به گزارش
ميزنفت ، روزنامه
فایننشال تایمز نوشت:
ایران، پس از لغو تحریمها، چالشی اقتصادی برای عربستان سعودی بهحساب میآید.نخبگان سیاسی و تجاری در ایتالیا و فرانسه با چنان شور و شوقی از حسن روحانی، رییس جمهور ایران، استقبال کردند که کمنظیر بود. این در حالی است که خاورمیانه (غرب آسیا) همچنان درگیر اغتشاشات فرقهای است. ایران و عربستان سعودی درگیر جنگی نیابتی در سوریه هستند، که ممکن است بیش از پیش گسترش یابد و سرانجام به تهدیدی برای امنیت بینالمللی تبدیل شود.
با این حال، بازگشایی درهای بازار ایران به روی جهان، باعث استقبال شدید از ورود کشورهای غربی به این بازار نوظهور و نسبتاً بکر شده است. از اینرو،
عربستان سعودی نیز ممکن است وارد مرحله جدیدی از رقابت اقتصادی با رقیب منطقهایِ خود (ایران) شود.
حسن روحانی و هیأت همراهش قراردادهایی به ارزش 17 میلیارد دلار با کشور ایتالیا امضا کردند که در رابطه با همکاری در زمینههای مختلف میان دو کشور، از احداث خطوط لولهی انتقال نفت گرفته تا تأسیس خطوط ریلی، بود. ایران همچنین در نظر دارد در فرانسه سفارش خریداری 114 فروند هواپیمای مسافربری ایرباس بدهد. اکنون که اکثرِ - نه تمامِ - تحریمهای ایران لغو شده است، امضای توافق ها میان ایران از یک سو و ایتالیا و فرانسه از سوی دیگر صرفاً پیش درآمدی بر امضای توافق های مشابه با سایر کشورهای اروپایی بهحساب میآید.
علت سفر روحانی ابتدا به دو کشور یاد شده این بود که پیش از تحمیل تحریمهای فلجکننده بر ایران از سوی غرب، ایران بیشترین حجم مبادلات اقتصادی و تجاری را با دو کشور فرانسه و ایتالیا، در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی، داشت.
این در حالی است که
سقوط قیمت نفت از یک سو و چالش اقتصادی ایران از سوی دیگر، باعث شده است که مقامات سعودی به فکر راه چاره بیفتند. آنان بسیاری از یارانههایی را که تاکنون به مردم خود می پرداختند، قطع کردهاند و قیمت سوخت و همچنین بهای آب و برق را نیز در عربستان سعودی افزایش داده اند. مقامات سعودی حتی به این مسئله اشاره کردهاند که شاید بخواهند
بخشی از سهام شرکت بزرگ آرامکو را - که گل سرسبد صنعت نفت عربستان سعودی بهشمار میرود - برای فروش به سرمایهگذاران، عرضه کنند.
عربستان سعودی با چالشی جدید مواجه شده است، زیرا با توجه به قطع رابطهاش با ایران، کشورهای همسایه عربستان سعودی مانند قطر و
امارات عربی متحده ممکن است وارد تعامل با ایران شوند و به بهبود مجدد اوضاع اقتصادی ایران کمک کنند.
هر فرصتی را که در این زمینه عربستان سعودی از دست بدهد، رقبای همسایه اش از آن بهرهبرداری خواهند کرد. مثلاً قطر ممکن است در صنعت گاز ایران وارد شود و به این کشور کمک کند از میادین بسیار عظیم گاز طبیعی خود بهرهبرداری بهینه کند. سایر کشورهای حاشیه خلیج (فارس) نیز ممکن است بنادر خود را برای صادرات و واردات کالاهای ایرانی در اختیار این کشور قرار دهند و بانکهای آنان نیز در معاملات پولی و تبادلات ارزی به کمک بانکهای ایرانی بیایند.
نویسنده این مقاله افزود: شاید عربستان سعودی نیز بهتر باشد رقابتهای خود را با ایران از صحنههای دیپلماتیک و نظامی، به صحنه اقتصادی و تجاری سوق دهد، زیرا ایران، حتی در دوران تحریمها، در نبردهای منطقهای همواره بر عربستان سعودی چیره شده است. ایران با سرمایهگذاریهای به مراتب کمتر از دهها میلیارد دلاری که عربستان سعودی در منطقه هزینه کرده، توانسته است نتایجی بهمراتب مطلوبتر و بهتر برای خود در سراسر منطقه رقم بزند.
به عنوان مثال، اخیراً مشاهده کردیم که وقتی ریاض روابط دیپلماتیک خود را با تهران قطع کرد، فقط رژیم دستنشاندهاش در بحرین و همچنین دار و دستهی ناهمگونِ شاخ آفریقا، یعنی سومالی و جیبوتی از عربستان سعودی در این زمینه پیروی کردند!
دیوید گاردنر، نویسنده این مقاله در پایان نوشت: شاید در حال حاضر ارائهی چنین فرضیهای که غولهای خلیج فارس - یعنی
ایران و عربستان سعودی - در نظر دارند که رقابتهای خود را به صحنهی هماوریِ اقتصادی بکشانند، کمی شتابزده باشد، اما شرایط چنین ایجاب میکند که این دو کشور به رقابت با یکدیگر - در عرصههای مختلف - همچنان ادامه دهند. این در حالی است که اکنون محاسبات جغرافیایی-سیاسی در دنیا به سمتی در حال تغییر است که ایران نیز در اینگونه محاسبات بیش از پیش گنجانده خواهد شد، که البته به نفع ایران است.
از سوی دیگر، بررسیهای موشکافانه در سطوح بینالمللی برای پیبردن به حلقههای ارتباطی میان وهابیتِ سعودی و افراطگراییِ جهادی (تکفیری) در حال شدت گرفتن است، که به زیان عربستان سعودی تمام خواهد شد. از این رو، شاید حاکمان ریاض بخواهند در ارزیابی قدرت خود (در برابر ایران) تجدید نظر کنند (و اینقدر توهم قدرت نداشته باشند).