به گزارش میز نفت، یکی از مهم ترین بزنگاه های تاریخ نفت ایران، روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود؛ روزهایی که همه چیز تغییر کرد بویزه در حوزه فروش نفت و معاملات آن. ؛ محمدمهدی بخارایی که در آن روزها رئیس اداره قیمتگذاری مدیریت امور بینالملل شرکت ملی نفت بود، در کتاب ناگفته های فروش نفت درباره شرایط فروش نفت پس از انقلاب نکات جالبی را گفته است. بخشی از اظهارات وی را می خوانیم:
•پس از پیروزی انقلاب، نگرانی خاصی در مدیریت امور بین الملل وجود داشت که مثلا با برخی برخورد شود و کار فروش نفت بخوابد؟
نه، نگرانی خاصی وجود نداشت، چون انجام کارها رویهمرفته در چارچوب یک سازمان اداری قانونمند انجام میشد. البته با توجه به اعتصابات صنعت نفت و قطع جریان صدور نفت، امور بینالمللی بهصورت نیمه تعطیل درآمده و واهمه در خصوص سرانجام این اعتصابات و عاقبت امور بینالمللی وجود داشت.
• اینطور نبود که کراوات باز کنند؟
نه تا آنجا که یادم هست اوایل انقلاب برخی از کارکنان هنوز با کراوات به اداره میآمدند و این موضوع چندان بااهمیت نبود.
•در همان دوران برخی مطبوعات درباره شرکت ملی نفت و بهویژه امور بینالملل خبرهای جالبی مثل سارقان پول نفت منتشر میکردند و خواستار پاکسازی در این اداره بودند.
فعالیتهای امور بین المللی رویهمرفته شفاف و قانونمند بود و اصلاً معاملات نفت، شکل مخفیانه و مافیایی نداشت. یکی از سنت های حسنه ای که در اداره بازاریابی و صادرات وجود داشت و بعدها منسوخ شد، این بود که مثلاً هیچ قراردادی نمیبایستی خارج از ایران امضا شود و یا بهمنظور جلوگیری از هرگونه شبهه و سوءظن، در هر مذاکره نفتی با خریداران حداقل میبایستی دو نفر از کارکنان حضور داشته باشند. یا تمامی مکاتبات با شرکتهای خارجی صرفاً از طریق اتاق تلکس که در نیمطبقه اداره مرکزی شرکت ملی نفت وجود داشت، انجام میگرفت و حتی رئیس اداره هم دستگاه تلکس اختصاصی در دفتر کار خود نداشت. این سنتهای خوب عملاً از سال 1360 به بعد منسوخ شدند.
پروندههای خریداران نفت ایران در زمان قبل از انقلاب هم درمجموع، سیر کاملی از مکاتبات و مذاکرات نفتی بین خریداران و شرکت ملی نفت را بهطور نسبتاً شفافی منعکس میکردند. حتی تا آنجا که به امور بینالملل شرکت ملی نفت مربوط بود، پرونده یکی دو شرکت آمریکایی که قرار بود نفت خام مورد معامله در چارچوب یک معامله تسلیحاتی رژیم گذشته را برداشت کنند نیز از شفافیت قابل قبولی برخوردار بود؛ بعد از انقلاب پاکسازی خاصی هم در امور بازاریابی و صادرات نفت خام در ارتباط با فساد مالی و قراردادی انجام نگرفت.
• سهمیههای سالانه فروش نفت توسط امور بینالملل پس از قرارداد خریدوفروش نفت ایران چطور بود؟
بر اساس مفاد این قرارداد که در سال 1973 به امضا رسید، سهم شرکت ملی نفت ایران از محل نفت خامهای تولیدی حوزه کنسرسیوم طی مارس تا دسامبر سال 1973: 200 هزار بشکه، سال 1974: 300 هزار بشکه، سال 1975: 450 هزار بشکه، سال 1976: 600 هزار بشکه، سال 1977: 750 هزار بشکه و سال 1978، 900 هزار بشکه در روز تعیین شده بود.
• مشتریان نفت فلات قاره چه شرکتهایی بودند؟
صادرات مستقیم نفت خامهای بهرگانسر/ نوروز و درود (داریوش سابق) از سال 1964 آغاز شد. در سال 1969 اولین محموله نفت خام سلمان (ساسان سابق) و در سال 1972 اولین محموله نفت خامهای رستم و سروش (سیروس سابق) هم صادر شد. در سال 1975 و 1977 نیز به ترتیب اولین محموله نفت خامهای فروزان (فریدون سابق) و ابوذر (اردشیر سابق) به خریداران تحویل شد. از سال 1964 تا 1968 نفت خامهای بهرگانسر/ نوروز و درود به شرکتهای پول اسرائیل، فیرگرو آفریقای جنوبی و آژانس دولتی نفت آرژانتین فروخته شد.
با سرمایهگذاری شرکت ملی نفت ایران در پروژه مشارکتهای خارج از کشور، از سال 1969 صدور نفت خام درود به پالایشگاه مدرس به حجم حدود 28 هزار بشکه در روز شروع شد و به دنبال آن از سال 1971 تحویل نفت خام سلمان به پالایشگاه ساسولبرگ آفریقای جنوبی با حجم روزانه حدود 60 هزار بشکه آغاز شد.
از میان خریداران عمده دیگر نفت خامهای فلات قاره طی سالهای 1969 تا 1973 میتوان به شرکتهای سپسا (اسپانیا)، نسته اوی (فنلاند)، میتسوبیشی (ژاپن)، شورون (آمریکا)، پالایشگاه رپسا (پاراگوئه) اشاره کرد. میزان فروش مستقیم نفت خامهای فلات قاره از 6 هزار بشکه در روز در سال 1964 شروع شده و بهتدریج و بهطور مستمر به 297 هزار بشکه در روز در سال 1978 افزایش یافت. در خلال این مدت نیز فروش طرفهای دوم از 21 هزار بشکه در روز در سال 1964 به 288 هزار بشکه در روز در سال 1978 بالغ شد. میزان فروش شرکت ملی نفت ایران و طرفهای مشارکت از سال 1975 به بعد تقریباً برابر بوده است.
• پیش از قرارداد فروش و خرید نفت ایران، آیا سهمیهای برای امور بینالملل هم تعیین شده بود؟
بله. آنها قبل از امضای این قرارداد، موافقت کردند که 20 میلیون تن از نفت خامهای حوزه عملیات کنسرسیوم (نفت خامهای سبک و سنگین صادراتی ایران) را در اختیار شرکت ملی نفت قرار داده تا در چهارچوب معاملات تهاتری بین دولت ایران با کشورهای اروپای شرقی به آن کشورها صادر کند. شرکت ملی نفت ایران تنها توانست 9.7 میلیون تن از 20 میلیون تن مذکور را طی سالهای 1968 تا 1972 به آن کشورها صادر کند.
•معاملات تهاتری با کشورهای اروپای شرقی زیر نظر شرکت ملی نفت بود؟
خیر. این معاملات در چارچوب حساب تهاتر و ترتیبات بانکی موردتوافق بین بانکهای مرکزی دو دولت انجام میشد و شرکت ملی نفت، تنها قراردادهای نفتی مرتبط با این معاملات را با شرکتهای دولتی نفت کشورهای طرف معامله منعقد میکرد و حسب وضعیت بستانکاری حساب تهاتر آنها و اعلام نظر بانک مرکزی در این خصوص، به آنها نفت تحویل میداد.
صادرات نفت خامهای حوزه عملیات کنسرسیوم از محل 20 میلیون تن نفت تخصیصی به شرکت ملی نفت، از سال 1968 به رومانی، از سال 1969 به بلغارستان و از سال 1971 به یوگوسلاوی و لهستان آغاز شد. البته پس از انعقاد قرارداد 1973 فروش و خرید نفت ایران، روابط نفتی با کشورهای یادشده ادامه یافته و در این میان کشورهای مجارستان و چکسلواکی در سال 1975، آلمان شرقی در سال 1978 و اتحاد جماهیر شوروی در سال 1981 به جمع خریداران نفت خامهای حوزه عملیات کنسرسیوم پیوستند.
• شوروی هم مشتری نفت ایران بود؟
بله. این کشور بعد از انقلاب و از سال 1981 واردات نفت از ایران را شروع کرد.
• بعد از انقلاب این شرکتها همچنان مشتری ایران بودند؟
بله همگی بودند.
• وضعیت بازار و قیمتهای نفت در ماههای اول انقلاب چگونه بود؟
اثرات روانی حاصل از قطع صادرات نفت ایران در جریان انقلاب در اواخر سال 1978، خریداران بسیاری را بر آن داشت که پس از پیروزی انقلاب و شروع مجدد صادرات نفت ایران در ماه مارس 1979 روی به بازار نفت آورده و اقدام به ذخیرهسازی نفت کنند. این امر موجب افزایش شدید قیمتها تا پایان سال 1979 شده و سبب شد تا قیمت تک محموله نفت خامهای ایران تا سقف 42 دلار هم معامله شود. افزایش تولید نفت عراق از اوایل سال 1979 و عربستان از اواسط سال 1979 سبب شد تا در پی صدور مجدد نفت ایران، اضافه ذخیرهای از اوایل سال 1980 در بازار نفت پیدا شده و موقعیت قیمتهای نفت از اوایل سال 1980 تضعیف شود.
افزایش قیمتهای رسمی فروش نفت خامهای ایران از اول آوریل 1980 به میزان 2.5 دلار در هر بشکه و پسازآن تحریم اقتصادی ایران و سپس تجاوز صدام در 22 سپتامبر 1980 موجب شد تا بسیاری از خریداران نفت ایران از اجرای قراردادهای نفتی خود استنکاف کرده و صادرات نفت کشور تا سطح 830 هزار بشکه در روز کاهش یابد.
• خب منشأ این افزایش 2.5 دلاری کجا بود؟
شاید مدیریت بینالمللی شرکت ملی نفت و وزیر نفت با توجه به جو آن روزگار و اینکه میخواستند وجهه ایران را بهعنوان یک کشور انقلابی در اوپک نشان دهند، اقدام به این افزایش کردند. در آن هنگام سه کشور ایران، الجزایر و لیبی از طرفداران افزایش قیمتهای نفت اوپک بودند.
• یک نکته ای در این میان وجود دارد؛ قیمت نفت توسط اوپک تصویب میشد و چندان رایج نبود که یک کشور بهصورت سرخود قیمت را افزایش دهد. آیا این افزایش با هماهنگی اعضای اوپک بود یا در اجلاس اوپک هماهنگ شده بود؟
اصولاً تصمیمات اوپک در مورد قیمتهای نفت از ضمانت اجرایی محکمی برخوردار نبوده و غالباً توسط اعضا از طریق اعمال تخفیف نقض شده است لذا این تصمیم میتوانسته خارج از ملاحظات رعایت قیمت مصوب نفت خام پایه اوپک اتخاذ شده باشد.
• علت اینکه چند ماه اول پیروزی انقلاب تولید افزایش پیدا نکرد چه بود؟
به دلیل خروج خارجیها از ایران، استمرار تبعات فنی ناشی از اعتصابات دوران انقلاب و اوضاعواحوال سیاسی پس از انقلاب در مناطق نفتخیز.
• وظیفه هیئت نظارت بر معاملات نفت چه بود؟
برمیگردد به اوایل انقلاب و باهدف اینکه سوءظنها نسبت به امور بینالملل و چگونگی معاملات نفتی از بین برود. تا آنجا که به خاطر دارم آقای مهندس محمود زاده سیستانی و آقای مهندس علی تابان فر (رئیس اسبق پالایشگاه آبادان) هم عضو آن هیئت بودند.
• از انقلابیون هم کسی در این هیئت عضو بود؟
نه صرفاً چند تن از کارشناسان نفتی خوشسابقه شرکت ملی نفت عضو بودند که البته عمر این هیئت کوتاه بود.
• آن زمان برای نقد کردن طلب ایران از اسرائیل دو عقیده وجود داشت. عدهای میگفتند اگر از اسرائیل شکایت کنیم یعنی این کشور را به رسمیت شناخته و این برخلاف مانیفست نظام است. عدهای دیگر هم با رد این موضوع خواستار پیگیری حقوقی بودند. شما طرفدار کدام عقیده بودید؟
من نمیدانم این موضوع موردبررسی دولت ایران قرار گرفت که اگر از دیدگاه حقوق سیاسی بینالمللی، شرکت ملی نفت بهعنوان صاحب نفت از شرکت پول یا فریگِیت اسرائیلی شکایت میکردند شناسایی اسرائیل تلقی میشد یا خیر.
• دعوای ما با کنسرسیوم بر سر چه بود؟
قاعدتاً کنسرسیوم میتوانست بابت تأسیسات و واحدهای نفتی که احداث کرده بود ونیز عدم النفع ناشی از فروش نفت موردقراردادش با شرکت ملی نفت ادعای خسارت کند.
• خاطرتان است مسئولیت حلوفصل دعوای حقوقی با کنسرسیوم در آن زمان بر عهده چه کسی بود؟
تا آنجا که به خاطر دارم، آقای مهندس محمود زاده سیستانی یکی از افراد اصلی هیئت حلوفصل دعاوی حقوقی با کنسرسیوم بودند.
• چند ماهی که آقای هوشنگ انصاری مدیرعامل شرکت ملی نفت بود، وضعیت امور بین الملل به چه صورت بود؟
آقای هوشنگ انصاری و تیم ایشان نمود و حضوری ملموس در جریانات جاری امور بینالملل در آن روزگار نداشتند.
• قراردادهای صادرات نفت ایران بلندمدت بودند؟
بعضی گهگاهی تک محموله و مابقی در اشکال مختلف مدتدار (معمولاً یکساله) بودند.
• پاکسازیها در امور بین الملل از چه زمانی شروع شد؟
آنچه به اداره بازاریابی و صادرات نفت خام بهعنوان بخشی از امور بینالمللی مربوط میشد، پاکسازی خاصی در ارتباط با مسائل فسادمانی انجام نشد.
سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۱۳