وحید حاجی پور/ بحث دانشگاه صنعت نفت طي ماههاي اخير بسيار پرحاشيه شده است؛ حاشيههايي كه ماهيت وجودي اين دانشگاه را تحتالشعاع قرار داده است و كمتر كسي به آن توجه ميكند. اينكه وزارت نفت بايد به تعهد خود در قبال جذب فارغالتحصيلان ممتاز اقدام كند جاي خود اما اينكه با بدعهدي وزارت نفت چه بلايي بر سر مهمترين ركن تأمين نيروي منابع انساني صنعت نفت ميآيد را نبايد بيتفاوت انگاشت.
فلسفه وجودي آموزشگاهها و دانشگاه نفت به روزهايي برميگردد كه شركتهاي خارجي براي تأمين نيروي انساني نيازش را لمس كردند و با تأسيس آموزشگاههاي فني و دانشگاه صنعت نفت گام بزرگي را براي اين مهم برداشتند٬ آموزشهاي دقيق را در دستور كار خود قرار دادند و متقاضيان را پس از عبور از فيلتر گزينشهاي سخت و عميق پذيرش كرده و آموزش ميدادند.
چنين روندي در خاورميانه براي نخستين بار در ايران رخ داد و متعاقب آن ساير كشورهاي منطقه نيز با تأسي از اين مدل به تأسيس آموزشگاهها و دانشگاههاي نفت اقدام كردند و تا به امروز هم همان راه را ادامه داده و بهروزش نيز كردهاند. ماهيت وجودي اين نهادها براي تربيت نيروي مورد نياز بوده است و تكنيسينها و مهندساني كه ازاين سيستم بيرون آمدهاند جزو شناختهشدهترين مهندسان ايراني در سطح كشور و حتي جهان هستند. مصاديق بسياري در اين باره وجود دارد كه نيازي به اشاره نيست ولي نميتوان اين واقعيت را رد كرد كه اين سيستم آموزشي موجب تربيت نيروهاي مجرب طي چند دهه اخير شده است.
در دورهاي وزارت نفت براي به روز كردن سيستم آموزشي و تأمين نيروهاي خود به اشتباه در مرحله نخست آموزشگاهها را تعطيل كرد و خروجياش منجر به كمبود نيروي انساني در واحدهاي عملياتي شد، بهطوري كه امروز بيشتر شركتهاي زيرمجموعه شركت ملي نفت با كمبود نيروي فني و متخصص روبهرو هستند؛ نيروهايي كه بايد به صورت فني آموزش ديده باشند و نه در دانشگاهها. دود اين اشتباه بزرگ به چشم صنعت نفت رفته و حالا با اقداماتي نظير بيتوجهي به دانشگاه صنعت نفت روزهاي سختتري درراه است.
وزارت نفت معتقد است بايد براي تأمين نيروي انساني تحصيلكرده تبعيضي ميان فارغالتحصيلان دانشگاهها وجود نداشته باشد و حتي براي به كرسي نشاندن حرف خود فارغالتحصيلان دانشگاه صنعت نفت را به بيسوادي متهم ميكند كه در نوع خود جالب است. اينكه ساير فارغالتحصيلان دانشگاههاي ديگر بايد از فرصتي برابر جهت حضور در صنعت نفت بهرهمند شوند، حرف درستي است اما چرا بايد براي رسيدن به اين نقطه اصليترين پايگاه تأمين منابع انساني تخطئه شود؟
وزارت نفت قصد دارد اين دانشگاه را به عنوان نوعي «رانت» معرفي و تحصيلكنندگان در اين دانشگاه را تضعيف كند درحالي كه چنين موضوعي با حقيقت بيگانه است، كساني كه طي چند دهه اخير ترجيح دادند در اين دانشگاه تحصيل كنند با چشمانداز بهرهگيري از دانش اساتيد مجرب و فني وارد اين نهاد آموزشي شدند و در ادامه به دنبال حضور در صنعت نفت بودند كه يكي از جذابيتهاي اين دانشگاه است، كما اينكه بسياري از نهادهاي ديگر مانند وزارت دفاع وزارت صنعت معدن و تجارت اطلاعات و... چنين دانشگاههايي را به تقليد از دانشگاه صنعت نفت تأسيس كردند.
مديران نفتي بهخوبي ميدانند كه اغلب فارغالتحصيلان دانشگاههاي ديگر توان حضور در مناطق عملياتي را ندارند و حداقل پس از يكسال شركت ملي نفت را ترك ميكنند ولي فارغالتحصيلان دانشگاه صنعت نفت در نفت باقي ماندهاند زيرا از آموزشهاي درست و اصولي بهره بردهاند و هم در شرايط سخت جوي - در اهواز و آبادان- حداقل چهار سال زندگي كرده و توانستند با محيط جغرافيايي و فرهنگ اين مناطق خود را تطبيق دهند.
قدماي نفت حتماً به ياد دارند كه اهميت اين دانشگاه به حدي استراتژيك بود كه هيئت امناي اين دانشگاه پيش از انقلاب افرادي مانند رئيس پالايشگاه آبادان، مديرعامل آسكو و... بودند و مدرسان آن اساتيد بنام دانشگاههاي معتبر امريكايي و انگليسي بودند. از دل چنين دانشگاههايي بود كه كمبود نيروي انساني تحصيلكرده به تاريخ پيوست ولي امروز بهجاي اصلاح اشكالات موجود به دنبال حذف آن هستيم.
وزارت نفت به اين دانشگاه بودجه ميدهد تا نيازهايش برطرف شود ولي وقتي با تغيير روند جذب دانشجويان اين دانشگاه را از حضور نخبههاي كنكور خالي ميكند ديگر نيازي به اشغال كردن يكي از رديفهاي بودجهاي صنعت نفت وجود ندارد! زماني كه شركت ملي نفت براي شركت بهينهسازي مصرف سوخت رديف بودجه تخصيص ميدهد يعني وظايفي را به اين شركت وگذار كرده است ولي وقتي قرار باشد اين وظايف از آن سلب شود، ديگر نيازي به اين شركت نيست. اين يك واقعيت ملموس است و از وزارت نفت انتظار ميرود براي تعيين تكليف اين دانشگاه بهقدري شهامت داشته باشد كه بهجاي اقدامات غيرمستقيم و انتزاعي بهراحتي برنامه خود را اعلام كند.
اينك همه متفقالقولند كه طي يك دهه گذشته «گپ» بزرگي ميان ورود نيروهاي فني و نيروهاي بازنشسته بهوجود آمده است كه دليلش ريشه در تصميمات خلقالساعه وزارت نفت در سالهاي نه چندان دور دارد؛ اشتباهي كه آنروزها تكرار شد امروز در حال تكرار است و كسي نيز به آن توجه نميكند. گويا علاقه ويژهاي در كار است تا زيرساختهاي مهم و مؤثر بر صنعت نفت تضعيف و به تعطيلي كشيده شود، در حالي كه كشورهاي حوزه خليج فارس با الگوبرداري از سيستم آموزشي صنعت نفت ايران روز به روز در حال بهروزرساني هستند ولي در ايران تصميمها بر پايه پيشفرضهاي غلط به پيش ميرود. دانشگاه صنعت نفت به گوشهاي رها شده است و در اين وانفسا دانشگاههاي ديگر مانند صنعتي شريف به قراردادهاي نفتي ورود ميكنند و از وزارت نفت بودجههاي ميلياردي ميگيرند. آقاي زنگنه دقيقاً مشخص كنيد برنامهتان چيست؟
چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۳۳