میز نفت| در دهه ۱۹۸۰ ميلادي، تعدادي از اعضاي اوپك تصميم گرفتند تا با سرمايهگذاري در صنعت پاييندستي و با ساخت يا خريد سهام پالايشگاهها، سهم خود در ارزش افزوده به دست آمده از موادخام را افزايش دهند و همچنين آنها خواهان افزايش امنيت تقاضاي توليدات خود بودند.
اقتصاددانان از حاميان توسعه سبد محصولات شركتهاي نفتي هستند. آنها معتقدند تقاضا براي محصولات اين بخش با تعيين قيمت مناسب، همواره وجود دارد. هرچند هماكنون دنياي ما با شرايط متفاوتي به دليل همهگيري كرونا دست و پنجه نرم ميكند.
مديران شركت نفتي در برنامهريزيهاي بلندمدت خود به اين نكته توجه نكرده بودند كه با همهگيري يك ويروس جديد، صنعت پاييندستي با شوك بزرگي روبهرو ميشود. در يك قرن اخير، هيچگاه دنيا با چنين بحراني روبهرو نبوده است.
در ادامه تلاش ميكنيم تا پيامدهاي پرشدن مخازن ذخيرهسازي نفت بر بازار و توليدكنندگان بررسي شود. در دو ماه اخير، شركتهاي نفتي مجبور شدهاند تا توليد از هزاران چاه خود را به دليل سقوط تقاضا متوقف كنند.
البته ذخيرهسازي نفت ارزان در مخازن و نفتكشهاي قديمي به ويژه در زمانهاي كاهش قيمت نفت، سابقهاي طولاني دارد. هماكنون تقاضاي نفت و فرآوردههاي نفتي مناطق مختلف دنيا به صورت همزمان تا ۴۰درصد كاهش يافته است. شركتهاي بهرهبردار مجبور شدهاند تا به دليل فقدان ظرفيت ذخيرهسازي بيشتر، از توليد خود بكاهند.
كشورهاي كوچك توليدكننده نفت عضو اوپك نظير آنگولا و نيجريه بخش اعظم نفت توليدي خود را به صورت خام ميفروشند، اما كشورهايي نظير كويت و عربستان سعودي داراي پالايشگاههاي داخلي و خارجي هستند.
با داشتن قراردادهاي مشاركت، اين كشورها از تقاضاي تضمينشده طلاي سياه در بلندمدت برخوردارند. بخش قابلتوجهي از توليد نفت اين كشورها در قالب قراردادهاي بلندمدت به فروش ميرسد.
عراق از كشورهايي است كه بايد نفت خود را عمدتاً به صورت خام به فروش برساند. اين كشور بايد از روش عرضه تك محمولهاي و ماهانه براي صدور نفت خود استفاده كند. در دوره سقوط قيمتها در بازار نفت (2014 تا 2017 ميلادي) غولهاي نفتي روزهاي دشواري را پشتسر گذاشتند.
داراييهاي بخش پاييندستي تنها ابزار سودآوري و بقاي آنها در اين دوره دشوار بود. حاشيههاي سود بخشهاي پالايش، پتروشيمي و جايگاههاي عرضه سوخت با كاهش قيمت نفتخام، از سودآوري بيشتري برخوردارند. به خاطر داشته باشيد شركتهايي نظير اكسون موبيل، رويال داچ شل و شورون در دوره بحران قيمتها به دليل تنوع سبد داراييهاي خود توانستند با كابوس ورشكستگي مقابله كنند.
در مورد حجم بازار تك محمولهاي، اطلاعات قابل اعتماد اندكي وجود دارد. دادههاي اين معاملات جمعآوري نميشوند و در عرف بازار معاملات، تفاوتي ميان قراردادهاي كوتاهمدت و تكمحمولهاي وجود ندارد.
ايليات كامينسكا، در سال ۲۰۱۳ ميلادي، بررسي گستردهاي در مورد تاريخچه اين موضوع براي فايننشال تايمز انجام داد. نتايج اين مطالعه نشان داد اطلاعات اكثر قراردادهاي تك محمولهاي هيچگاه رديابي و منتشر نميشود.
در دهه ۱۹۸۰ ميلادي و همزمان با جنگ نفتكشها، بازار تك محمولهاي توسعه يافت. در آن سالها در زمانهايي تا ۳۰ درصد نفتكشها به انتقال تك محمولهاي ميپرداختند، اما در مورد سهم اين محمولهها از كل بازار نفت در شرايط كنوني نميتوان به جمعبندي كاملي رسيد.
كشورهايي نظير عربستان و روسيه تلاش ميكنند تا نفت بيشتري را در چارچوب قراردادهاي بلندمدت به فروش برسانند. هرچند در بازار ناپايدار و شكننده كنوني، راهبردهاي بلندمدت فاقد اولويت هستند.
در ماه جاري، تقاضاي نفت ۲۵درصد نسبت به سال گذشته، كاهش داشته است كه بخش اعظم اين سقوط به تك محمولهها مربوط ميشود. تجارت نفت با بزرگترين شوك كوتاهمدت تاريخ روبهرو شده و با شكلگيري مازاد عرضه، خريداران اندكي در بازار وجود دارند. هيچ زماني نيز براي پايان بحران كنوني قابل پيشبيني نيست.
اگر شرايط بازار بهبود يابد و شاهد بازگشت تقاضا به ميزان قبل از همهگيري كرونا باشيم، اين نفتهاي ذخيره شده نقشي تأثيرگذار بر بازار خواهند داشت. با افزايش معاملات در بازار، دارندگان ذخاير به مدت چند ماه با برگ برنده، روانه تالارهاي معاملاتي ميشوند.
دارندگان اين ذخاير نفتي معمولاً پس از چند ماه با فروش نفت ارزان خريداري شده، سود ميكنند. صاحبان نفتكشها نيز با بررسي شرايط بازار از تانكرهاي خود به عنوان يك مخزن شناور بهره ميبرند.
با افزايش تقاضا، در كوتاهمدت شاهد معاملات جديد نخواهيم بود. چرا كه بخش زيادي از تقاضا توسط نفتهاي ذخيره شده و نه محمولههاي جديد.. در ماههاي اخير، نرخ اجاره تانكرها رشدي بهتآور داشته و بدين ترتيب دليل اين افزايش نرخ، كاملاً مشخص شده است.
با بازگشت بازار به شرايط تعادل، دوباره نرخ اجاره تانكرها به ميزان گذشته بازميگردد. تعدادي از تانكرهاي در نوبت اوراق شدن نيز هم اكنون داراي محمولههاي نفتي براي عرضه به بازار در ماههاي آينده هستند.
سرانجام اينكه پالايشگاههاي مستقل كه بخش اعظم توليدات خود را به صورت تك محمولهاي به پمپ بنزينها ميفروشند، با شرايط دشواري به دليل فقدان مشتري روبهرو شدهاند.
بسياري از غولهاي نفتي در سالهاي اخير پمپ بنزينهاي خود را وادار كردهاند، اما همچنان داراي قراردادهاي تأمين سوخت با مديران اين جايگاههاي مستقل هستند. گويي نبرد غولها در بخش بالادستي اينبار به حوزه پاييندستي نيز كشيده شده است.
منبع: Forbes