ميزنفت/ گفته میشود شرکت گلوبال پتروتک کیش در حال واردات 6 دکل حفاری دریایی از چین است. شرکت گلوبال پتروتک کیش که در جریان فروش نفت و پرداخت طلبهای شرکت کاسل چین با دست اندازهای عجیبی مواجه شد، حالا سعی دارد بجای ایفای نقش واسطه گری میان ایران و شرکت کاسل چین، خود به واردات 6 دکل حفاری اقدام کند. اینکه این شرکت چگونه به این نتیجه رسیده است که 6 دکل چینی وارد کند به کنار، اما وضعیت بازار حفاری ایران به شکل عجیبی در اشباع کامل به سر میبرد. چندی پیش بود که رامین فروزنده در کانال اقتصاد و نفت تحلیل جالبی را در این باره ارائه کرد که در آن نشان داده شده است وضعیت بازار حفاری در ایران مانند گذشته باز و پرکار نیست. او نوشته است:
1. نرخ بکارگیری دستگاههای حفاری دریایی جهان حدوداً 50 درصد است.
2. پارس جنوبی، بزرگترین بازار حفاری دریایی کشور، در اواخر توسعه است.
3. به دلیل وجود سقف برای قیمت نفت، لااقل در میانمدت، بازار به رونق گذشته بازنخواهد گشت.
و همچنین بدانیم که در سطح جهانی اقداماتی از این قبیل در حال انجام است:
1. سازندگان دکل در چین برای مدیریت هزینه، اتحاد تشکیل دادهاند.
2. شرکت Transocean، بزرگترین دکلدار فراساحل جهان، درحال ارزیابی دستگاههای حفاری خود به منظور از رده خارج کردن دستگاههایی است که براساس برآورد این شرکت، دیگر هرگز بازاری برای آنها نیست.
میتوانیم به این سوال بپردازیم که چه دلالتهایی از این واقعیتها برای ایران قابل استخراج است؟
1. احتمالاً بازار دستگاههای حفاری تا مدت طولانی به همین وضع باقی خواهد ماند و میتوان بدون خرید، بهترین دستگاهها را با نرخ پایین اجاره کرد.
2. سرمایهگذاری در بخش دستگاههای حفاری دریایی در مقایسه با بسیاری از بخشهای دیگر خدمات حفاری، فاقد توجیه خواهد بود.
3. برای تامین نیاز بازار داخلی، احتمالاً با پایان قرارداد دستگاههای فعال در پارس جنوبی، با مازاد دستگاه حفاری مواجه خواهیم بود.
4. حتی با فرض بسیار خوشبینانه عدم وجود مازاد در بازار، برای تامین دستگاههای حفاری باتوجه به توجیهناپذیری سرمایهگذاری، میتوان به سراغ روشهایی مثل مشارکت با دکلدارهای بزرگ دنیا رفت تا ضمن کاهش هزینه نسبت به خرید دکل نو، انتقال دانش و فناوری دکلداری نیز صورت گیرد.
اما سوال مهم: آیا خرید دکل جدید در این شرایط دارای توجیه است؟
همین سوال را درباره ساخت دکل نیز میتوان مطرح کرد.