ميزنفت/ نگاهی به تبلیغات صورت گرفته درباره بهره برداری از فازهای پارس جنوبی، نشاندهنده عزم وزارت نفت برای مصادره این موفقیت به سود خود بدون توجه به نقش پیمانکاران ایرانی است که طی 6 سالهای اخیر، خلا حضور شرکتهای خارجی را پر کردند.
بدون تردید زمانی که از موفقیت یک پروژه صحبت میشود، باید توجه داشت که بخش چشمگیری از این دستاوردها و موفقیتها به پیمانکارانی برمیگردد که پروژه را اجرا کرده اند. برای بررسی یکی از این دستاورها به فازهای 17 تا 21 پارس جنوبی خواهیم پرداخت تا ثابت شود شرکتهای ایرانی میتوانند پروژهها را به خوبی راهبری کنند بویژه امروز که با تجارب بسیاری را در مگا پروژهها کسب کرده اند.
پروژه توسعه فازهای 17 و 18 توسط شرکت مدیریت طرحهای صنعتی ایران وابسته به سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (IDRO) و شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت (OIEC) اجرا شده است. فاز 19 هم توسط شرکت پتروپارس اجرا شده است. همچنین طرح توسعه فازهای 20 و 21 پارس جنوبی هم با هدایت و راهبری شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت (OIEC) به بهره برداری رسیده است. ساخت سکوها و خطوط لوله دریایی انتقال گاز این فازها هم بر عهده شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران بود.
ویژگی اصلی و خاص این فازها، بومی سازی و ایرانی سازی پالایشگاه آنهاست. به عنوان نمونه برای نخستین بار در صنعت نفت ایران، سیستم کنترل بخش خشکی و دریایی یک پروژه از سوی یک شرکت ایرانی ساخته، تأمین و با موفقیت نصب شده و به بهره برداری رسیده است، این در حالی است که ساخت، نصب و بهره برداری از سیستم های کنترل نفت و گاز در دنیا تنها در انحصار چهار شرکت است، اما با اعتماد به یک شرکت ایرانی، هم در بخش دریا و هم در خشکی، سیستم کنترل تماما ایرانی |با موفقیت به بهره برداری رسید.
توجه داشته باشید که استفاده از پیمانکاران و سازندگان و تجهیزات ایرانی در یک پروژه، به تنهایی ملاک ایرانی و بومی سازی یک پروژه نیست، بلکه، بهره برداری موفقیت آمیز، مطمئن و کارآمد از یک پروژه ساخته شده از سوی شرکت های ایرانی با کالاها و تجهیزات ایرانی است که از اهمیت بسزایی برخوردار است که یک پروژه را شاخص میکند.
در اين مجال، بر اساس آماز و ارقامي كه از طرح توسعه فازهاي 20 و 21 پارس جنوبي در دسترس است، اين پروژه را بررسي مي كنيم. حتی بخش راه اندازی این پروژه هم از سوی یک شرکت ایرانی انجام شده است. باید گفت که بیش از 63 درصد اين فازها که امروز با حضور رئيس جمهوري به طور رسمی افتتاح شد، کاملا ایرانی است. 37 درصد باقی مانده نیز کالا وتجهیزاتی است که مربوط به خرید خارجی است.
جالب است که تا کنون در هیچ یک از پروژه های صنعت نفت، از پمپ های فرآیندی ایرانی استفاده نشده است، اما در طرح فازهای 20 و 21 از 200 دستگاه پمپ فرآیندی که از سوی یک شرکت ایرانی ساخته شده، استفاده شده است. همچنین تا کنون بیشتر چاههای فازهای پارس جنوبی را شرکتهای خارجی با دکلهایی با مالکیت خارجی اجرا کرده اند، آن هم با هزینههای گزاف و وارد مدار کردن تدریجی چاه ها، به طوری که زمانی که آخرین سری چاهها تحویل میشد، سری نخست چاهها به تعمیر نیاز پیدا میکرد اما در بخش حفاری فازهای 20 و 21 همه چاهها بدون نیاز به کوچکترین تعمیری در مدار تولید قرار گرفتند.
*رقم قرارداد و بازگشت سرمایه
برخلاف اینکه گفته میشود هزینه این پروژه با افزایش همراه بوده است اما نمیتوان این موضوع را کتمان کرد که حجم سرمایه گذاری انجام شده در چهار بخش اصلی پروژه شامل حفاری، سکوها، خطوط لوله انتقال گاز و پالایشگاه خشکی فازهای 20 و 21 حدود 4.5 میلیارد دلار و مطابق با رقم قرارداد بوده است.
با در نظر گرفته دورههای تعمیراتی، از زمان بهره برداری کامل از پروژه، حدود یک سال و نیم تا 2 سال به طول میانجامد تا همه سرمایه گذاری چند میلیارد دلاری انجام شده از این پروژه، به سرعت جبران شود که این مدت زمان کوتاه و چشمگیر، سرمایه گذاری در چنین پروژههایی را توجیه میکند.
حالا در نظر بگیرید، یک مگاپروژه با 4.5 میلیارد دلار سرمایه گذاری در مدت زمانی حدود 6 سال اجرا شده و به بهره برداری رسیده است، آن در سخت ترین شرایط تحریمی! در حالی که به نظر میرسید با توجه به تحریمها و خرید با واسطه کالا و همچنین تأخیر شرکت های سازنده تجهیزات، اجرا و بهره برداری از فازهای 20 و 21 با افزایش هزینه چشمگیری همراه باشد، اما هزینه اجرا و بهره برداری از این فازها، با رقم قرارداد نزدیک است.
*مقایسه با توتال
شرکتهای خارجی همچون توتال و انی در اجرای فازهای 2 تا 5 پا رس جنوبی به طور میانگین حدود 60 ماه زمان و بیش از 2 میلیارد دلار سرمایه گذاری صرف کردند، آن هم در شرایطی که برای تأمین تجهیزات و استفاده از فناوریهای مورد نیاز تسریع در اجرای پروژه مشکلی نداشتند و برای راه اندازی پالایشگاه دست کم یک هفته تا 10 روز زمان صرف میکردند که بعضا با حادثه همراه بود، اما در فازهای 20 و 21 ، شرکت های ایرانی مجری پروژه، پس از نصب سکوها و تکمیل خطوط دریایی، گاز ترش چاههای این فازها را وارد پالایشگاه کردند و پس از 42 ساعت عملیات فرآیندی در پالایشگاه، گاز شیرین را به شبکه سراسری تزریق کردند که ثبت یک رکورد بی نظیر آن هم بدون حادثه در بین فازهای پارس جنوبی بوده است.
*تحریمها
این در حالی است که در اجرای پروژههای پارس جنوبی، تحریمها و اثر آن بر تأمین تجهیزات و کالاهای خاص پروژه، مهم ترین عامل تأخیر یک ساله در اجرای این پروژهها بوده است. دشوارترین زمان تأمین تجهیزات در صنعت نفت، دوره تحریمها بوده، به طوری که به گفته مجریان پروژهها، تأمین تجهیزات در این دوره از تأمین تجهیزات صنعتی در دوران جنگ تحمیلی هم سخت تر بوده است.
این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که شرکتهای خارجی از ترس تحریمها، به نامهها و درخواستهای ایرانیها پاسخ نمیدادند و حاضر نبودند با شرکتهای ایرانی بر سر میز مذاکره بنشینند . به همین دلیل بود که برای تأمین برخی از تجهیزات سکوها، پیمانکاران ایرانی ناچار بودند با سازندگان کالا در یک کشور ثالث و در یک هتل یا پارک به صورت ناشناس جلسه ترتیب دهند.
برای مثال، برای تأمین لوله های ضدخوردگی (CRA) با شرکت های متعددی مذاکره شد و در نهایت، مواد اولیه از یک شرکت اروپای غربی خریداری و به کارخانه ای در کشوری در آسیای جنوب شرقی حمل شد و سپس به اسم شرکتی در یکی از کشورهای همسایه ثبت سفارش و دریافت شد و سرانجام پس از عبود از چند کشور به داخل کشور حمل شد و به محل پروژه رسید. برای تهیه همین لولهها بیش از 16 ماه زمان صرف شد. لوله های ضد خوردگی با ضخامت بالای مورد نیاز 24 حلقه چاه مجموعا 100 کیلومتر طول داشتند که بسختی هر چه تمام تامین شدند.
در دوران سخت تحریم ها، مدیرانی و نخبگانی فعالیت میکردند که با تفکر و بجا ریسک میکردند و در اوج تحریمها، سالانه یک میلیارد دلار پول جابه جا میکردند تا کالا و تجهیزات مورد نیاز سکوها و چاههای پارس جنوبی را تأمین کنند. یکی از علت های تأخیر در بهره برداری از پروژه ها این بود که تجهیزات سکوها در مبادی ورود به کشور توقیف میشد و پروژه را معطل میکرد.
با در نظر گرفتن مجموعه شرایطی که تحریم ها برای پروژه های پارس جنوبی رقم زدند، بهره برداری حدودا 6 ساله از یک پروژه با صرف 4.5 میلیارد دلار و با در نظر گرفتن افزایش قیمت نفت، فولاد، تجهیزات، دستمزدها و... آن هم از سوی شرکتهای ایرانی، با اجرای پروژه هایی از سوی خارجی در یک دوره پنج ساله و صرف هزینه 4.5 میلیارد دلاری منصفانه و قابل قیاس نیست.
بهتر است برای تعظیم به کسانی که خطرات بسیاری را به جان خریدند، کسانی که از جان خود برای پیشبرد فازهای پارس جنوبی گذشتند کمی هم انصاف داشته باشیم و برای مقاصد انتخاباتی، همه چیز را فدا نکنیم. نفتیها به انتخابات فکر نمیکنند و بدون توجه به سختی کار و موقعیتهای ویژه، کاری را میکنند که هر ایرانی وطن پرستی از آن کوتاهی نمیکند.