ميزنفت/ گزارش زیر جمع بندی 5 گزارش منتشر شده در باره مقایسه صادرات گاز بصورت ال ان جی و خط لوله است که مرکز پژوهشهای مجلس آن را منتشر کرده است. برای مطالعه 5 بخش منتشر شده روی تیترهای زیر کلیک کنید:
1- گاز، قدرت قرن انرژی
2- هزینه برابری خط لوله و LNG در مسافت برابر
3 - سود صفر، نتیجه صادرات گاز به چین و اروپا
4- خط لوله پاکستان باید احیا شود
***
با توجه به ذخایر عظیم گاز ایران، وجود گاز مازاد احتمالی در سالهای آینده، وجود تقاضای گاز در جهان بهویژه در بازار منطقه، شرق آسیا و اروپا و همچنین موقعیت استراتژیک ایران در منطقه و جهان، ضروری است موضوع صادرات گاز (و در حالت کلانتر تجارت گاز) مورد بررسی دقیق و همه جانبه قرار گیرد. یکی از مسائل عمده در این بحث، روش صادراتی گاز است که با توجه به شاخصهای معینی بایستی در مورد آن تصمیمگیری شود. در این گزارش دو روش صادرات گاز شامل صادرات با خط لوله و صادرات ال.ان.جی برمبنای تلفیقی از تحلیلهای اقتصادی و ژئوپلتیک مورد بررسی قرار گرفت. برمبنای مطالب ارائه شده در گزارش، میتوان جمعبندیهای زیر را ارائه کرد:
1. اقتصادی
● هزينه انتقال گاز نسبت به نفت بسیار بيشتر است و متناسب با مسافت افزایش مییابند. بنابراین اگرچه صادرات نفت و گاز هر دو خامفروشی است؛ با این حال در مقایسه بین صادرات نفت و گاز، اولويت صادرات با نفت است و بهتر است
گاز به مصارف انرژی داخل کشور با ارزشافزوده بالاتر (از جمله بخش صنعت و تزریق گاز به میادین نفتی) برسد. اما از منظر افزايش امنيت منطقهاي كشور، ضروری است صادرات گاز به کشورهای منطقه در دستور کار جدی کشور قرار گیرد.
● قیمت محاسبه شده برای تولید گاز (بدون در نظر گرفتن ارزش ذاتی گاز) بهطور متوسط حدود 5/8 سنت بر مترمکعب است. با توجه به هزینههای انتقال گاز با خط لوله، هزینه تمام شده گاز در نقاط مصرف آن بهطور متوسط حدود 10 سنت در کشور خواهد بود. بنابراین ضروری است در حالت کلی کشور به سمت آزادسازی قیمت این منبع انرژی در تمامی مصارف آن با تأکید بر بخش خانگی/ تجاری و سوخت نیروگاهها حرکت کند.
●
نقطه سر به سر هزینههای خط لوله و ال.ان.جی بین
4000-5000 کیلومتر است. بنابراین صادرات گاز به کشورهای منطقه به وسیله خط لوله و صادرات به شرق آسیا به روش ال.ان.جی اقتصادیتر است. اروپا به لحاظ هزینهها بر روی مرز نقطه سر به سر اقتصادی قرار دارد و اقتصاد روش صادراتی به این قاره برمبنای موقعیت جغرافیایی کشور مقصد و قیمت خرید گاز یا ال.ان.جی در آن کشور مشخص میشود.
● با توجه به قیمت خرید متوسط گاز در بازارهای محتمل برای ایران، اولویت صادرات گاز به لحاظ اقتصادی؛ صادرات با خط لوله به منطقه و پس از آن صادرات ال.ان.جی به شرق آسیا است.
صادرات گاز به اروپا بهدلیل هزینه بالای انتقال و قیمت پایین خرید گاز،
توجیه اقتصادی ندارد.
2. ژئوپلتیک
● افزایش صادرات ال.ان.جی موجب
جهانی شدن بازار گاز و تبدیل آن به بازاری همانند نفت خواهد شد. جهانی شدن بازار گاز بهطور کلی موجب متنوع شدن سبد وارداتی و افزایش امنیت انرژی کشورهای واردکننده، کاهش تضمین خرید گاز کشورهای صادرکننده توسط واردکنندگان و در نهایت کاهش قیمت گاز در بازارهای مختلف جهان خواهد شد. بنابراین جهانی شدن بازار گاز تنها به سود واردکنندگان گاز و به
زیان صادرکنندگان گاز است.
● با توجه به اینکه ال.ان.جی یک کالای قابل تجارت است، یکی از مهمترین ویژگیهای آن نسبت به خط لوله
تحریمپذیری بیشتر آن است که با توجه به شرایط خاص ایران در جهان، یک تهدید بسیار جدی برای کشور محسوب میشود. همچنین فناوری بالای مورد نیاز برای ال.ان.جی که در انحصار چند شرکت خاص است و حملونقل آن توسط کشتی که پتانسیل تحریم بیمهای و پهلوگیری در مقصد را دارد؛ دو زمینه دیگر برای افزایش تحریمپذیری این روش صادراتی ارزیابی میشود.
● یکی از ابزارهای مهم ایران برای ایجاد پیوندهای راهبردی با همسایگان و کشورهای منطقه، تجارت گاز (صادرات و واردات) به روش خط لوله است. این مهم میتواند موجب ایجاد وابستگی متقابل انرژی بین کشورهای منطقه با ایران و در نتیجه افزایش قدرت سیاسی کشور در منطقه شود. بنابراین ضروری است کشور با رفع موانع موجود، تجارت گاز با کشورهای منطقه در قالبهای مختلف شامل خرید-فروش، سواپ و ترانزیت را در دستور کار فوری خود قرار دهد و به
هاب گازی منطقه مبدل شود. در غیر این صورت با تأمین نیاز گازی کشورهای منطقه از دیگر مبادی، ایران علیرغم موقعیت استراتژیک خود از بازار انرژی منطقه حذف خواهد شد.
● سیاست قطعی آمریکا در بازار گاز جهان بر دو پایه قرار گرفتهاست: اول؛ ورود به بازار ال.ان.جی و تلاش در راستای توسعه این فناوری در دیگر کشورها به منظور جهانی شدن بازار گاز و تبعات ناشی از آن با هدف کمک به متحدان استراتژیک خود (بهویژه اروپا و شرق آسیا).
دوم؛ حذف ایران (و روسیه) از مبادلات انرژی مناطق پیرامونی خود با هدف کاهش وابستگی دیگر کشورهای جهان به این دو کشور به منظور ایجاد زمینه اصلاحات اجتماعی مد نظر آمریکا.
با توجه به جمعبندیهای ذکر شده میتوان گفت بهطور کلی هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ ژئوپلتیکی،
صادرات گاز به روش خط لوله نسبت به ال.ان.جی ارجحیت دارد. (با فرض اقتصادي بودن صادرات گاز نسبت به ديگر مصارف) همچنین راهبردهای زیر بهمنظور استفاده حداکثری از پتانسیل گازی و موقعیت استراتژیک کشور پیشنهاد میشود:
الف) تلاش برای حفظ ساختار «منطقهای» بازار گاز جهان
● عدم ورود ایران به صورت جدی به بازار جهانی ال.ان.جی
[1] و توسعه تجارت گاز از طریق خط لوله
● تقسیم منطقهای بازار بین ایران، روسیه و قطر با استفاده از ابزارهای مختلف نظیر مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF)
[2]
ب) تبدیل شدن به هاب گازی (هاب انرژی) منطقه و صادرات گاز از محل واردات
● صادرات هرچه سریعتر گاز با خط لوله به کشورهای منطقه (حوزه خلیج فارس، هند/ پاکستان، ترکیه).
● خرید گاز مازاد در منطقه (به ویژه از ترکمنستان و آذربایجان).
[1] علی رغم اینکه مطابق دلایل ارائه شده، رویکرد کلی کشور بایستی صادرات گاز به روش خط لوله به کشورهای منطقه باشد؛ اما طرح ایران ال.ان.جی نیز به دلیل ایجاد انعطافپذیری برای کشور در حوزه تجارت گاز با کشورهای منطقه، تامین هلیوم مورد نیاز داخل کشور و همچنین به دلیل میزان سرمایهگذاری انجام شده در این طرح، ضروری است تکمیل و بهرهبرداری شود.
[2]. به بیان دیگر ضروری است رویکرد اصلی این نهاد بینالمللی (برخلاف اوپک نفتی) تلاش برای تقسیم بازار باشد نه تعیین قیمت گاز؛ این کار به سود تمامی صادرکنندگان گاز خواهد بود. در این بین حفظ بازار پاکستان و هند برای ایران بسیار راهبردی است.