به گزارش
ميزنفت ٬ سردار عبدالهی فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء نخستین بار از تجربههای منحصر به فرد احداث ابر پروژههای پارس جنوبی در سختترین شرایط تحریم و شیوههای متنوع مقابله با تحریمهای هوشمند غربیها سخن گفت. بخش های مهم گفت و گوی وی با فارس در ادامه می آید:
* بخش حفاری و دریایی این فاز بر عهده ما نبود و مجموعههای دیگری عهدهدار مسئولیت بودند که به دلایلی نتوانستهاند ظرفیت کامل تولید گاز از دریا محقق کنند. اما همه بخشهای فاز 15 و 16 فعال شده است. برخلاف خیلی از فازها که با شروع به کار یک بخش یاد و بخش افتتاح شدهاند.دوباره اشاره میکنم که حفاری چاهها برعهده ما نبوده است. پالایشگاه میتواند با ظرفیت بالای 50 میلیون متر مکعب در روز کار کند و این کار بارها تست شده است اما اگر امروز 25 درصد زیر ظرفیت، گاز تحویل پالایشگاه میشود به لحاظ مشکلی است که از ناحیه ما ایجاد نشده است. چون مسئولیت حفاری چاهها برعهده ما نبوده است.
*ما جایی میگوییم که خودمان هزینه کردیم، میپرسند از کجا آوردید؟ و باید بگویم بدهکاریهای فراوان به جاهای مختلف داریم. اعتمادی که پیمانکاران و بازار کسب و کار به ما داشته کمک کرده بتوانیم کار را پیش ببریم. هم در فاز 15 و 16 و هم در فازهای جدیدتر خودمان بخشی را تأمین مالی کردهایم بدون اینکه سودی بگیریم.
*شرکت پیمانکار حفاری قرارداد مستقل با وزارت نفت دارد. با توجه به اینکه شرکت پیمانکار حفاری قادر نبود دکل حفاری را تأمین کند، ما علیرغم آنکه خودمان در پروژهها به دکلهای حفاری نیاز داشتیم، یک دستگاه حفاری در اختیار آنها قراردادیم تا پروژه روی زمین نماند.
*به نکته دیگری اشاره کنم. سال 92 ما روزی جلسهای با مهندس زنگنه داشتیم و دیدیم ایشان نگران است. ما از ترکمنستان گاز میخریم و آنها هم هر وقت اراده میکردند شیر گاز را میبستند. آقای زنگنه آن روز بسیار ناراحت بود و میگفت ما خوار و ذلیل شدهایم و با وجود این همه منابعی که در اختیار داریم، محتاج به واردات گاز از ترکمنستان هستیم. ایشان اوایل کار قدری ذهنیت داشت اگرچه ارتباط ما با همه دولتها از جمله دولت فعلی بسیار خوب است. بنده به ایشان گفتم اگر توکل بر خدا کنیم و با هم همراه و همدل باشیم قطع یقین این معضل حل میشود. واقعاً جای ناراحتی و غصه است که ما این همه ذخایر داشته باشیم و قطر که در حد یک روستای ما هم نیست این همه گاز برداشت کند و ما برای گاز مورد نیاز کشورمان از ترکمنستان گاز وارد کنیم. من به ایشان گفتم اگر شما همراهی کنید ما میتوانیم گاز را برسانیم.
*در بازدیدی که آقای جهانگیری از پارس جنوبی داشتند دوستان از من پرسیدند شما چه میخواهید بکنید؟ بنده گفتم که مطمئنم تا پایان سال 92 حتماً گاز را به شبکه تزریق میکنیم. ما 70 روز مانده به پایان سال این وعده را دادیم و گاز را هم طبق وعده رساندیم. اگر به خاطر داشته باشید در شرایط بارندگی برف و قطع گاز در شمال کشور اگر گاز از این فازها به شبکه تزریق نشده بود قطعاً با مشکل مواجه میشدیم.
*دانش به دست آمده در اجرای این کار ارزشی به مراتب بالاتری از هزینه انجام شده برای پروژه دارد. علاوه بر اینکه ما معتقدیم هرگز قیمت انجام کار بالا نبوده است. شما باید با دیگر فازها مقایسه کنید مگر فقط فاز 15 و 16 راهاندازی شده است؟ فازهای دیگر هم راهاندازی شدهاند یا همین قیمتها. اما آیا فازهای دیگر هم مشابه فاز 15 و 16 به صورت کامل راهاندازی شدند و مثل فاز 15 و 16 بدون کوچکترین تلفاتی راهاندازی شدند؟ در راهاندازی فازهای قبلی توسط خارجیها تلفات جانی وجود داشت اما در فاز 15 و 16 حادثه منجر به تلفات جانی نداشتهایم.
* به ما وون، ین و روپیه میدادند و ما مجبور میشدیم آن را تبدیل کنیم و با تنزیل قیمت آن را برای وندورها ارسال کنیم.همین الان پول ما در «کنلن» چین با 10 درصد تنزیل قیمت برای وندور و سازنده تجهیزات ما ارسال میشود. از طرف دیگر هم آمریکاییها متوجه شدند چینیها این کار را میکنند و جلوی آنها را گرفتند.وقتی میگوییم با تحریمها مقابله کردیم یعنی چه؟ هم اینکه توانستیم تجهیزات مورد نیاز را از جاهای مختلف تهیه کنیم و هم اینکه در موارد بسیاری تجهیزات را از داخل تهیه کردیم. فکر میکنم بالای 70 درصد تجهیزات مورد نیاز پالایشگاه را از داخل کشور تهیه کردیم.
*تنها بخشی که ما نیاز به واردات نداریم خدمات مهندسی است و ما میتوانیم بهترین خدمت مهندسی را در همه حوزهها اعم از پالایشگاه، ساخت سد، خطوط انتقال، پتروشیمی، زیرساختهای ریلی و جادهای و امثال آنها با استاندارد روز دنیا ارائه کنیم.چقدر امثال ما در رسانهها حضور پیدا کردیم و حرف زدیم؟ بسیار کم. حتی به بعضی حرفها پاسخ هم نمیدهیم. چون معتقدیم کار باید برای خدا باشد و خود خدا آن را معرفی خواهد کرد. التبه ظاهراً سکوت ما کار درستی نیست. خدا روح امام را شاد کند که میفرمود یک مرغ هم وقتی میخواهد تخم بگذارد آن قدر سر و صدا میکند که همه با خبر شوند. وقتی پالایشگاهی با این عظمت ساخته میشود، حرف زدن از آن در واقع معرفی توانمندیهای جوانان این کشور و دانش فنی ایجاد شده در کشور است.
*چطور هزینههای ما را با هزینههای آنها مقایسه میکنند؟ وقتی مقایسه میکنیم ببینیم که چه هزینهای به خارجیها میدادیم و هر وقت اراده میکردند رها میکردند و میرفتند.این را هم ببینیم که آنها ما را به دلیل نداشتن دانش تحقیر میکردند. از نظر زمانی هم ببینید اولین فازهایی که ساخته شده مربوط به چه زمانی بوده است. مقایسهها باید مبنای درستی داشته باشند و همه شرایط محیطی و زمان و تورم در بازارهای جهانی و تحریم و امثال آن باید در نظر گرفته شوند.
*پایه محاسبه قیمت پروژههای نفت، گاز و پتروشیمی بشکههای نفت است. توتال که با 1.5 میلیارد دلار کار کرد، قیمت نفت 12 دلار در هر بشکه بود. زمانی که قرارداد فازهای باقیمانده پارس جنوبی بسته شد قیمت نفت 120 دلار بود یعنی قیمت نفت 10 برابر شده است. به این تناسب، نه تنها قیمت پروژه باید افزایش یابد، بلکه قیمت تجهیزات و ملزومات هم در بازار جهانی گران میشود.
*این پالایشگاه با این عظمت توسط افرادی با سن زیر 30 سال ساخته شده است و وقتی بنده به دستاندرکاران این پروژه نگاه میکردم تداعیگر زمان جنگ بودند. پالایشگاه فازهای جدید پارس جنوبی یا پالایشگاه ستاره خلیج فارس که بزرگترین پالایشگاه خاورمیانه محسوب میشود را همین جوانان میسازند. یک جوان 38 ساله یکی از مسئولیتهای ارشد ساخت این پالایشگاه را برعهده دارد. از وی پرسیدم انتظار تو از من به عنوان فرمانده قرارگاه چیست؟ گفت انتظار من این است که تو زمینهای آماده کنی که من با رهبری دیدار کنم.
* از 150 هزار نفری که با قرارگاه کار میکنند، تنها 2500 نفر پاسدار هستند. مابقی مردم عادی هستند. 5 هزار پیمانکار با قرارگاه کار میکند. اگر قرارگاه این بستر را آماده نمیکرد چه اتفاقی میافتاد؟
*اجازه بدهید یک مثال نظامی بزنم. فرض کنید ما در جنگ در محاصره افتادیم. اگر این اتفاق افتاد آیا باید تسلیم شد؟ به هر حال باید بجنگیم. یا موفق میشویم یا شکست میخوریم و شهید یا اسیر میشویم غیر از این که نیست.ما که در تحریمها این شرایط را نداشتیم که تسلیم شویم به هر حال تحریم سختی دارد. شما از یک آزادراه ایمنی با سرعت بالا میتوانید عبور کنید اما اگر راه ناهموار بود هم میتوانی عبور کنی. اما باید با سرعت کمتر و احتیاط بیشتری حرکت کنید. تحریمها ما را متوقف نکرد من قبل از قرارگاه خاتم در قرب کربلا بودم. در پایان دوره آقای احمدینژاد که آن پروژههای مهر ماندگار مطرح شد، 54 پروژه افتتاح شد. آیا باید دست روی دست میگذاشتیم و کار نمیکردیم؟ قطعاً نه. اگر تدبیر داشته باشیم میتوانیم بر تحریم غلبه کنیم و البته هزینه هم دارد.
* یکی از روشهای غلبه بر تحریم این بود که با تسلط بر دانش فنی، با تغییراتی در مهندسی و طراحی توانستیم به تولید برسیم. مثلاً یکی از تجهیزات مهم ما تحریم بود و جلوی تحویل آن را میگرفتند که ما با تغییراتی توانستیم کاری کنیم که با راندمان 70 درصد واحد شیرینسازی وارد مدار شود تا تجهیزات مورد نظر به دست ما برسد. روز اول که برای بازدید از فاز 15 و 16 آمدیم یک تپه خاک بود. خیلی هم اصرار روی این بود که لااقل ورقهای فلزی مخازن بیاید و چیزی ساخته شود تا نمایی داشته باشد. وقتی کمپرسورها را به ما نمیدادند، دوستان فنی فکر کردند که چطور بر این بحران غلبه کنند و توانستند راهکار قابل اتکایی پیدا کنند که همین راهکار در فازهای دیگر هم مبنای عمل قرار گرفت. 4 تحریم سازمان ملل و چندین تحریم آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ما اعمال شد که به طور مستقیم روی پروژه فازهای 15 و 16 تأثیر گذاشت. قرارگاه خاتم، شرکتهای نفت، شرکت کشتیرانی و بیمه همه وارد تحریم شدند که روی این پروژه تأثیر گذاشتند.
*راهکار دیگر ما استفاده از راههای قانونی خود کشورهایی بود که ما را تحریم کرده بودند. با استفاده از وکلا و عوامل قانونی تلاش کردیم راههایی پیدا کنیم که مسیر را باز کنیم و از خلاءهای قانونی خود آن کشورها برای شکستن تحریم بهره ببریم. مثلاً ما در آلمان چندین پرونده شکایت و دادگاه تشکیل دادیم برعلیه وافا که مجوز حرکت کالاهای ما به سمت ایران را نمیداد تا جایی که دادگاههای آلمان علیه وافا رأی صادر کردند که این جلوگیری از تحویل تجهیزات خلاف است و قرارداد در شرایط تحریم نوشته نشده است. ما بخشی از کمپرسورها را اینگونه آزاد کردیم. اما همین کار و طی کردن روال حقوقی و گرفتن وکیل و برگزاری دادگاه یکسال زمان برد که باعث تأخیر در کار ما شد.
*یکی دیگر از راهکارهای ما عوض کردن مسیرها بود. کالا را از مسیر کشورهای دیگر و عوض کردن کشتی و امثال آن استفاده کردیم. مثلاً ما برای وارد کردن 300 پمپ از بلژیک تنها دو هفته فرصت داشتیم و پس از آن وافا مجوزهای تحویل را باطل میکرد. ما وقت کافی در اختیار نداشتیم. اگر میخواستیم کشتی بگیریم تنها دو هفته هماهنگ کردن کشتی طول میکشید. از مسیر زمینی هم محموله ما باید از 6 کشور اروپایی عبور میکرد.
*ما به سراغ راهحل سوم رفتیم. هزینه کردیم و بزرگترین هواپیمای باری دنیا را که نوعی از هواپیمای آنتونوف است اجاره کردیم و این هواپیمای غولپیکر در 7 سورتی پرواز تجهیزات ما را به فرودگاه مهرآباد منتقل کرد وقتی این هواپیما در مهرآباد به زمین نشست کارمندان فرودگاه میگفتند تا الان هواپیمایی در این ابعاد در مهرآباد به زمین ننشسته بود.
*تحریمها به شدت هوشمند اعمال میشدند اما ضد تحریمهای ما هم هوشمند بود. دو فیلم وجود دارد که یکی از آنها را شبکه 1 تلویزیون آلمان و دیگری را شبکه 10 تلویزیون اسرائیل تهیه کرده است درباره گروه تأمین کالای قرارگاه. حتی سازمانهای اطلاعاتی دشمن فیلمهایی را بین وندورها و تأمینکنندگان و بانکها پخش کردهاند تا اثبات کنند کالایی که شما میفرستید از طریق این شرکتهای واسطهای به دست قرارگاه در فازهای پارس جنوبی میرسد.
*ما الان 12 تا 13 هزار میلیارد تومان از دولت بابت پروژههای نفتی، گازی، صنعتی و معدنی طلب داریم.