ميزنفت/ مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش جالبی به مقایسه صادرات گاز به روش خط لوله و ال ان جی پرداخته است که این گزارش برای دسترسی ساده برای مخاطبان در سلسله گزارشهایی در
ميزنفت منتشر میشود.
درحال حاضر گاز طبیعی[1] بهعنوان سومین منبع انرژی در دنیا مورد استفاده قرار میگیرد. مرجع اکثر پیشبینیهای مراکز معتبر انرژی دنیا نشان میدهد که گاز طبیعی تا سال 2040 پس از انرژیهای تجدیدپذیر، بهعنوان سوختی پاک و ارزان، بیشترین رشد تقاضا را در بین سایر منابع اولیه انرژی خواهد داشت (وضعیت مربوط به پیشبینی مصرف منابع مختلف انرژی در نمودار 1 آورده شده است).[2]
بر این اساس بسیاری از کارشناسان، قرن حاضر را «
قرن گاز» مینامند. همانطور که در نمودار 1 مشخص است، میزان مصرف گاز طبیعی در سال 2035 از زغال سنگ پیشی گرفته و در بین منابع تأمين انرژی جهان، پس از نفت در جایگاه دوم قرار خواهد گرفت.
نمودار 1. پیشبینی مصرف منابع مختلف انرژی اوليه جهان تا سال 2035
گاز طبیعی در حوزه انرژی ایران نیز دارای اهمیت بالایی است؛ چراکه اولاً ایران در جایگاه نخست دارندگان گاز طبیعی جهان قرار دارد[1] (نمودار 2) و ثانیاً سهم عمده سبد مصرف انرژی کشور (حدود 70%) نیز متعلق به گاز است (نمودار 3).
بیان مسئله
در حال حاضر عمده تولید گاز کشور از دو شرکت نفت و گاز پارس (میدان پارس جنوبی) و شرکت نفت مناطق مرکزی (میادینی مانند نار، کنگان، آغار و دالان) صورت میگیرد. گاز تولیدی کشور به مصارف خانگی - تجاری، سوخت نیروگاهها، سوخت خودروها (CNG)، بخش صنعت، تزریق گاز به میادین نفتی و صادرات اختصاص مییابد.
براساس برنامه وزارت نفت، میزان تولید گاز کشور حاصل از تکمیل و بهرهبرداری از فازهای باقیمانده میدان گازی پارس جنوبی و توسعه دیگر میادین گازی، نسبت به مصرف گاز در داخل کشور پیشی خواهد گرفت و در نتیجه، در سالهای آینده، کشور با مسئله وجود
مازاد گاز مواجه خواهد بود[1].
در صورت صحيح بودن فرضيه، صادرات گاز یکی از گزینههای پیش روی کشور برای تخصیص مازاد تولید این منبع انرژی در آینده است. در این رویکرد، صادرات گاز بایستی ذیل مسئله کلانتری تحت عنوان
استراتژی گاز (تخصیص بهینه منابع گازی) مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان بیشترین ارزشافزوده را از این منبع انرژی بهدست آورد و از خامفروشی آن جلوگیری کرد.
بند «15» سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی نیز بر استفاده از منابع گاز در بخشهای با ارزشافزوده بیشتر تأکید میکند، در این بند آمدهاست:
«افزایش ارزشافزوده از طریق
تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز، توسعه تولید کالاهای دارای بازدهی بهینه (براساس شاخص شدت مصرف انرژی) و بالا بردن صادرات برق، محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی با تأکید بر برداشت صیانتی از منابع».
ازسوی دیگر موضوع صادرات گاز از جنبه اثرگذاری بر معادلات سیاسی منطقه و جهان و همچنین ارتقا امنیت ملی کشور نیز قابل بررسی است؛ چراکه تجارت انرژی (نفت، گاز و...) با دیگر کشورها موجب وابستگی آنها به ایران و در نتیجه افزایش قدرت سیاسی و ارتقای امنیت ملی کشور میشود. در این بین تجارت گاز طبیعی (صادرات و واردات) بهدلیل ساختار خاص بازار گاز جهان، یکی از مهمترین ابزارهای کشور برای ایجاد وابستگی در کشورهای طرف معامله است.
این موضوع بهویژه در مورد تجارت گاز با کشورهای منطقه از طریق خط لوله اهمیت بیشتری پیدا میکند و میتواند موجب افزایش
قدرت منطقهای ایران شود. بند «12» سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی نیز با رویکرد کاهش آسیبپذیری اقتصادی به این موضوع اشاره میکند، در این بند آمده است: «افزايش قدرت مقاومت و كاهش آسيبپذيري اقتصاد كشور از طريق توسعه
پيوندهاي راهبردي و گسترش همكاري و مشاركت با كشورهاي منطقه و جهان
بهويژه همسايگان».
روشهای مختلفی برای صادرات گاز شامل صادرات از طریق خط لوله، [2]LNG (ال.ان.جی)،[3]GTW،CNG ،[4]GTL و [5]NGH وجود دارد. بهطور کلی در حجمهای نسبتاً بالای انتقال گاز، صادرات گاز به دو روش خط لوله و ال.ان.جی مقرون بهصرفه است و دیگر روشهای انتقال گاز در حجمهای بسیار پایین اقتصادی هستند. درحال حاضر عمده صادرات گاز جهان به دو روش خط لوله و ال.ان.جی صورت میگیرد و دیگر روشها سهم بسیار اندکی در صادرات گاز دارند. بنابراین تمرکز این گزارش بر صادرات به روش خط لوله و ال.ان.جی است.
از آنجا که مطابق بند «13» سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، صادرات گاز یکی از اولویتهای کشور عنوان شده است و همچنین دولت نیز بهدنبال اجرایی کردن صادرات گاز است؛[6] ضروری است جوانب مختلف این مسئله مورد بحث و بررسی کارشناسی بیشتری قرار گیرد تا بهترین تصمیم در این مورد اتخاذ شود. این گزارش با فرض اینکه گاز مازادی برای صادرات وجود دارد و همچنین اولویت تخصیص گاز مازاد (بهدلایل اقتصادی یا ژئوپلتیکی - امنیتی)، افزایش صادرات این منبع انرژی است؛ در پی پاسخ به این سؤال است که کدام یک از روشهای صادرات گاز (خط لوله یا ال.ان.جی) برای کشور دارای اولویت بیشتری است و مزایا و معایب هر کدام چیست؟ مبنای این اولویت سنجی نیز استفاده از تحلیل اقتصادی و تحلیل ژئوپلتیکی این دو روش صادرات گاز است.
پیش از پاسخ دادن به این سؤال لازم است تذکر دادهشود که انتخاب روش صادرات گاز از بین خط لوله و ال.ان.جی همواره محل چالش مسئولین و کارشناسان حوزه انرژی کشور بوده است. در سالهای اخیر با توجه به افزایش چشمگیر تولید گاز کشور، بحث بر سر این موضوع در محافل کارشناسی نيز تشدید شده است. بنابراین قبل از ورود به بحث، نظرات مختلف مسئولین و کارشناسان انرژی کشور در مورد این مسئله ارائه میشود. به طور کلی اگر این نظرات بهصورت یک طیف دیده شوند، 3 دیدگاه عمده در آنها وجود دارد:
●
اولویت صادرات با خط لوله: طرفداران این نظر کسانی هستند که اولویت صادرات گاز کشور را صادرات بهوسیله خط لوله به کشورهای منطقه، اروپا و چین میدانند. عمده استدلال این افراد ناظر به اقتصادیتر بودن خط لوله، ایجاد وابستگی طرف مقابل در صادرات با خط لوله و اشباع بازار ال.ان.جی است.
●
توسعه همزمان خط لوله و ال.ان.جی با اولویت زمانی خط لوله: این رویکرد بهطور کلی رویکرد وزارت نفت است که اولویت اول صادرات گاز را صادرات با خط لوله به کشورهای منطقه (بهویژه حوزه خلیج فارس) و اولویت بعدی را صادرات ال.ان.جی به شرق آسیا بهدلیل قیمتهای بالای خرید گاز در این کشورها میداند. در این رویکرد صادرات به اروپا بهدلیل قیمتهای پایین جایی ندارد. عمده استدلال این رویکرد، ناظر به اقتصاد صادرات گاز است.
●
اولویت صادرات ال.ان.جی: این دسته از کارشناسان اولویت صادرات گاز ایران را صادرات ال.ان.جی به شرق آسیا، اروپا و حتی هند میدانند و جایی برای صادرات با خط لوله در سبد صادراتی ایران قائل نیستند؛ اگرچه طرفداران این نظریه نسبت به دو رویکرد دیگر کمتر هستند. عمده استدلال این کارشناسان اقتصاد صادرات گاز، عدم توجیه وابسته کردن کشور مقصد با صادرات به وسیله خط لوله و نبود بازار صادراتی گاز به وسیله خط لوله در منطقه است.
[1]. شایان ذکر است، به عقیده بسیاری از کارشناسان، تولید گاز کشور از برنامهریزیهای فعلی پایینتر خواهد بود که دلیل عمده آن افت فشار مخزن پارس جنوبی و عدم سرمایهگذاری برای توسعه دیگر میادین است. همچنین در صورت تخصیص گاز مورد نیاز بخش تزریق و همچنین توسعه صنایع پتروشیمی و دیگر صنایع بهمنظور دستیابی به نرخ رشد بالای اقتصادی، اصل وجود مازاد گاز در سالهای آینده محل تردید جدی خواهد بود.
[2]. واژه LNG مخففLiquefied Natural Gas به معناي «گاز طبیعي مايع شده» است که از این پس به اختصار «ال.ان.جی» نامیده میشود. براي توليد ال.ان.جی، گاز طبيعي را در فشار اتمسفر تا دماي حدود 162 - درجه سانتيگراد (260- فارنهایت) سرد ميكنند. این فرایند حجم گاز طبیعی را 600 برابر كاهش ميدهد و در نتیجه حملونقل آن را اقتصادي ميكند.
[3].Gas to wire صادرات برق.
[4]. Gas to liquid تبدیل گاز به فرآوردههای نفتی و صادرات آنها.
[5]. Natural Gas Hydrate تبدیل گاز به هیدارت گازی (جامد) و صادرات آن.
[6]. بهعنوان مثال شرکت ملی صادرات گاز بهعنوان بازوی اجرایی شرکت مل نفت در حوزه صادرات گاز، اعلام کرده است که برنامه 20 ساله صادرات گاز را در سال 1395 تدوین خواهد کرد.
[1]. لازم به ذکر است مطابق آمار شرکت BP ایران در جایگاه نخست و بنابر آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) و اوپک در جایگاه دوم دارندگان گاز جهان پس از روسیه قرار دارد.
[1]. Natural Gas
[2].“EIA,International energy outlook,” 2013.
“BP statistical review of world energy,” 2016.