وحید حاجیپور/ سالها پیش علی صادقی یکی از بازیگران طنز کشور در یکی از برنامههای زنده تلویزیونی وقتی با این پرسش مواجه شد که از بین بازیکنان فوتبال به چه کسی علاقه مند هستی گفت: «علی اکبر استاد اسدی، چون تنها بازیکنی بود که فوتبال خود را از تیم ملی شروع کرد». پاسخ طنزی که امروز در نفت مصداق کاملی دارد. در نفت هم اوضاع بر همین قرار است؛ کسانی به سمتهای بالا دست مییابند که تجربه خاصی در نفت و بیرون نفت نداشتند ولی به مدد نگاه خاص وزیر نفت قرار است معاون وزیر شوند.
بدون اغراق باید پدیرفت نفتی ها نمیتوانند اخبار انتصابات را درک کنند. چون معتقدند شایسته سالاری جای خود را به رابطه سالاری داده است که در این دوره به اوج خود رسیده است. ماجرا بسیار ساده است، در سالهایی که وزیر نفت در دانشگاه خواجه نصیر طوسی تدریس میکرد و در دورههایی به عنوان استاد مدعو به چند دانشگاه رفت و آمد می کرد با جوانانی آشنا شد که کلاسهای او را میچرخاندند.
این شاگردها رفته رفته به نزدیکان وی بدل شدند و حلقه ای بوجود آمد که در سال ۹۲ و با روی کار آمدن زنگنه به نفت نزدیک شدند و سمت های مهمی را از آن خود کردند٬ سمتهایی که برای نفتی ها دست نیافتنی بود ولی وزیر نفت این سمتها را به شاگردان خود اعطا کرد.
این در حالی بود که وزیر نفت در در سال ۹۲ گفته بود دوره گروهبانها در نفت تمام شده است٬ گروهبانهایی که بدون نوبت سوار قطر نفت شدهاند باید پیاده شوند و بجای آنها ژنرالها را میآورم. کلید واژه ژنرال پس از انتصابات او تبدیل به سوژه طنزی میان نفتیها شد زیرا تعدادی از این منصوبان حتی سابقه یک روز فعالیت در صنعت نفت نداشتند؛ به بیان ساده تر «سربازان صفر» راهی نفت شدند.
شاگردان زنگنه در نفت خدایی میکردند و همین خدایی کردنشان موجب شد تا معاونان کلیدی زنگنه استعفا داده و کنار بروند٬ سید کاظم وزیری هامانه قائم مقام او٬ رکن الدین جوادی در شرکت ملی نفت٬ عباس شعری مقدم در شرکت ملی صنایع پتروشیمی و منصور معظمی معاون برنامه ریزی ٬ سید محسن قمصری مدیر امور بین الملل شرکت ملی نفت و ... از جمله کسانی بودند که نتوانستند تحمل کنند، پس استعفا دادند و رفتند.
این مدل رفتاری وزارت نفت در دوره فعلی است٬ مدیران کاربلد و با تجربه که دانش و تجربهشان در حوزه کاری خود بیشتر از وزیر نفت است تحمل نمیشوند تا مدیرانی همسو و بله گو سمت ها را صاحب شوند. ۴ سال پیش وزیر نفت شاگردان خود را به امید امروز وارد نفت کرد و با واگذاری سمتهای مختلفی به آنها راه را برای کادرسازی خود صاف کرد.
شاگردان زنگنه در سال 92 در حال تبدیل شذن به معاونت وزیر هستند حتی با وجود آنکه اساسنامه و نص صریح قانون چنین انتصاباتی را غیرقانونی میداند. هر چه باشد برای وزیر نفت فرفی نمی کند زیرا او تصمیمش این است که شاگردان بسیار کم تجربه خود را معاون خود کند که البته حق طبیعی اوست.
شاگردان زنگنه تا سال ۹۲ هیچ یک شاید تنها رابطهشان با صنعت نفت این بود که با استادی کار میکردند که روزگاری وزیر نفت بود و بس. هرچند یکی دو نفر از آنها بنا به توصیه جذب شرکتهای خصوصی نزدیک به وزیر شدند ولی عملا با نفت بیگانه بودند اما مشخص نیست طی این ۴ سال چه چیزی را آموختهاند که جامه معاونت برای آنها دوخته شده است.
شرکتهای ملی پالایش و پخش و صنایع پتروشیمی دو شرکتی است که برای دو شاگر کنار گذاشته شده است؛ صادق آبادی قرار است به پالایش و پخش برود که در طرح سیراف٬ این پروژه را به شکست رساند و دومی آیدن ختلان است که قرار است به مدیریت شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. او هم در این ۴ سال در دفتر وزارتی کار کرده است و مسئولیت امور دفتری و باورپوینتی وزیر را بر عهده داشته است.
وزیر نفت در دوره جدید خود وعده داده است که جوانها را به سمتهای مدیریتی وارد خواهد کرد؛ این وعده او به دلیل انتقاداتی بود که درباره سن مدیران نفتی مطرح شده بود و خود وزیر نفت در یک نشست مطبوعاتی با بهره گیری از یک عبارت نامناسب این نقد را وارد دانست و قول داد این رویه را اصلاح کند. مدیران پیر دولت یازدهم موجب شد تا بکارگیری جوانان به یک تابو تبدیل شود ولی در این دوره٬ گوی انتصابات از طرف دیگر بام به زمین افتاده و جوانانی در آستانه صدور حکم مدیریت خود هستند که فاقد تجربه در نفت و حتی بیرون نفت هستند.
وزیر نفت امروز از جوانگرایی میگوید تا شاگردان خود را ارتقا دهد و باز هم از جوانگرایی میگوید و در مقابل برای علی اکبر شعبانپور بازنشسته حکم مدیریت صادر میشود به همراه حکمی دیگر، شعبانپوری که با دستور مستقیم شخص وزیر برکنار شده بود! این به چه معناست؟ به معنای آن است که هیچگاه اعتدال در انتصابات وجود ندارد و در نمایش جوانگرایی قرار است برخی نورچشمی ها ارتقا یابند. کافی است به انتصاب جوانهای نفت طی چند هفته اخیر نگاهی بیاندازید تا متوجه شوید رابطه در گرانبهایی است که عمده جوانان نفتی فاقد آن هستند.
این عدم اعتدال باز هم چراغ انتقادها را روشن کرده است و افراط و تفریط به کار گرفته شده در انتصابات و نادیده گرفتن شایسته سالاری فضای بدی را در نفت حاکم کرده است. انتخابهای زنگنه حق طبیعی اوست ولی چند روز دیگر وی به رسانهها خواهد گفت خواستم جوانگرایی کنند ولی نگذاشتند. تاکتیکی که درباره موارد مختلف از جمله قراردادهای جدید نفتی بکار گرفته شد.
منتقدان وضعیت موجود بر این باورند صرف جوانگرایی نباید تنها شاخص انتصابات باشد بلکه باید تجربه و موفقیتهای گذشته هر یک از منتخبان را ارزیابی کرد٬ درست بر عکس شرایط موجود. روزی که گفته شد ژنرالها به نفت خواند آمد همه منتظر بودند ولی مشخص نیست چه شده است که سربازان صفر به سمتهای مدیریتی مهم دعوت شدهاند!
کارشناسان و مدیران جوان صنعت نفت در این روزها حتما پیش خود میگفتند ایکاش میشد چند واحدی را با زنگنه میگذراندند تا بتوان به این واسطه در صنعت پیشرفت کرد اما چه حیف که تنها افرادی توانستند به سمتهای مهم دست یابند که در کلاس درس آقای «برند» حاضری زدند.
يکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۳۵