ایران با ذخایر گازی 34 تریلیون متر مکعب دومین دارنده ذخایر گازی دنیا به شمار میرود. با بهرهبرداری از فازهای باقیمانده پارس جنوبی قرار است تا پایان برنامه ششم توسعه حجم تولید گاز کشور از 680 میلیون متر مکعب در روز در سال 93 به 1100 میلیون متر مکعب در روز و حجم صادرات گاز کشور از 27 میلیون متر مکعب در روز در سال 93 به 200 میلیون متر مکعب در روز برسد. با توجه به حجم و ارزش بالای این میزان ظرفیت گاز صادراتی، برنامهریزی برای صادرات بهینهی آن اهمیت فراوانی دارد؛ لذا لازم است گزینههای مختلف صادرات گاز بررسی و با در نظر گرفتن ملاحظات اقتصادی و سیاسی و سایر ملاحظاتِ لازم، گزینه مناسب انتخاب شود.
دو گزینه صادرات گاز
برای صادرات گاز همواره دو گزینه وجود داشته است: الف) صادرات گاز به صورت مستقیم، ب) تبدیل گاز به برق و صادرات برق. ملاحظات اقتصادی یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده در انتخاب بین این دو گزینه است. در همین راستا لازم است درآمد حاصل از صادرات میزان مشخصی گاز با درآمد حاصل از صادرات برق معادل آن مقایسه شود.
برای افزایش ظرفیت صادرات برق کشور لازم است که نیروگاه جدید احداث شود. دولت به دلیل محدودیتهای مالی و قانونی، امکان سرمایهگذاری برای تأسیس نیروگاه جدید ندارد و لازم است که بخش غیردولتی این امر را بر عهده گیرد. در این حالت، بخش غیردولتی برای تأسیس و بهرهبرداری از نیروگاه سرمایهگذاری میکند، وزارت نفت گاز را با قیمت مشخصی به این نیروگاه تحویل میدهد و وزارت نیرو برق تولیدی این نیروگاه را با قیمت مشخصی به منظور صادرات خریداری میکند. در نتیجه قیمت گاز تحویلی به نیروگاه و خرید برق باید به گونهای باشد که سود مورد انتظار بخش غیردولتی تأمین شود و جذابیت لازم برای سرمایهگذاری در این طرح وجود داشته باشد.
حال به بررسی ابعاد اقتصادی این طرح میپردازیم. هزینهی تأسیس یک نیروگاه سیکل ترکیبی 500 مگاواتی با بازده 50 درصد، 400 میلیون دلار در نظر گرفته میشود. محاسبات نشان میدهد در صورتی که گاز با قیمت میانگین 45 سنت به ازای هر متر مکعب به این نیروگاه تحویل شود و برق تولیدی آن به قیمت 10 سنت به ازای هر کیلووات ساعت برای صادرات به فروش برسد، نرخ بازگشت داخلی (IRR) به صورت دلاری 15% محقق میشود. از آنجا که این میزان سود معادل نرخ سود پروژههای متعارف جهانی است و همچنین اصل سرمایه در مدت زمان 1.6 سال بازمیگردد، جذابیت لازم برای سرمایهگذاری در این طرح برای بخش غیردولتی وجود دارد.
این نیروگاه برای تولید برق روزانه 1.9 میلیون متر مکعب گاز مصرف میکند. با فرض قیمت 40 سنت به ازای هر متر مکعب برای گاز صادراتی، صادرات این میزان گاز سالانه 270 میلیون دلار درآمد عائد دولت میکند؛ اما با تبدیل این میزان گاز به برق و صادرات آن با نرخ 10 سنت به ازای هر کیلووات ساعت، به صورت میانگین سالانه 304 میلیون متر مکعب درآمد نصیب دولت میشود. همچنین در این حالت بخش غیردولتی که برای تأسیس نیروگاه سرمایهگذاری کرده است به صورت متوسط در طول دورهی 30 سالهی بهرهبرداری، سالانه 10 میلیون دلار سود خواهد داشت شد.
مقایسه درآمد حاصل از الف) صادرات گاز ب) تبدیل گاز به برق و صادرات برق
|
صادرات مستقیم گاز با قیمت 40 سنت |
تبدیل گاز به برق و صادرات برق با قیمت 10 سنت |
میانگین درآمد دولت در هر سال |
270 میلیون دلار |
304 میلیون دلار |
میانگین سود بخش غیردولتی در هر سال |
0 |
10 میلیون دلار |
بر اساس محاسبات انجام شده، صادرات برق به جای گاز درآمد بیشتری برای دولت و بخش غیردولتی به همراه دارد. در نتیجه ضرورت دارد که صادرات برق به جای گاز در دستور کار دولت قرار گیرد. انجام این امر بدون برطرف شدن اختلاف نظرهای موجود بین وزارت نیرو و وزارت نفت درباره این موضوع امکانپذیر نخواهد بود. در نتیجه لازم است این اختلافات با دخالت یک نهاد بالادستی مانند معاون اول رئیس جمهور حل شود.