به گزارش میز نفت، واشنگتن پست نوشت:
از اواسط ماه ژوئن، گازپروم، جریان گاز از طریق کریدور نورد استریم 1 به آلمان را تا حدود 60 درصد از مقدار قرارداد روزانه کاهش داد که باعث شد دولت فدرال در برلین سطح هشدار را افزایش دهد (دومین هشدار از سه هشدار) تا مردم برای بدتر شدن اوضاع آماده شوند.
مسکو استدلال کرده که این کاهش بهبه دلیل آن است که توربین موردنیاز برای راهاندازی نورد استریم 1 که برای تعمیر به کانادا فرستادهشده بود، به خاطر تحریمها هنوز بازنگشته است.
برخی از ناظران، این بهانه گازپروم را بلوف نامیده و میگویند روسیه هدفی جز سیاسیکاری ندارد. ازنظر آنها اگر روسیه میخواست میتوانست کاهش عرضه از نورد استریم 1 را از طریق مسیر ترانزیت اوکراین جبران کند. در مقابل، غول انرژی روسیه ترجیح داده حجم ترانزیت محدود از طریق اوکراین را حفظ کند.
با برنامهریزی دهروزه تعمیر و نگهداری درنورد استریم 1 که از 11 جولای برنامهریزیشده است، شائبههایی وجود دارد که نشان میدهد گازپروم ممکن است از این قطعی بهعنوان بهانهای برای عدم ازسرگیری جریانها پس از 21 ژوئیه استفاده کند و باعث ایجاد آشفتگی بیشتر در بازارهای گاز شود.
همچنین این احتمال وجود دارد که روسیه میزان عرضه را به حداقل برساند یا آن را بهطورکلی کاهش دهد تا روزهای سختی بر اروپا تحمیل شود. این اتفاق موجب شده تا قیمت گاز در اروپا رکورد زده و نگرانیها را نسبت به آینده بیشتر کند.
ازنظر کارشناسان، روسیه هر آنچه را که با محدود کردن عرضه گاز ازدستداده، با افزایش قیمتها به دست آورده است. این قیمتها تا حد زیادی توسط تاکتیکهای انرژی روسیه افزایشیافته است. محدود کردن عرضه گاز در حال حاضر پیامدهای بلندمدتی نیز دارد زیرا توانایی شرکتها برای تزریق گاز طبیعی به مخازن ذخیرهسازی را کاهش میدهد. طبق گزارش اتحادیه اروپا. وحشتناکتر از این اتفاق آن است که مردم اروپا فکر کنند هیچ راهی برای جبران تأمین گاز نیست و یک بحران بزرگ در راه است.
درحالیکه وضعیت بحرانی است، نشانههایی وجود دارد که میگوید غلبه بر تأثیر قطع کامل عرضه روسیه برای اروپا غیرممکن نخواهد بود، مشروط بر اینکه تعدادی از اقدامات فوراً انجام شود.
اولا، کشورهای اروپایی و بهویژه کشورهایی که وابستگی زیادی به گاز روسیه دارند، باید یک کمپین رسانهای مداوم را آغاز کنند تا وضعیت را برای مصرفکنندگان توضیح دهد و به آنها توصیه کند مصرف را در ماههای آینده کاهش دهند. کسانی که استدلال میکنند که این غیرواقعی است، باید نمونه اوکراین را در نظر بگیرند که در سال 2015 از یک اقتصاد معتاد به واردات گاز روسیه، به خودکفایی از گاز روسیه رسید.
دوما، اتحادیه اروپا باید با کشورهای همسایه غیر اتحادیه اروپا همکاری کند تا واردات جایگزین را به حداکثر برساند و بررسی کند که همه تنگناهایی که ظرفیت انتقال را مسدود میکنند، برداشته شوند. علاوه بر نروژ، آذربایجان و الجزایر نیز میتوانند صادرات خطوط لوله را افزایش دهند. اتحادیه اروپا همچنین باید با بریتانیا و ترکیه برای تضمین واردات از طریق پایانههای LNG آنها همکاری کند. اتحادیه اروپا بهتنهایی ظرفیت واردات 158 میلیارد مترمکعب در سال دارد، اما زمانی که ظرفیت گازی سازی بنادر ترکیه و بریتانیا اضافه شود، این میزان میتواند حدود 50 درصد افزایش یابد. بریتانیا در سال جاری حجم بیسابقه LNG وارد کرده و بخشی از این حجم افزایشیافته را به اروپا صادر کرده است.
اتحادیه اروپا باید با ترکیه همکاری کند تا اطمینان حاصل کند که این کشور توافقنامه اتصال به بلغارستان و یونان را امضا کرده و به خریداران اروپایی اجازه دسترسی به پایانههای LNG را صادر کند. اتحادیه اروپا به همان اندازه که ترکیه به حمایت مالی اروپا نیاز دارد، به پایانههای واردات ترکیه محتاج است.
دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۳۵