وحید حاجی پور | وضعیت عربستان بغرنجتر از هر زمان دیگری است؛ آسمان سیاسی این کشور در انتظار ابرهای تیره و بارانزایی است که توسط حزب اعتدال و توسعه ترکیه بارور شده است. جنجال جمال خاشقچی تبدیل به یک برگ برنده تمامعیار برای رجب طیب اردوغانی است که سالهاست در انتظار موقعیتی است تا انتقامی سخت از سعودیها بگیرد. انتقامی که میتواند یک هدیه بزرگ الهی برای جمهوری اسلامی ایران و عبور از گردنه تحریمها باشد.
بهتر است کمی به عقب بازگردیم؛ نگاهی به تحولات خاورمیانه طی نیمقرن اخیر، نامهای فراوانی را در شناسنامه سیاسی پرآشوبترین منطقه جهان به ثبت رسانده است که هر یک از این نامها به دنبال رهبری جهان اسلام بودند. از قذافی و صدام گرفته تا محمد بن سلمان، هر یک برای ساختن یک جمال عبدالناصر از خود به «تراش» مشغول شدند اما همه آنها یا کشته شدند و یا در آستانه پایان حیات سیاسی خود هستند. در میان همه چهرههای سیاسی گذشته و امروز، فقط یک نام را میتوان یافت که با همه ژستهای قرن بیست و یکمی خود، درصدد رهبری جهان اسلامی است که بتواند عظمت عثمانی را هم به بار بیاورد.
اختلاف ترکها با اعراب بهویژه سعودیها به دورانی بازمیگردد که جنگهای وحشیانهای میان وهابیها و عثمانیها در ابتدای قرن بیستم رخ داد و کشمکشهای سیاسی با کشتارهای وحشیانه وهابیها، نفرت عمیقی در دل ترکها کاشت. گرچه با تغییر جغرافیای سیاسی خاورمیانه ترکیه و عربستان کمتر دچار چالشهای عمیق شدند اما دره عمیقی که میان دو کشور فاصله انداخته است، نهتنها پر نشد بلکه عمیقتر شد.
از اخوان المسلمین میگوییم؛ جریان سیاسی – مذهبی که بزرگترین پشتیبانش ترکیه است و خطرناکترین دشمنش، عربستان سعودی؛ وقتی محمد مرسی رئیسجمهور مصر شد و اخوانیها بر مصر مسلط شدند، ترکها به پیروزی بزرگی رسیدند و سعودیها به دنبال انتقام بودند تا آنکه به یک سال هم نرسید که اخوان به زیر کشیده شد. ترکها، عربستان را مسئول کودتای مدرن علیه مرسی دانستند و روابط دو کشور بازهم دچار اصطکاک شد.
سال 2016 که کودتایی عجیب در استانبول رخ داد، عربستان یکی از حامیان آن لقب گرفت و رسانههای عربی با پوشش لحظهای این کودتا از سقوط حکومت رجب طیب اردوغان خبر دادند. با شکست کودتا علیه اردوغان، خشم و کینه ترکیه نسبت به عربستان بیشتر شد و نزدیکی ترکیه به ایران و روسیه، خبر از تغییر سیاستهای ترکها در منطقه داشت. با خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای مجدد علیه ایران، عربستان باقدرتی که از دلارهای نفتی هد وام گرفته بود، به اجرای سناریوی آمریکایی – سعودی مشغول شد تا روزی که جمال خاشقچی در کنسولگری این کشور در استانبول به قتل رسید.
خاشقچی هدیه بزرگی برای اردوغان بود؛ حالا موعد سر بریدن سعودیهایی بود که سالها برای رسیدن زمانش صبر پیشه شده بود. اردوغان بهمانند مدعیالعموم وارد کارزار شد و دستگاههای اطلاعاتی و دادستانی این کشور، تحقیقات وسیعی را برای مشخص شدن جزئیات این هولناک آغاز کردند. از همان روزهای ابتدایی فاش شدن قتل خاشقچی، رسانههای ترکیه با بازیگردانی دستگاه اطلاعاتی این کشور، خبرهای متفاوتی را مخابره میکردند که هر یک از این اخبار، فضای روانی و پرسشگر جهان را از خود متأثر میساخت.
باوجودآنکه اردوغان در مجلس ترکیه مواضع نسبتاً متعادلی را اتخاذ کرد و حتی پادشاه عربستان را با واژه «خادم حرمین شریفین» مورد خطاب قرار داد ولی کیست که ندادند این فرصت، طلاییترین زمانی است که برای اردوغان ایجادشده است. سیاست ترکیه در این پروند جنجالی، اطلاعرسانی «قطرهچکانی» و «هدفدار» برای زنده نگهداشتن ماجرای خاشقچی و تداوم فشارهای بینالمللی به عربستان است. هفتهای نیست که رسانههای ترکیهای اطلاعات تازهای از قتل روزنامهنگار سعودی منتشر نکنند و تیترهای آن در جهان خبرساز نشود.
ترکها برای کنار زدن بن سلمان، مصمم هستند و هیچ دستاویزی به نام خاشقچی، نمیتواند آنها را به این هدف نزدیک کند. در این بازی، یکی از منتفعان جمهوری اسلامی ایران است چراکه با بازی اردوغان، فشارها بر عربستان بیشتر خواهد شد و یکی از خروجیهایش همانی میشود که چند روز اخیر شاهد آن بودیم، یعنی تغییر مواضع بزرگ عربستان برای کاهش تولید نفت که منجر به افزایش قیمت نفت و سختتر شدن تحریم نفت ایران خواهد شد.
بدون تردید، اردوغان هم اهلمعامله است، به دنبال تأمین منافع کشورش اما او بازی را هدایت میکند که یک قربانی بزرگ و چند منتفع بزرگتر خواهد داشت. تحولات ترکیه در حوزه سیاست خارجی و خبرهای آن را در این چند ماه بهدقت پیگیری کنید.
يکشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۴۹