ميزنفت/ با نزدیک شدن به دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری٬ افتتاح 5 فاز پارس جنوبی در دستور کار قرار گرفته است و در این میان٬ وزارت نفت مانند پروژههای غرب کارون و سایر پروژهههای پارس جنوبی همه چیز را به نام خود تمام میکند.
پروژههایی که امروز در شرف افتتاح هستند داستان جالبی دارد. این پروژهها درست در روزهایی که تحریمها علیه ایران آغاز شده بود و شرکتهای خارجی علاقهای به حضور در ایران نداشتند توسط شرکتهای ایرانی به پیش برده شد و با پیشرفت قابل ملاحظهای به دولت یازدهم رسید. رویکرد آن روزهای صنعت نفت چارهای جز اعتماد به شرکتهای ایرانی را پیش روی کشور نگذاشته بود درست بر خلاف امروز که یک قرارداد هم امضا نشده و همه چیز به بازگشت شرکتهای خارجی منوط شده است.
گرچه این پروژهها به دلیل تحریمها و افزایش قیمت نفت با افزایش هزینهها و تاخیر همراه شد ولی از آنجا که چارهای جز توسعه میدان مشترک پارس جنوبی نبود کارها به پیش رفت و حالا روبان افتتاح آنها به دولت یازدهم رسیده است. نکته مهم در این باره٬ اتخاذ تصمیم در روزهای سخت بود که منجر به آن شد که وزیر نفت امروز با افتخار بگوید میزان برداشت ایران و قطر در پارس جنوبی برابر شده است و البته خیلی هم علاقه دارد این موفقیت را به نام خود تمام کند درحالی که مهم ترین عامل در این موفقیت٬ تصمیمی بود که در ان روزها گرفته شد.
وزارت نفت فعلی اما برای نادیده گرفتن این موضوع روی مباحث دیگری مانور میدهد از جمله بدهیهای شرکت ملی نفت ایران و بدون اشاره به آنکه این بدهی به دلیل سرمایه گذاری در پارس جنوبی و میادین مشترک ایجاد شده است سعی در آن دارد تا این بدهی را مربوط به سوء عملکرد گذشته دانسته و افتخار برابری تولید با قطر را به نام خود تمام کند.
در چنین شرایطی است که سیاسی کاری به اوج خود میرسد و خیابان های تهران پر میشود از بنرها و بیلبوردهایی که افتخار افتتاح فازهای پارس جنوبی را به نام دولت یازدهم تمام میکند. به بیان ساده تر٬
وزارت نفت روی «تصمیماتی» موج سواری میکند که خود فاقد اتخاذ آن است و به هیچ عنوان علاقه ندارد روی توان داخل حساب باز کند ولی از آنجا که انتخابات در پیش است٬ از توان داخل میگوید.
در گذشته٬ برای عقب نماندن از پروژههای پارس جنوبی «تصمیم» گرفته شد ولی این روزها همه چیز معطل ورود شرکتهای خارجی است زیرا به اعتقاد وزیر نفت شرکتهای ایرانی باید پیشکار شرکتهای خارجی باشند که اگر چنین تفکری در گذشته حاکم بود٬ وزارت نفت در دوره فعلی باید به دیوارها چشم میدوخت و مدیرانش به حضور در سخنرانیهای خسته کننده سرگرم میشدند.
تفاوت دیدگاهها در پارس جنوبی به خودی خود نشان میدهد که هرگاه روی توان داخل – ولو با فاصله از استانداردهای جهانی- حساب باز کنیم موفق تر از آنیم که چشم انتظار شرکتهای خارجی باشیم و هیچ قراردادی امضا نشود. بر اساس آمارهای شرکت نفت و گاز پارس٬ میزان پیشرفت فیزیکی پروژههایی که قرار است در هفتههای آینده افتتاح شوند نشان میدهد که وزارت نفت با کمترین زحمت آنها را به مرز افتتاح رسانده است.
به عنوان نمونه دولت یازدهم٬ فاز 17 و 18 پارس جنوبی را با پیشرفت فیزیکی 78 درصد دریافت کرد و در طی 4 سال آن را به بهره برداری خواهد رساند. همچنین در فاز 19 میزان پیشرفت 65 درصد بود که طی این 4 سال به 97 درصد رسیده است. در فاز 20 و 21 اما فعالیت بهتری صورت گرفته است و میزان پیشرفت فیزیکی از 50 درصد به افتتاح نزدیک شده است که تمامی این پروژهها توسط شرکتهای ایرانی انجام شده است.
هرچند که به دلایل مختلف که قطعا سوءمدیریت نیز شامل آن میشود٬ خلاهایی در روند اجرای پروژه دیده میشود ولی وقتی هزینه- فایده تصمیم واگذاری پروژهها به شرکتهای ایرانی را در نظر بگیریم هیچ راهی برای تخریب توان داخل وجود ندارد که وزیر نفت به هر طریقی روی آن مانور میدهد.
نمیتوان از یاد برد که وزیرنفت برای حضور خارجیها در صنعت نفت که با اعطای امتیاز همراه بود٬ بارها به شرکتهای ایرانی حمله کرد و با بیان ادعاهای خلاف واقع٬ شرکتهای خارجی را فرشته نجات صنعت نفت نامید و شرکتهای ایرانی را هدر دهنده منابع نامید و با الگویی که طراحی کرد٬ ایرانیها را پیشکار شرکتهای خارجی قلمداد کرد ولو غیرمستقیم.
حالا که انتخابات نزدیک است وزیرنفت مجبور است به چیزی افتخار کند که خود منتقد اصلی آن است؛ به ظرفیت های داخلی باید ببالد هرچند که چنین توفیقی سعی میشود به اسم مدیریت کارآی این وزارتخانه ثبت شود که طنر تلح و عجیبی است. این وزارتخانه در حال سواری بر موجی است که چشم دیدنش را ندارد ولی فعلا مجبور است به آن فخر بروزد زیرا تقریبا در این 4 سال هیچ کاری انجام نشده است مگر تکمیل «تصمیمات» گذشته.