۰
اهداف راهبردی روسیه در خاورمیانه و شمال آفریقا

تزارها از خاورمیانه چه می‌خواهند؟

نفوذ روس‌ها در لیبی در حال رشد است. پس از سرنگونی معمر قذافی در سال ۲۰۱۱ میلادی، روسیه میلیاردها دلار در این کشور سرمایه گذاری کرده است.
تزارها از خاورمیانه چه می‌خواهند؟ - میز نفت
تزارها از خاورمیانه چه می‌خواهند؟ - میز نفت
ميزنفت/  پس از بازگشت مجدد ولادیمیر پوتین به قدرت، وی تلاش گسترده ای انجام داد تا روسیه را به خاورمیانه به ویژه سوریه ایران و لیبی بازگرداند، اقدامی که بیش از هر چیز منافع ایالات متحده را در معرض تهدید قرار داده است. در ادامه با اهداف راهبردی دولت روسیه آشنا می‌شویم.   

تاریخ درس‌های بزرگی در خود جای داده است. تلاش‌های روسیه برای توسعه نفوذ خود در خاورمیانه و برهم زدن منافع ایالات متحده در منطقه، مهمترین دلیل اعزام نیرو به سوریه در سپتامبر سال ۲۰۱۵ میلادی بوده است. در ۵۰ سال گذشته، خاورمیانه صحنه رویارویی روسیه و ایالات متحده بوده است. پوتین پس از رسیدن به قدرت در ماه می سال ۲۰۰۰ میلادی، به سرعت تلاش کرد زمینه بازگشت کشورش به خاورمیانه را در چارچوب جهانی چند قطبی فراهم کند.

پوتین از دیرباز خواهان تبدیل روسیه به یک ابرقدرت بوده است. در این منطقه، ما شاهد حضور سیاسی دیپلماتیک و اقتصادی روس‌ها و به ویژه در بخش‌های انرژی، نظامی، هسته‌ای و تجهیزات پیشرفته بوده‌ایم. 

در این راهبرد، ایران از نقش مهمی برخوردار بوده است. همچنین نزدیک شدن ناتو به مرزهای خاورمیانه، تهدید جدی برای مسکو به شمار می‌رود‌. ورود پوتین به جنگ سوریه بسیاری را مبهوت کرد، اما ریشه‌های این لشگرکشی به سال ها پیش برمی‌گردد.
پوتین صرف نظر از مواضع گذشته مسکو تلاش می‌کرد تا روابط خود با رهبران منطقه‌ای را بهبود بخشد. لغو قانون ممنوعیت فروش تجهیزات نظامی به ایران در اکتبر سال ۲۰۰۰ میلادی را می‌توان در این چارچوب ارزیابی کرد. در سال ۲۰۰۱ میلادی، ایران به سومین خریدار تسلیحات نظامی خرس‌ها تبدیل شد.

ولادیمیر پوتین پس از چند دهه، نخستین رهبر کرملین محسوب می‌شود که بارها به کشورهای خاورمیانه سفر کرده است. چند بار نیز میزبان سران دولت‌های این منطقه بوده است. فراموش نکنید که روابط روس‌ها با اسراییلی‌ها در سال‌های اخیر بهبود یافته و مسکو میزبان رهبران حماس نیز بوده است. 
 
*ایران و سوریه
در سال‌های گذشته، روس‌ها تلاش‌هایی جهت لغو تحریم‌های ایران انجام داده اند. آنان معتقدند تحریم‌ها مانعی در برابر توسعه تجارت دو کشور بوده است. از سوی دیگر سال‌هاست که سلاح‌های روسی در دست مبارزان حزب الله لبنان قرار دارد. گویی رهبران کرملین بیش از هر چیز به منافع خویش می‌نگرند و از نگاه آنان، امنیت منطقه‌ای و بین المللی از اهمیت اندکی برخوردار است.

ایران و روسیه با وجود تاریخ پیچیده روابط دو طرف، در حوزه کاهش نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه توانسته‌اند به دستاوردهای بزرگی دست یابند. این همراهی باعث شده که اختلاف نظرهای دو کشور جای خود را به همکاری دهد. افشای استفاده روس‌ها از پایگاه هوایی همدان برای حمله به تروریست‌های سوری برای جهانیان و بسیاری از ایرانی‌ها بهت آور بود، اما این اقدام را باید در همین چارچوب ارزیابی کرد. آخرین بار که یک کشور خارجی از پایگاه‌های نظامی ایران استفاده کرده است، به جنگ جهانی دوم باز می‌گردد.

اما در سوریه، تاثیرگذاری روس‌ها بیش از هر کشور دیگری در منطقه ناآرام خاورمیانه بوده است. پوتین منافع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ژئوپلیتیک زیادی در حمایت از نظام بشار اسد دارد. آنان سلاح‌های خود را روانه دمشق می‌کنند، در شورای امنیت از آنان دفاع می‌کنند، با پذیرش نفت خام، محصولات پالایشی مورد نیاز را برای جابجایی خودروهای نظامی و اقتصاد سوری‌ها تامین می‌کنند و وام‌های کلانی برای بقای اقتصاد سوریه به این کشور پرداخت کرده‌اند. با سیاست‌های کنونی پوتین، پاکسازی در سوریه ادامه یافته و انبوهی از آواره های این نبرد داخلی روانه اروپا شده اند. من معتقدم خرس‌ها از نبردهای سوریه برای آزمایش سلاح های جدید خود و فرصتی برای آموزش نظامیان خود بهره می‌برند و در عین حال جنگجویان ایران و حزب الله در حال آموختن از نیروهای ارتش روسیه هستند. پوتین سال‌هاست که به دنبال دسترسی به بنادر و آب‌های گرم است. در سال‌های اخیر، ناوهای روسیه در بندر طرطوس سوریه پهلو گرفته اند و روس‌ها می‌توانند از جنگ داخلی این کشور برای حضور دائمی در خاورمیانه بهره ببرند.

پوتین معتقد است آنها برای نبرد با داعش و کشتن جنگجویان داعش پیش از بازگشت به روسیه، روانه این کشور جنگ زده شده‌اند. اما شواهد مختلف نشان می‌دهد از سپتامبر سال ۲۰۱۵ میلادی تاکنون، وی تنها به سرکوب مخالفان بشار اسد پرداخته است. نکته بهت آور اینکه آنها غرب را وادار کرده‌اند میان داعش و بشار اسد یک گزینه را انتخاب کنند.   
 

*لیبی و فراتر از آن
نفوذ روس‌ها در لیبی در حال رشد است. پس از سرنگونی معمر قذافی در سال ۲۰۱۱ میلادی، روسیه میلیاردها دلار در این کشور سرمایه گذاری کرده است و در مقابل آنها اجازه استفاده از بندر بنغازی را یافته اند. در همین حال، مردان یخی در حال توسعه روابط با مصری‌ها نیز هستند و در برابر بهت جهانیان به یک متحد راهبردی آنکارا تبدیل شده اند. در این شرایط، رهبران ترکیه موضع روس ها در جنگ سوریه را پذیرفته اند.   
 

*فراسوی اهداف راهبردی مسکو
باید دانست که سیاست خارجی تهاجمی روسیه، مشکلات داخلی مختلفی را برای کرملین به همراه داشته است. رهبران روسیه از دیرباز برای سرکوب انقلاب‌های داخلی، خواهان شروع جنگ‌هایی کوچک و موفقیت آمیز بوده اند. آشوب‌های داخلی، کابوس پوتین به شمار می‌رود و تظاهرات‌های گسترده مخالفان وی در ماه می امسال با بهار عربی مقایسه شده است. پوتین معتقد است در صورت عدم تامین منافع کشورش در خاورمیانه، وی قربانی بعدی خواهد بود. تحلیلگران سیاسی معتقدند خرس ها با حضور در خاورمیانه، قدرت مانور آمریکایی ها را محدود کرده اند. به هر ترتیب، آنان از کارت های بازی بهتری در این منطقه برخوردارند، هرچند روشن است که محور شیعی، برنده این رویارویی ها خواهد بود. 
 
 
 
نویسنده: آنا بورشچویسکایا
مترجم: محسن داوری 
منبع: www.washingtoninstitute.org

 
يکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۳۰
کد مطلب: 17975
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *