وحید حاجی پور/ کاردر به امور روتین و جنبی مشغول است؛ دست تعدادی از مدیران گرفته و با آرمانهای امام خمینی (ره) تجدید بیعت میکند. فردایش به دیدار خانواده شهدا میرود و امپراطوریاش تنها به دفتر خود ختم میشود.
وزیرنفت برای مذاکرات صادرات گاز به عمان او را کنار میکذارد تا مهره اصلی او یعنی اصغر هندی امضا کننده باشد. در روزهایی که تفاهمنامههای نفتی امضا میشود همه جا هست جز جایی که باید حضور داشته باشد. بی دلیل نبود که او در یک جلسه دوستانه گفته بود من چند ماهی مدیرعامل نفت خواهم بود و امروز هم که قبول کردم٬ مسئولیت اصلی به عهده فرد دیگری است.
تقریبا هر نفتی میداند که منظور او از «کس دیگر» چه کسی است و تکراری است اگر جریان مدیریت وی در نفت و تماس ساعت 12 شب با او بازنشر شود. به هر حال نام علی کاردر به عنوان ششمین مدیرعامل شرکت ملی نفت به ثبت رسیده است ولی نقش او بسیار تشریفاتی تر از زمانی است که حتی سید مهدی میرمعزی مدیرعامل بود.
همه چیز بین معاونانش تقسیم شده است و او بر حسب یک وظیفه سازمانی در جمع خبرنگاران حاضر میشود و به پرسشها پاسخ میدهد. او فدای ساختاری شد که برای نفت چیده شد و پس از کناره گیری جوادی برای کار کردن جدی با این مدل٬ به ناچار قبول کرد در حالی که نمیخواست. کاردر نمیخواست چهره مدل شکست خوردهای شود که مشخص بود هدف از طراحی آن چه بود ولی سرانجام پذیرفت و برای هر کاری در زیر مجموعه خود را با معاونانش تنظیم کرد.
کسانی که از مدل جدید ساختار شرکت ملی نفت حمایت میکردند با صراحت هر چه تمام میگفتند حوزه مدیریت NIOC بسیار گسترده است و با تعریف چند معاونت در این ساختار٬ مدیرعامل شرکت ملی نفت «آزادتر» میشود و میتواند با تمرکز بر حوزههای سیاست گذاری٬ برای صنعت نفت ریل گذاری کند.
طبق گفتههای موافقان٬ مدیرعامل NIOC نباید درگیر مسائل تولید٬ مذاکره و امضا شود زیرا جایگاه او بسیار فراتر از جلسات هفتگی و ماهیانه با شرکتهای زیر مجموعه است. همان روزها نوشتیم که این گونه استدلالها از پایه غلط و گمراه کننده است و بیش از آنکه به تسریع امور در نفت کمک کند٬ امپراطوریهای بخشی و سازمانی را توسعه داده و رقابتهای درون سازمانی را افزایش میدهد ولی توجهی نشد.
به بهانه خلوت کردن کارتابلهای مدیرعامل٬ ساختار دچار تغییر شد و در این میان چهرههای محبوب وزیر نفت به معاونت رسیدند. هدایت زاده٬ پاک نژاد٬ منوچهری و خلیلی ۴ معاون اصلی شدند که جایگاه شان بدون تردید از معاونان وزارت نفت هم مهم تر و استراتژیک تر است. به هر حال معاونتها در میان دوستان توزیع شد و کاردر هم در ظاهر رئیس ۴ معاونی شد که بیش از آنکه با او هماهنگ باشند با وزیر نفت تنظیم هستند.
خب در این وانفسای مدیریتی٬ هر معاونت قلمروی برای خود تعیین کرد و با نشانه گذاری آن برای دیگری عرض اندام کرد و در این میان٬ کاردر تماشاگر ویژهای شد. مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران بخوبی دید که رقابتهای درون سازمانی به شکلی جالب ادامه دارد و حتی پا روی استانداردهای بین المللی گذاشت. مدیریتهایی که باید زیر نظر مستقیم وی باشند هم به معاون عملیات غیرصنعتی رسید٬ مدیریتهایی مانند بازرسی٬ حراست و بویژه HSE که قاعدتا باید زیر نظر مستقیم وی باشند ولی نشد که نشد.
معاونها٬ هر مدیریتی و شرکتی که روی زمین میدید خود را مسئول آن معرفی کرد و در ید اختیارش گرفت و تنها چیزی که برای کاردر باقی ماند٬ مسئول دفتر و کارکنانش بود. افرادی که میگفتند با معاونت بندی شرکت ملی نفت٬ «سر» کاردر خلوت میشود٬ درست گفتند زیرا او بسرعت تهی شد از آنچه که باید بدان مدیریت داشته باشد و تنها چیزی که او میتواند اعمال نفوذ کند اهالی دفترش هستند.
کار تولید که به پاک نژاد سپرده شده است٬ کار فروش نفت و تجارت فرآوردهها در اختیار سید مجید هدایت زاده است و تمامی امور قراردادی هم در حوزه کاری غلامرضا منوچهری. پول و امکانات هم در حوزه کاری خلیلی است و در این وضعیت٬ بعید است کارتابلی برای آقای مدیرعامل باقی مانده باشد.
وقت کاردر به بازدیدها سپری میشود و چند جلسه هفتگی و مابقی استراحت. او بهتر از هر کسی میداند که چرا به مدیرعاملی رسید و از او چه میخواهند ولی شاید دیگر تا این حد تصور نمیکرد. کاردر مدیرعامل شرکتی است که صندلی مدیریتش و چند اتاق سهم او شده است و تمام. او قطعا در تنهایی خود به جوادی «آفرین» میگوید که نماند و رفت. او جوادی را تحسین میکند که نخواست مانند خودش تن به این شرایط بدهد و برای پاک نژاد حکم نزد و ترجیح داد برود تا با معاونان تحمیلی کار کند. خلاصه آنکه ترجیح داد روی زانوهایش زندگی کند تا مانند جوادی ایستاده برود.
کاردر پذیرفت ولو با اصرار اما خودش هم میداند کسی در نفت از او به عنوان یک «مدیرعامل» یا نخواهد کرد و به او لقبی داده خواهد شد که امروز در راهروهای وزارت نفت به صراحت شنیده میشود. به کاردر انتقادات سیاری وارد است ولی بهتر است بپذیریم او فدای هدفی شد که خود کاتالیزورش بود. به همین سادگی...!
از یاد نبریم مدیرعامل فعلی شرکت ملی نفت از لحاظ قانونی و حقوقی مسئول اصلی NIOC است و برای هر اتفاقی که در این شرکت رخ میدهد باید پاسخگو باشد. معاون چینیهای وی رافع مسئولیت او نیست ولو آنکه اگر معاونی از معاونان او تا با حال نامهای را امضا نکرده باشد.
يکشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۱۱