۰
۱
نگاهی دیگر به تفاهم‌نامه اخیر جنوب

شلمبرژه از ایران چه می‌خواهد؟

چارچوب قراردادی پیشنهادی شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب ربطی به IPC ندارد و متفاوت است.
شلمبرژه از ایران چه می‌خواهد؟ - میز نفت
شلمبرژه از ایران چه می‌خواهد؟ - میز نفت
شلمبرژه بر اساس تفاهمنامه جدید قرار است مخازن آسماری، بنگستان و خامی میدان رگ‌سفید، مخزن آسماری میدان پارسی و مخازن آسماری و بنگستان میدان شادگان را مطالعه کند.

وال‌استریت ژورنال به نقل از این شرکت، موضوع یادداشت تفاهم را «عدم افشای اطلاعات لازم برای بررسی فنی پیش‌بینی توسعه میدان» و نه «اجرای خدمات نفتی» اعلام کرده است. به نوشته این رسانه، شرکت‌ها و شهروندان آمریکایی کماکان اجازه سرمایه‌گذاری را در میادین نفتی ایران ندارند. این شرکت در سال گذشته به دلیل نقض تحریم‌های ایران، بیش از 237 میلیون دلار جریمه شد و در نتیجه با وجود امضای تفاهمنامه، ممکن است فعالیت آن هرگز از مرحله مطالعه فنی فراتر نرود. اما اگر این مطالعات به نتیجه رسید، برنامه شلمبرژه چه خواهد بود؟

 مدیران این شرکت در نامه‌ای که مدتی قبل به مقام‌های ایرانی نوشتند، از تمایل به مشارکت در «مدیریت دارایی‌ها» گفته‌اند. اکنون نیز رئیس «مدیریت تولید شلمبرژه» یا به اختصار SPM، قرارداد را امضا کرده؛ بخشی که در سال 2011 تشکیل و هدف آن توسعه و همکاری در مدیریت دارایی‌های مشتریان بر اساس توافقنامه‌های بلندمدت تجاری عنوان شده است.

پروژه‌های SPM در اکوادور، کلمبیا، مکزیک، آمریکا، رومانی، مالزی و چین واقع هستند و روزانه بیش از 250 هزار بشکه نفت از آنها تولید می‌شود. ریشه‌های شکل‌گیری SPM را باید در دیگر سرویس ارائه‌شده از سوی این غول صنعت حفاری، تحت عنوان مدیریت یکپارچه پروژه6 یا IPM یافت که شامل مدیریت تولید نیز می‌شد. بخش زیادی از هدف‌گذاری SPM در عمل به سمت ازدیاد برداشت بوده و به همین دلیل نیز میادین توسعه‌یافته شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب برای فعالیت آن در نظر گرفته شده‌اند.

توسعه SPM، در واقع نشان‌دهنده تغییر در مدل کسب‌وکار متعارف شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات حفاری متناسب با نیازها و پرهیز از در پیش گرفتن یک روش ثابت (عدم پیروی از اجماع) نیز است؛ مقوله‌ای که بحث درباره آن به صورت جدی مطرح شده و ادامه دارد.

 لئام دنینگ، تحلیلگر انرژی بلومبرگ، این‌گونه به تحلیل افت قیمت نفت و تاثیر آن بر موفقیت SPM پرداخته است: «قیمت‌های پایین نفت فرصتی را برای شلمبرژه ایجاد کرد تا به تصاحب سهم غول‌های نفتی ادامه دهد. کسب‌وکار داخلی مدیریت تولید شلمبرژه، به شکلی موثر کسب‌وکار اکتشاف و تولید را مشابه‌سازی می‌کند که درآمد اصلی غول‌های نفتی از آن است و سرمایه شرکت را برای فعالیت و مدیریت مستقیم یک میدان نفت یا گاز به کار می‌گیرد.

اگرچه این کار باعث افزایش ریسک کسب‌وکار می‌شود، عواید آن را نیز افزایش می‌دهد. این شرکت هم‌اکنون حدود 250 هزار بشکه نفت را مدیریت می‌کند که سهم اندکی از بازار جهان است. ولی با افزایش فشار ناشی از قیمت‌های پایین نفت بر دولت‌های نفتی، آنها به سرمایه و دانش خارجی نیاز دارند تا تولید خود را افزایش دهند و هر میزان که می‌توانند نفت بفروشند. بزرگان نفتی، بوی نفت را از ایران و مکزیک استشمام می‌کنند، اما آرزوی‌شان برای تملک مستقیم ذخایر موجب تحریک سیاستمداران ناسیونالیست خواهد شد.

در تفاوت با آنها، شلمبرژه خوشحال خواهد بود که به عنوان یک پیمانکار فعالیت کند و مجموعه قدرتمندی از فناوری و تجربه را ارائه دهد. به گفته جیمز وست، تحلیلگر ISI Evercore، بازار قابل‌شناسایی این شرکت برای چنین پروژه‌هایی که به صورت مستقیم مدیریت می‌شوند، می‌تواند پنج تا شش میلیون بشکه در روز باشد؛ یعنی حداقل 20 برابر اندازه عملیات‌های فعلی. در حالی که شرکت‌ها و دولت‌های وابسته به نفت به تمام کمکی که می‌توانند دریافت کنند نیازمند هستند، پروژه گرفتن برای این شرکت نباید کار مشکلی باشد.»

موضوع مورد اشاره دنینگ، از سوی غلامحسین حسن‌تاش، تحلیلگر ارشد اقتصاد انرژی و عضو هیئت علمی موسسه مطالعات بین‌المللی انرژی، نیز مورد اشاره قرار گرفته است. او به «تجارت فردا» می‌گوید: «چارچوب قراردادی پیشنهادی شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب ربطی به IPC ندارد و متفاوت است. این چارچوب برای میادین در حال بهره‌برداری (Brown Fields) و افزایش بازیافت از این میادین (IOR و EOR) پیشنهاد شده و یک قرارداد پنج‌ساله استفاده از مشاوره شرکت‌ها برای افزایش بازیافت است که از محل بخشی از تولید اضافه شده به میدان نسبت به پروفایل پایه تولید، بازپرداخت می‌شود. این قرارداد بیشتر برای این گونه میادین مناسب است و اتفاقاً شرکت‌های خدماتی تخصصی زیادی هستند که می‌توان از آنها استفاده کرد و محذورات شرکت‌های بزرگ را هم ندارند.»

 
يکشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۵۳
کد مطلب: 16021
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


ذر
ضعف های وزارت نفت در مجلس، چرا؟!
به یقین تاکنون سطح تعامل و همکاری یا به گونه ای دیگر همگرای خانه ملت با وزارت نفت، منشا از نبوغ و هوشمندی های زنگنه است . حال این سوال مطرح است: نقش دستگاه عریض و طویل پارلمانی در این میان چیست؟
به تازگی زمزمه بازگشت کارت سوخت در قالب بودجه 96 شنیده می شود البته این طبیعت و خاصیت وکلای ملت است. اما سوال کلیدی اینجاست، کارشناسان پارلمانی وزارت نفت تا چه حد توانستند استدلال زنگنه برای نماندن کارت سوخت را برای وکلای ملت تبیین کنند. نگارنده معتقد است نمایندگان مجلس نگاهی کارشناسی دارند و وزارت نفت نیز استدلال های فنی و علمی خود را دارد، این موضوع در دیدگاه های زنگنه درباره نماندن کارت سوخت آشکار است. پس ایراد کار کجاست؟
آیا بخش های مرتبط با مجلس وزارت نفت از تجویز های راهبردی برخوردار هست، یا تنها با برگزاری نشست های مشترک نمایندگان با وزیر، رسالت همه فعالیت های مجلسی را معطوف به شخص وزیر می کنند. پس فلسفه وجودی این بخش پارلمانی در دستگاه ها چیست ؟ آیا این رسالت تنها در پاراف و انتقال درخواست های منطقی نمایندگان معطوف می شود؟ پس جایگاه های کارهای کارشناسی کجاست؟ شاید یکی از رسالت های عمده بخش پارلمانی نفت، تعیین دو نماینده برای حضور در وین به همراه وزیر نفت باشد؟!!
در این روز ها تکالیف وزارت نفت در بودجه از جمله در بخش قیر سنگین تر شده است و بازگشت کارت سوخت چالش دیگری است همچنان موضوع پاداش کارکنان صنعت نفت نیز چالشی اساسی است که می بایست در همان روز های نخست، بخش پارلمانی نفت، موضوع را رصد و در مراحل نخست به اقناع و هدایت وکلای ملت می پرداخت؛ موضوعی که به نظر می رسد چالش آن بیش از آنکه از سوی نمایندگان برای کارکنان مجلس باشد به دلیل اقدام دیرهنگام وزارت نفت در تشخیص موضوع و مسئله و ورود به موقع به آن است. حال پیامدهای کم کاری و کارهای غیر موثره بخش پارلمانی نفت دامن وزیر و کارکنان آن را می گیرد.