وحید حاجی پور| خبری از حمایتهای تمامقد از وزیر نفت نیست؛ بیشتر کسانی که فکر میکردند زنگنه مدل 92 همان زنگنه مدل دهه 70 است به اشتباه بزرگ خود پی بردهاند. او نه تصمیم میگیرد و نه توجهی به حرکت رو به اضمحلال صنعت نفت کشور دارد. انتقاد به حدی بالا گرفته است که اکبر ترکان هم قراردادهای دولت گذشته را چوبی کرده است بر سر مدیریت فعلی صنعت نفت.
سال گشته و در جریان جلسه رأی اعتماد به نامزدهای موردنظر روحانی برای وزارتخانههای او، رئیسجمهور از عبارات شیرین و دلچسبی برای زنگنه استفاده کرد که برای حامیان زنگنه بسیار شیرین بود. رئیسجمهور بهگونهای از زنگنه گفت که گویی وی بهواسطه حسن شهرتش در مجامع بینالمللی، از چنان جذابیتی برخوردار است که میتواند یکتنه شرکتهای خارجی را به ایران بیاورد و نفت ایران را محلی کند برای سرمایهگذاریهای چند ده میلیارد دلاری.
رئیسجمهور در جلسه رأی اعتماد زنگنه چنین گفت: چرا اصرار داشتم مهندس زنگنه بیاید وزیر نفت شود؟ خودش پیشنهاد دیگری داشت و گفت که این جوان را بگذارید من بهعنوان مشاور میایستم تا جوان بتواند وزارتخانه را اداره کند اول یک مقدار وسوسهانگیز بود یک مقدار فکر کردم البته همانجا به ایشان گفتم آقای زنگنه من 100 میلیارد دلار سرمایه خارجی میخواهم این جوان میتواند بیاورد؟ به تردید افتاد، من وزیری میخواهم که اسمش برند باشد برای جذب سرمایه و من این را تعارف نمیکنم شوخی نمیکنم برخی از وزرای ما اسامیشان در دنیا برند جذاب هست.»
روحانی خواسته با ناخواسته از زنگنه چهرهای ساخت که «برند» است و این برند به حدی برای مانور دادن زیبا بود که نزدیکان به وزیر نفت هم باورش کردند. قرار شد تا پایان سال گذشته 10 قرارداد بزرگ نفتی منعقد شود و تا پایان سال 98 بیش از 80 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در پروژههای نفت و گاز تزریق شود که نهتنها چنین نشد، بلکه سایر پروژههایی هم که ارتباطی به IPC نداشتند نیز بایکوت شد تا رکودیترین دوران صنعت نفت شکل بگیرد.
برندی که رئیسجمهور از زنگنه ساخته بود، طی یک سال گذشته نشان داد تنها یک «تعارف ایرانی» بود، در عمل و اجرا هیچ نشانهای از سایه برند هم دیده نشد و حالا که به چنین وضعیتی دچار شدهایم، بهانه تحریم به میان میآید. یادمان نمیرود که زنگنه در سال 93 و در صحن علنی مجلس تعهد داده بود که حتی با ادامه تحریمهای بینالمللی، تولید نفت و میعانات گازی را تا پایان کار دولت یازدهم به 5.7 میلیون بشکه در روز میرساند.
این تعهد وزیر نفت یا یک شعار ساده و «سرکاری» بوده است و یا یک واقعیت برگرفته از توان اجرایی بود که در صورت قبول حالت نخست، همه داستانسراییها درباره شعار گرا نبودن وزیر نفت را باید به فراموشی سپرد و وی را در کنار افرادی گذاشت که شبانهروز شعارهای جذاب سر میدهند؛ اما در صورت آنکه وزارت نفت نانوان در این تعهد بوده باشد، باید حساب کشید و پرسید که چرا نشد؟ باید بررسی کرد چه اقداماتی صورت نگرفت و برای یکبار هم که شده، بجای بررسی «کردهها»، از «نکردهها» سراغی گرفت.
دولت یازدهم و دوازدهم هر چه برداشت کرد، از صدقهسر دولت گذشته بوده است و بهجز تکمیل پروژههای گذشته که علاقه بسیاری دارد آن را «آشوب صنعتی» بنامد، هیچ دستاورد دیگری نداشته است که هیچ، بلکه با تصمیمات عجیبی که اتخاذ کرده است منافع کشور را در معرض نابودی قرار داده است.
افسانهای که برخی نزدیکان وزیر نفت درباره شیخ الوزرا فریاد میزنند، هیچ خریداری ندارد؛ حتی علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی هم که حامی وی بود رسماً از «هیچ بودن» نفت در دوران پسابرجام گفته است مانند اکبر ترکان و ...؛ برندی که روحانی از آن سخن میگفت سخت کلافه و سردرگم است؛ بازیکنی که نمیتواند بدود، باید تعویض شود!
سه شنبه ۲ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۲۹
تازه بحث عدم به کارگیری بازنشستگان هم وجود دارد حتی در پست های معاونتی