به گزارش میز نفت، از سال 1850 تا 1972 ميلادي، آمریکا بر تولید جهانی نفت خام تسلط داشت، زیرا ما فناوری و ذخایر داخلی گسترده ای داشتیم. ما قیمت را با پمپاژ به اندازه مورد نیاز کنترل کردیم، حتی در شرایطی که تقاضای جهانی از سال 1920 ميلادي به بعد همه ساله به صورت پیوسته افزایش می یافت. اما منابع ما محدود بود.
با وجود جستجو براي ذخایر جدید داخلی در همه مناطق دنيا، در سال 1972 ميلادي، تولید نفت آمریکا و اقتصاد ما به اوج خود رسید. اما در عرض 2 سال، روسیه و سپس عربستان سعودی بیش از آمریکا نفت تولید کردند. در سايه تحولات سياسي پديد آمده، سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) کنترل قیمت جهانی را آغاز کرد و نفت از 22 دلار در هر بشکه در ژوئیه 1973 ميلادي به 60 دلار در هر بشکه در 8 ماه بعد رسید.
نفت از گذشته برای همه جنبه های اقتصاد ما ضروری بود و این افزایش شدید، یک فشار تورمی بزرگ بود. مرحله جدیدی از سرمایه داری آغاز شد که از تولید به ادغام و تملك شرکت های موجود تغییر کرد. تصاحب خصمانه، با استفاده از خریدهای اهرمی، رایج شد و و اقتصادهاي محلی را ویران کرد. اوراق قرضه ناخواسته به یک محصول مالی تبدیل شد، زیرا جذب بازدهی بسیار بالا، علیرغم ریسک های بالا، شروع به تسلط بر سرمایه گذاری مالی محتاطانه کرد. دستمزدها از دهه 1980 ميلادي به بعد بدون تغيير ثابت ماند.
در سال 1979 ميلادي، ایالات متحده با عربستان سعودی توافق کرد که نفت را در بازار جهانی فقط به دلار بفروشد، که به تثبیت قیمت داخلی نفت ایالات متحده کمک کرد و به ایالات متحده تا حدودي توانايي کنترل بازار انرژي جهان را داد.
بخشی از پشت پرده اين معامله بزرگ اینست که ایالات متحده هرگز درباره تامین مالی سازمان های تروریستی مسلمان سنی دنيا توسط عربستان اظهار نظري نمی کند. از اواسط دهه 1980 ميلادي تا سال 2000 ميلادي، قیمت نفت تقریباً در حدود 40 دلار در هر بشکه ثابت بود، اما در ژوئن 2008 به قله 178 دلار در هر بشکه صعود کرد و به تسریع سقوط اقتصاد جهانی سال 2008 ميلادي کمک کرد.در آن زمان همه بهت زده بودند. به همين دليل، تولید نفت متعارف جهانی در سال 2005 ميلادي به اوج خود رسید.
صنعت نفت تاكنون اكثر مناطق دنيا را به دنبال ذخایر جدید نفت جستجو کرده است، اما در دهه 1960 ميلادي، ميزان اکتشافات نفتی جدید از نرخ رو به رشد مصرف، عقب افتاد. ما در يك قرن گذشته، تقريبا تمام نفتي را که باید پیدا کنیم، کشف کرده ایم. اما بخشي از ذخاير نفت كشف شده به دليل هزينه بالاي توليد، ارزش برداشت ندارد.
نفت متعارف، ساده ترین و ارزان ترین محصول برای توليدكنندگان و مصرف كنندگان است. تولید نفت غیر متعارف (آب های عمیق، نفت شیل و ماسه های نفتي) هم از نظر اقتصادی و هم از نظر انرژی مورد نياز، گران تر است. به عنوان مثال، میادین نفتی در دهه هاي گذشته، نسبتا کم عمق و داراي فشار بالا بودند. زمانی که چاهی حفر مي شد، نفت تا سال ها جاری بود. در این میادین به ازای هر بشکه نفت سرمایهگذاری شده، 100 بشکه بازگردانده میشد. در صنعت نفت آمریکا در دهه 1970 ميلادي به ازای هر بشکه نفت سرمایهگذاری شده، 30 بشکه سود بازگردانده میشد. اما در سال 2007 ميلادي اين نرخ به 11 دلار کاهش یافت.
اقتصاد جهان در حال حاضر از سايه سقوط فاجعه بار و كابوس وار سال 2008 ميلادي رهايي یافته است. با این حال، تولید جهانی نفت در سال 2018 به اوج خود رسید و تقریباً 100 میلیون بشکه در روز بود. هنوز مقدار زیادی نفت باقی مانده است، اما هر سال، نفت کمتري تولید مي شود و نرخ بازدهي چاه ها همچنان به کاهش خود ادامه خواهد داد.
گزینه های ما محدود است. ما میتوانیم فاجعه اقتصادی اجتنابناپذیر، مسابقه ناامیدکننده و با انرژی ناکافی و محیط زيستی در حال فروپاشی را نادیده بگیریم. یا میتوانیم متعهد شویم که به سوي ساير منبع انرژی پاك حركت كنيم.
خبر خوب اینست که ما اکنون این امکان را داریم که به سمت انرژی های تجدیدپذیر برویم، چیزی که چند دهه پیش يك رويا بود. اما سوال بزرگ اینست که آیا صنعت انرژي براي اين گذار بزرگ همكاري هاي لازم را انجام خواهد داد؟
نويسنده: کریسپین بی. هالینسفاد
منبع: www.ukiahdailyjournal.com
مترجم: محسن داوري
دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۴