به گزارش «
ميزنفت»، ساخت پالایشگاه و تکمیل اولین حلقه از زنجیره ارزش نفت خام و میعانات گازی راهکاری عملی در راستای سیاست های اقتصاد مقاومتی است و لذا در برنامه ریزی های کشور باید توجهی جدی به آن داشت.
از سویی بزرگترین طرح پالایشی در حال ساخت کشور پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس است که با به مدار آمدن آن دیگر نیازی به واردات بنزین و گازوئیل نخواهد بود و کشور به خودکفایی تامین فرآورده های نفتی خواهد رسید. بعلاوه طبق برنامه اولیه قرار بود تمامی فازهای این پروژه تا سال ۱۳۹۰ به اتمام برسد ولی پس از گذشت ۷٫۵ سال از شروع طرح پالایشگاه ستاره خلیج فارس، پیشرفت فیزیکی این طرح تا تا دی ماه امسال به ۸۱ درصد رسیده است.
در سال ۱۳۹۱ برای اولین بار برنامه پیشرفت پروژه تصحیح و مقرر شده است که تا پایان سال ۱۳۹۳ به اتمام برسد.در ابتدای سال ۱۳۹۲ برای بار دوم برنامه ساخت مجموعه اصلاح و قرار شد که زمان بهره برداری از کل مجموعه انتهای سال ۱۳۹۴ باشد.
این در حالی است که روند واقعی پیشرفت پروژه از تمامی برنامه ها فاصله گرفته است و طبق گفته مسئولین شرکت نفت ستاره خلیج فارس فاز اول پروژه به شرط حل مشکلات، تا پایان سال ۱۳۹۴ وارد مدار خواهد شد در ادامه نگاهی به روند ساخت پروژه و بزرگترین چالش های آن خواهیم پرداخت. به نظر نگارنده متن ریشه مشکلات این پروژه ملی در بخش مدیریتی بوده و وزن سایر بخش ها بسیار کمتر است.
از سال ۱۳۸۶ عملیات اجرایی پروژه پالایشگاه ستاره خلیج فارس آغاز شد و پیمانکاران اولیه این طرح، استم پروجتی ایتالیا (پیمانکار اصلی)، گلدن گروپ (مجموعه سرمایه گذاران ایرانی مقیم آلمان که مسئول خرید کل تجهیزات بود)، بینا و تهران جنوب بودند.
پس از گذشت یکسال از شروع عملیات اجرایی و به دلیل مشکلات فراوان، دو شرکت خارجی از ادامه پروژه انصراف دادند و جریمه بالایی را از کارفرما دریافت کردند. پس از این اتفاق، تکمیل روند اجرایی به دو شرکت ایرانی بینا و تهران جنوب واگذار شد. تا سال ۱۳۸۹ فرآیند ساخت این پالایشگاه به کندی پیش میرفت به طوری که تا پایان آن سال، پیشرفت فیزیکی این طرح به ۲۳ درصد رسید. پس از این چالشها، پیمانکاری پروژه به شرکت فرا دست انرژی فلاتسپرده شد و تاکنون نیز در اختیار همین مجموعه است.
*مشکل اصلی ساخت پالایشگاه ستاره خلیچ فارس چیست؟
طی دو سال گذشته حجم وسیعی از تحلیل ها در مورد علل کند بودن عملیات ساخت این پروژه در بین مسئولین و رسانه ها مطرح شده است که عموماً ناظر بر بحثهای تامین مالی بوده است. این در حالی است که بررسی های صورت گرفته نشان می دهدمشکلات و ضعف های مدیریتی این پروژه از زمان شروع اجرای این پروژه تاکنون سهم بالاتری نسبت به مشکلات تامین مالی داشته است. مهمترین رئوس مشکلات حوزه مدیریتی این پروژه عبارتند از:
۱٫تغییرات مختلف مدیریتی
۲٫عدم توان مدیریتی کافی از سوی پیمانکار برای پیشبرد همه بخشهای طرح
۳٫تجربه ناکافی و عدم پیگیری جدی و مورد نیاز توسط هیئت مدیره و مدیران عامل این مگا پروژه
بخش زیادی از مشکلات اساسی در روند احداث پالایشگاه ستاره خلیج فارس از علل فوق ناشی شده است. به عنوان مثال، تغییرات مختلف مدیران باعث شده است که زمان انطباق مسئولان جدید با شرایط پروژه و عملکرد پیمانکاران طولانی شود. علاوه بر این، ضعف مدیران در نحوه کنترل پیشرفت پروژه، دخالت بیش از اندازه پیمانکار در برآورد وضعیت واقعی عملیات ساخت، درک ناصحیح کارفرما از هزینه های واقعی خرید و ساخت و عدم پیگیری جدی و قاطعیت کم کارفرما در برخورد با پیمانکاران ضعیف در بازه های مختلف همگی جزو نتایج تغییرات مدیریتی و ضعف مدیران پروژه پالایشگاه ستاره خلیج فارس است.
در بخش مربوط به مدیریت بخش های مختلف پروژه توسط پیمانکار نیز مسائل مهمی مطرح است که انحرافات فراوان پیمانکاران جزء (فرعی) از پیمانکار اصلی، عدم بررسی دقیق وضعیت پیمانکاران جزء در مورد پیشبرد عملیات بر اساس برنامه، نظارت سطحی بر کیفیت و بازدهی حجم بالای نیروی کار حاضر در کارگاه (حدود ۸۰۰۰هزار نیروی کار در پروژه حضور دارند) از جمله مشکلات این بخش هستند.
از سویی تجربه ناکافی هیئت مدیره و مدیران عامل در کنترل و مدیریت مگا پروژه ای مانند پالایشگاه ستاره خلیج فارس نیز تاثیر بسزایی بر روند عملیات ساخت داشته است، به طوری که گاهی روند تزریق مالی متناسب با نیازهای کار نبوده است. نحوه نامناسب تعامل با پیمانکار، عدم جدیت کافی در پیگیری دریافت منابع مالی مثل وام صندوق توسعه ملی نیز از جمله نتایج مشکلات مدیریتی در حوزه سهامداران و هیئت مدیره است.
با عنایت به این که سهامداران این پروژه بخش های دولتی(شرکت ملی پالایش و پخش) و شبه دولتی(سازمان تامین اجتماعی و صندوق های بازنشستگی نفت) می باشند لذا به طور واضحی تمامی هزینه های انجام شده از محل بیت المال و سرمایه گذاریِ مردمی است که نگران تامین آینده خود و خانواده شان بوده اند.
حال پاسخ مدیران به کند شدن بیش از اندازه ساخت پروژه و حضور پیمانکاران ضعیف و ناتوان که باعث هدر رفت منابع مالی و اقتصاد طرح می شود، چه خواهد بود؟ از سوی دیگر ، افراد و گروه هایی در کشور وجود دارند که به دلایل گوناگون (مثل قطع شدن درآمدهای باد آورده از محل واردات بنزین و گازوئیل) علاقه ای به ساخت چنین مجموعه ای ندارند و سؤال اینجا ست که مقامات مسئول در برخورد با کارشکنیهای احتمالی این عده چه رویرکردی در پیش خواهند گرفت؟