز است تا امکان حضور در پروژه های IPC فراهم گردد. البته به صورت همزمان مذاکره با شرکت های مختلف جهت انتخاب شریک استراتژیک در دست انجام می باشد. من اعتقاد دارم با توجه به دشواری های تامین مالی و البته قبول ریسک سرمایه گذاری، شرکت های ایرانی می توانند با یکدیگر به صورت مشارکتی در کنار شریک خارجی قرار گیرند که در این صورت ضمن افزایش سهم ایرانی در مشارکت، قابلیت تامین مالی را افزایش و به همین نسبت ریسک خود را کاهش خواهند داد.
- هماکنون چه حجم مالی در پروژههای OIEC در جریان است؟
ظرفیت پروژههای کنونی ما حدود ۶ میلیارد دلار است که بزرگترین و مهمترین پروژه در دست اجرای OIEC طرح توسعه فازهای ۲۰ و۲۱ پارس جنوبی است که OIEC هم بخش خشکی و هم بخش حفاری دریایی این پروژه را عهده دار است.
- اجرای طرح توسعه فازهای ۲۰ و ۲۱ پارس جنوبی هماکنون در چه وضعیتی قرار دارد؟
طرح توسعه فازهای ۲۰ و ۲۱ پارس جنوبی، پروژهای است که در سال ششم از آغاز اجرای پروژه، به مرحله بهرهبرداری کامل میرسد. در بخش دریا، حفاری فاز ۲۱ به پایان رسیده است و حفاری فاز ۲۰ نیز در حال اتمام است. عرشه سکوی فاز ۲۱ نصب شده و قسمت کوچکی از خط لوله آن باقی مانده که در حال آماده شدن است، عرشه فاز ۲۰ هم تا آبان ماه ان شاءالله نصب می شود. امیدواریم تا پایان آبان ماه امسال، گاز فاز ۲۱ از چاههای این فاز به پالایشگاه ارسال و ضمن شیرینسازی به شبکه سراسری گاز کشور تزریق شود. پیشبینی میشود حدود سه یا چهار ماه بعد هم گاز فاز ۲۰ به خشکی ارسال شود.
در بخش خشکی کل پالایشگاه هم در ماههای گذشته حرکتی بسیار شتابدار و منسجم داشتهایم. بخش چشمگیری از عملیات اجرایی پالایشگاه فازهای ۲۰ و ۲۱ پارس جنوبی را بهطور قطع تا آبان ماه به پایان میرسانیم و واحدهای گوگردسازی با ۲ ماه تأخیر آماده خواهند شد. علاوه بر این در حال حاضر همه واحدهای یوتیلیتی اعم از توزیع برق، تولید بخار، تولید آبهای دمین، هوای فشرده در سرویس هستند و هماکنون همه مشعل های پالایشگاه روشن است.
اواخر شهریور ماه گاز ترش از فازهای ۶،۷،۸ دریافت شد و تزریق گاز شیرین از ردیف نخست پالایشگاهی به خط سراسری در حال انجام است. ضمن اینکه در روند اجرای این پروژه ملی، گروه اویک موفق به ثبت رکورد تازه ای در فرآیند شیرین سازی گاز و تزریق آن شد. به این ترتیب که گاز ترش از فازهای ۶، ۷و ۸ وارد نخستین ردیف گازی پالایشگاه شده و ظرف ۵ روز با انجام موفقیت آمیز عملیات شیرین سازی، به خط لوله سراسری تزریق شد. ۵ روز زمان طی شده برای انجام موفق این فرآیند کمترین زمان ثبت شده در پروژه های پارس جنوبی بود و به این ترتیب گروه اویک موفق شد با ثبت این رکورد ، شرکت های مطرح بین المللی نظیر ENI , TOTAL را در این موضوع پشت سر بگذارد.
- بهعنوان یک پیمانکار موفق چه راهکاری برای کاهش زمان اجرای پروژهها در نظر گرفتهاید؟
یکی از مهمترین ارکان و شاخصهای مهم پروژهداری، شاخص «مدیریت پروژه» است که ما در استراتژی OIEC ۲۰۲۰ بر روی آن تأکید ویژه کرده ایم و در حال بازتعریف آن هستیم تا از فضای اجرای صرف پروژه به سمت مدیریت هوشمند پروژه گام برداریم و با این تفکر قصد داریم خود را به کلاس جهانی نزدیک کنیم. به نظر میرسد مهمترین وجه تمایز شرکتهای خارجی و پیمانکاران داخلی، شاخص مدیریت پروژه باشد و شرکتهای داخلی حتما باید روی این شاخص کار کنند، بالاخص در دوره جدید بحث مدیریت پروژه از اولویت و اهمیت بیشتری برخوردار می باشد. بر این اساس، باید بپذیریم که شرکتها در سرعت اجرای پروژه و اتمام به موقع آن ضعف دارند و بایستی راهبردهای کارآمدی را به کار بگیرند.
اصل کار OIEC در سال ۲۰۲۰ است. شرکت OIEC در استراتژی سال ۲۰۲۰ میلادی، دقیقا همین نقطه را نشانهگیری کرده است و ما تلاش داریم که شاخص «Project Management» را در حد مقیاس جهانی ارتقا بدهیم و کارفرمایان باید تدریجا درباره پروژههایی که به OIEC واگذار میشود، خیالشان راحتتر باشد. شرکت OIEC از این پس شایستگی خودش را بر انجام کیفی پروژهها در زمان و قیمت توافق شده متمرکز خواهد کرد که در اجرای پروژههای جدید این تفکر به اثبات خواهد رسید.
- برای حضور OIEC در بازارهای جهانی نفت چه برنامه ای دارید؟
هماکنون در سه مناقصه خارجی در کشورهای عمان و عراق، شرکت کردهایم. در بخش توسعه کسب و کار، عراق را بهطور ویژه مد نظر قرار دادیم. عراق بازار مناسبی است، ضمن اینکه ملاحظات خاص خود را دارد، به هر ترتیب در ورود به پروژههای بینالمللی، شیب ملایمی را در پیش گرفتهایم و در این مناقصهها حضور پیدا کردهایم. یکی از این پروژهها که شرکتهای بینالمللی نیز در آن حضور دارند، توسعه یک میدان نفتی در عراق است که در این مناقصه شرکت OIEC از لحاظ کیفی تأیید شده است. در عمان هم بهصورت مشارکتی در مناقصهها شرکت کردهایم و در حال تهیه پیشنهادهایی فنی و مالی هستیم.
امید است در فصل جدید و با مشارکت شرکت های خارجی که در بخش بالادستی در حال شکلگیری است، فرصت حضور در پروژه های برون مرزی افزایش یابد.
- اجرای برجام چه تأثیری بر روند اجرای پروژهها و تأمین کالاها و تجهیزات مورد نیاز آنها داشته است؟
اعمال محدودیتهای بینالمللی از سوی کشورهای غربی بر روند اجرای همه پروژههای کشور اثر غیرقابل انکاری داشته است. در زمینه تأمین کالاهای مورد نیاز پروژهها بهویژه تجهیزات دوار و کنترلی در پالایشگاه و سکوهای دریایی فازهای پارس جنوبی نیز در مقاطعی با دشواریهایی روبهرو شدیم. برخی از کالاها از منابع مورد انتظار به دست ما نمیرسید و به جای آن از کالاهای جایگزین استفاده میکردیم. این جایگزینی هم هزینه بیشتر و هم زمان بیشتری را به پروژه تحمیل میکرد. موارد یادشده از تبعات تحریم بود که تاثیر آن در روند اجرای پروژهها غیرقابل انکار است.
با اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، موفق شدیم تعدادی از کالاهای باقیمانده و تجهیزات خاص مورد نیاز طرح توسعه فازهای ۲۰ و ۲۱ پارس جنوبی را از منابع اصلی اروپایی دریافت کنیم. مثلا پمپهای مخازن LPG را اخیرا از شرکتهای معتبر ژاپنی و با بازکردن LC خرید کردیم. علاوه بر این کمپرسورهای سردساز زیمنیس فازهای ۱۷ و ۱۸ نیز پس از سالها توقیف به کشور منتقل و در حال نصب می باشد. در مجموع از سال گذشته و با به ثمر رسیدن برجام، فضا باز شده است و ما توانستهایم کالاهای مورد نیاز خود را از منابع معتبر اروپایی و آسیایی دریافت کنیم، اما در مواردی بهرهبرداری از بخشهایی از فازهای ۲۰ و ۲۱ به علتهای مختلف متأثر از تحریمها، با تأخیر روبهرو شده است.