وحید حاجی پور | وزیر نفت سرانجام حکم مدیریت شرکت ملی نفت ایران را صادر کرد؛ پس از هفتهها رایزنی، لابی، گمانهزنی و اتفاقات عجیب سرانجام محسن خجسته مهر جایگزین مسعود کرباسیان شد که البته این انتصاب، یک نکته مهم و کمتر دیده شده در میان کارشناسان دارد. در حکمی که برای مدیرعامل جدید صادر شده است، موارد مهمی به او گوشزد شده است که باید در تحقق آنها، همه تلاشش را به کار بگیرد ولی اغلب این موارد، مربوط به حوزه تولید و نگهداشت، قراردادهای نفتی و سرمایهگذاری است. ماموریتهایی که حتی بدون ذکرشان در حکم انتصاب، جزو وظایف اصلی مدیرعامل شرکت ملی نفت بود.
اصل رایج در احکام انتصابهای نفت میگوید اساسا صادرکننده حکم، مواردی را از فرد منتصب میخواهد که موضوع روز و اصلی این نهاد است؛ همان موضوعاتی که برای وزارت نفت حیاتی است و وقتی در حکم انتصاب ذکر میشود، یعنی باید در اولویت تصمیمگیریها باشد اما در این حکم، هیج اثری از اصلیترین موضوع کشور دیده نمیشود.
پیش از آنکه مدیرعامل شرکت ملی نفت انتخاب شود، بارها گفته شده بود که مهمترین بحث نفت، فروش محمولههاست و کسی که قرار است در این سمت قرار بگیرد، باید شناخت کافی و حتی ابتدایی در این حوزه داشته باشد. به همین دلیل وقتی نامی در رسانهها مطرح میشد، کارشناسان با این شاخص به بررسی صلاحیت فرد معرفی شده میپرداختند.
فروش نفت و روشهای نوین در این باره، از چنان اهمیتی برخوردار است که وزیر نفت در روز رای اعتماد به نمایندگان قول داد فروش نفت اقزایش یابد. روی کاغذ، فروش نفت بر عهده شرکت ملی نفت است و این مدیرعامل است که طبق اساسنامه و آئیننامهها، مسئولیت اصلی را برعهده دارد و باید زیر پای قراردادهای تجاری نفت را امضا کند.
در دوره گذشته، بیژن زنگنه این مسئولیت را برعهده گرفت تا مسعود کرباسیان به عنوان مدیرعامل شرکت ملی نفت، هیچ نقشی نداشته و تنها ماشین امضایی باشد برای تصمیم زعما. گویا در این دوره هم قرار است چنین اتفاقی رخ دهد. به این معنا که شخصیت مدیرعامل، از روند تصمیم گیری در رابطه با فروش نفت و فرآوردههای نفتی حذف شده و به سایر امور جاریه مشغول میشود.
در حکمی که اوجی برای خجستهمهر صادر کرده است، هیچ نشانی از ماموریت تجارت نفت و تهاتر دیده نمیشود چراکه شخص وزیر، قرار است این موضوع را مدیریت کند البته به واسطه کمیتههایی که در داخل و خارج نفت، برای فروش محمولهها قلمهایشان را روی مصوبهها میچرخانند.
مدیرعامل جدید، از روند تخصصیترین موضوع سازمانش حذف شده است هم به این دلیل که تخصص روشنی در این باره ندارد و هم آنکه، چنین موضوع مهمی در کمیتهای فرانفتی، مورد بررسی قرار میگیرد و نتیجه تصمیماتش، برای اجرا به مدیرعامل شرکت ملی نفت ابلاغ میشود. به همین دلیل است که اوجی، هفته گذشته یک حکم انتصاب مهم صادر کرد که موضوع عراق و تعاملات نفتی و تجاری با این کشور، به فردی دیگر واگذار شده است.
از سال 96 تا به امروز، شرکت ملی نفت کاملا به یک شرکت تشریفاتی در امور مهم تبدیل شده است که مدیرعامل آن، نقشی تزئینی دارد و به اموری مشغول است که در حد اختیار یک مدیرکل است. گویا این روند در دولت جدید هم ادامه دارد که البته، مهمترین دلیل آن تحریمهایی است که باعث شده تا وزیر نفت، به شخصه پیگیری برخی امور را بر عهده بگیرد. حال وزیر رستم قاسمی باشد، بیژن زنگنه یا جواد اوجی.
در این میان، مدیرعامل شرکت ملی نفت هم روزهای راحتی را میگذارند و تنها مجری سیاستها و دستوراتی است که از بالا به دستش میرسد و او نیز مکلف به اجرایش است. ناگفته پیداست که اختیارات شرکت ملی نفت در دفتر وزارتی متمرکز شده به این امید که تحریمها کمرنگتر شده و اوضاع به روال گذشته برگردد. تنها موردی که اوجی به خجسته مهر ماموریت داده، افزایش توان صادرات نفت و در واقع موضوع لجستیکی است و نه بکارگیری او در حوزه فروش نفت.
شنبه ۳ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۰۱