۰
۲
مناطق نفتخیز جنوب و وزرای نفت/2

بازی زنگنه با جنوب

سفر وزیر نفت به خوزستان - عصر نفت
سفر وزیر نفت به خوزستان - عصر نفت
وحید حاجی پور/ آقازاده در سال 76 به این امید که ردای وزارت نفت همچنان بر تنش خواهد ماند، خود را برای لابی با مناطق آماده می‌کرد که در جلسه‌ای اعلام شد خاتمی قصد دارد بیژن نامدار زنگنه را برای تصدی این وزارتخانه معرفی کند. آقازاده به خوبی می‌دانست در مناطق چه می‌گذرد و به همین دلیل توصیه‌ای دوستانه به همکار خود در دولت‌های گذشته کرد.

زنگنه پس از فراغت از نیرو به جلسه‌ای با مناطقی‌ها رفت و در مورد ضرورت بالادست صنعت نفت و توسعه و تولید سخن گفت. گرچه نخستین جلسه زنگنه با جنوب گرم و صمیمانه بود اما جنوب نمی‌توانست توصیه رفیق شفیق زنگنه را نادیده بگیرد؛ توصیه‌ای که آثارش کمتر از دوماه بعد نمایان شد.

پس از آرای بالای مجلس به زنگنه، کارتابل وزیر پر از نامه‌هایی شد که فقط یک چیز را نشانه می‌گرفت؛‌ تجزیه مدیریت مناطق نفت‌خیز جنوب و شرکت ملی حفاری. وزیر وقت نظرات خود را به صورت شفاهی و مکتوب به جنوب رساند و با این بهانه که قرار است بنگاه داری در نفت پیاده شود رفتارش با بالا دست و شرکت‌های حاکمیتی تغییر کرد. این تغییر رفتار موجب بروز انتقادهایی از وزیر پرکار اما بداخلاق نفت شد که با واکنش‌های منفی وی و برکناری‌های متعدد روبه رو شد. در آن زمان مهندس محمدرضا شمسایی یکی از مدیران وزارت نیرو که رابطه خوبی با مناطقی‌ها داشت،واسطه پایان دعواهای مناطق و زنگنه بود.

وزیر شماره 5، از طریق شمسایی به بچه‌‌های جنوب اعلام کرد که قصد دارد شرکتی را تأسیس کند و چهره‌های مناطق را به عنوان هیئت مدیره و مدیرعامل منصوب می‌کند شاید که دست از مخالفت خود بردارند اما مقبول نیفتاد.

در همان چهار سال نخست بود که ارتباط زنگنه با یکی از چهره‌های وزارت نفت که هم اینک معاون وزیر نفت فعلی است در فضای سیاسی – اقتصادی کشور مطرح شد و مشکلات فراوانی را برای او به وجود آورد. به‌همین علت است که همگان قبول دارند زنگنه هیچ شباهتی به «جزیره ثبات» در منطقه ناآرام نداشت.

بسیاری از تعقیب‌کنندگان مسائل نفت براین باورند که اگر دفاع شدید خاتمی و کروبی از زنگنه نبود، وی نمی‌توانست اعتماد مجلس را به خود جلب کند تا جایی که شنیده می‌شود از طرق گوناگون برای زنگنه در مجلس رای جمع شده. اکبر اعلمی و علی اکبر محتشمی‌پور دو نماینده گروه اکثریت مجلس ششم بودند که از هیچ کاری برای افتادن زنگنه دریغ نکردند. حتی اکبر اعلمی چک سفید امضای رشوه نفتی‌ها برای روزه سکوت در برابر تخلفات وزارت نفت و پرونده استات اویل را در مجلس علنی کرد تا اوضاع برای زنگنه و اصحابش تیره‌تر شود.

نقل است که زنگنه برای مبارزه با جنوبی‌ها به مجلس گفته بود که دلیل مخالفت جنوب با وزارت من، اصرار غیر منطقی آنها برای مدیریت کردن سرخس و دیگر مناطق تولیدی نفت و گازکشور از جمله مناطق مرکزی است؛ موضوعی که به شدت از سوی مناطق و لابی آنها رد شد.

از جمله اقداماتی که زنگنه برای تخریب جنوبی‌ها انجام داد زیر سؤال بردن عملکرد شرکت ملی حفاری بود که درصدد انحلال آن نیز برآمده بود. وی این شرکت را پیمانکار سوم شرکت‌های خارجی کرد و به بهانه‌های مختلف مدیریت و کارکنان آن را زیر فشار قرار می‌داد و مدیرعامل وقت آن را نیز از ایران خارج کرد. بماند که عملکرد وی در قراردادهای بیع متقابل درود، دارخوین، سلمان و. . . چه خساراتی را به منافع ملی وارد کرد. همین اقدامات جاده را برای ورود منتقدان صاف کرد.

سال 80 رئیس جمهور وقت با توجه به مشکلات نفتی‌ها با وی قصد داشت محسن صفایی فراهانی را به عنوان وزیر نفت معرفی کرده و زنگنه را رهسپار وزارت راه و ترابری یا سازمان برنامه و بودجه کند. لذا کمیته انتخاب وزیران طی جلساتی با جریان‌های اصلی صنعت نفت از جمله بچه‌های جنوب که ناساز با زنگنه می‌نواختند نظر آنها را در مورد وزیر نفت دولت اصلاحات خواستار شد تا با اطمینان خاطر وزیر نفت دوم را به مجلس معرفی کند.

هنوز هم در مورد انتخاب مناطقی‌ها بین زنگنه و صفایی فراهانی بحث است اما از آنجا که به زعم جنوبی‌ها رسیدن به صفایی فراهانی برای نفت خطرناک‌تر بود، موافقت‌ها با زنگنه همراه شد. به نظر می‌رسد تاکتیک کمیته انتخاب وزیران رای جلب اعتماد جنوبی‌ها برای معرفی زنگنه کارساز بود اما از آنجا که مرد کرمانشاهی نفت به صورت ناپلئونی و لابی‌های خاص، رای اعتماد گرفت،

این تاکتیک با موفقیت همراه نبود، آن هم برای وزیری که از نظر تعداد آرای موافق درصدر وزرای سال 76 قرار داشت. گفته می‌شود چندین گروه از انجمن اسلامی و جمعیت کارشناسان به تهران آمده بودند تا اقدامات زنگنه در صنعت نفت را به گوش نمایندگان برسانند اما چه فایده که سد شکسته شده بود و بستن سوراخ‌ها بی‌اثر!

زنگنه رابطه اش با جنوب تیره و تار بود و آنها را «اوستاکار» می نامید. با چند تکه کردن مناطق سعی در تضعیف آن را داشت که البته موفق نیز بود. با ایجاد گسست های مدیریتی از بهره وری مناطق کاست تا در نفت امپراطوری کند. این رابطه به حدی تیره بود که سید علی بهشتیان برای حضور در مناطق، تک و تنها و بدون مراسم معارفه با یک چمدان راهی اهواز شود.


*نامزد مناطق
هشت ماه پیش از پیروزی محمود احمدی‌نژاد در هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشور، جنوبی‌ها با ملاقات‌هایی با محمود احمدی‌نژاد و محمد باقر قالیباف گزارش‌های مختلفی را در باره وضعیت صنعت نفت ارائه دادند. رابط مناطق با دفتر رئیس جمهور، داود احمدی نژاد بود که بعدها شرایط را برای ملاقات مناطقی‌ها با رئیس جمهور آماده کرد. گرچه تماس‌هایی از سوی ستادهای کارگزاران با مناطق برقرار شد اما جنوب به طور کل حمایت خود را از احمدی‌نژاد اعلام کرد. در جلساتی که برگزار می‌شد دو نفر به عنوان وزرای نفت مطرح شدند: سید علی بهشتیان از درون نفت و محمد خوش چهره از بیرون نفت.

از هردو نیز برنامه خواسته شد که به رئیس جمهور ارائه شد ولی قرعه به نام همه افتاد جز این دو نفر. گفته می‌شود یکی از دلایل کنار گذاشتن خوش چهره از تیم اقتصادی دولت مخالفت یکی از نزدیکان آن زمان رئیس جمهور با ورود وی به دولت بوده است.محمد جهرمی مخالف بزرک. بهشتیان هم که با اصرار احمدی نژاد مواجه شد در نهایت در سفر حج خود دل به استخاره زد و از سرزمین وحی پیام داد که نمی پذیرد.


*تیم بازرگانی و صنعت
دوم شهریور سال 1384 یکی از روزهایی است که همواره در ذهن علی سعید لو، نامزد دوست داشتنی نفت احمدی‌نژاد باقی خواهد ماند. در این روز، مجلس آرای عجیبی را در گلدان ریخت و سعید لو نیامده رفتنی شد. رئیس بعد سازمان تربیت بدنی رای نیاورد تا در تک تک آرای مخالف بتوان ردپای «کهنه سربازان نفت» را مشاهده کرد.

دارنده دکتراى استراتژیک از دانشگاه هارتفورد برنامه خود را به نزدیکان خود در نفت سپرد تا عصبانیت جنوب از افرادی که وی به آنها اعتماد کرده به اوج خود برسد. حسین کاظم‌پور اردبیلی، سیدمجید هدایت‌زاده و ... از نویسندگان برنامه سعیدلو برای اداره نفت بودند. افرادی که در وزارت بازرگانی اوایل انقلاب از همکاران و دوستان نزدیک هم بودند. رابطه این دو نفر و دیگر معاونان آن روزهای وزیر نفت از جمله اکبر ترکان و محمدرضا نعمت‌زاده با سعیدلو به گونه‌ای بود که مناطق به انتخاب احمدی‌نژاد «نه» گفت و سعید لو را از کار کنار گذاشت.

حمایت کارگزارانی‌ها از وی برای گرفتن مجوز صدارت بر نفت کار دست سعیدلو داد چراکه جنوب لحظه‌ای از دمیدن در صور مخالفت کوتاه نیامد. نمونه ساده‌اش هم نقد جمعی از کارشناسان مناطق نفت‌خیز نسبت به برنامه سعید لو بود. به نظر آنها برنامه‌ پیشنهادی سعیدلو خلاصه‌برداری ساده از برنامه وزارت نفت بود که به تفصیل درکتاب «نفت و توسعه» از انتشارات وزارت نفت مورخ تیر ماه 1384 به چاپ رسیده بود. به عقیده آنها حتی انشای مطالب نیز یکسان بود به نحوی که این فرضیه را مطرح کرد که این دو برنامه مرجع واحدی دارند.


*لابی نه، تحول‌خواهی آری
پس از اینکه سعیدلو در ایستگاه بهارستان به قطار دولت نرسید صادق محصولی به مجلس معرفی شد تا بازهم مناطقی‌ها فعال شوند اما این مرتبه نیازی به لابی جدی جنوب نبود، وی از نگاه نمایندگان به علت ابهاماتی که در پرونده کاری و زندگی شخصی خود داشت در «جلسه تمرینی» در فراکسیون اصولگرایان برای جلب رای اعتماد شکست خورد و ترجیح داد در صحن علنی حاضر نشود.

با بی‌اعتمادی اصولگرایان به محصولی، به رئیس جمهور پیام داده می‌شود دنبال وزیری دیگر باشد. محصولی 18 آبان 84 در روزی که قرار بود مجلس، رای اعتماد به وی برای وزارت نفت را در دستور کار قرار دهد، در نامه‌ای خطاب به رئیس جمهور نوشت: «ضمن تشکر از حسن اعتماد با توجه به اهمیت وزارت نفت و در جهت تقویت انقلاب ترجیح می‌دهم فردی با آرای موافق بیشتر در این پست فعالیت کند، لذا بدین وسیله انصراف خود را اعلام می‌کنم.»

طیف موسوم به اصولگرایان تحول‌خواه در مجلس هفتم به رهبری احمد توکلی و همراهی عماد افروغ بیشترین نقش را در انداختن محصولی ایفا کردند. برنامه محصولی تا حدودی کارشناسی بود که توسط حجت‌آلله غنیمی‌فرد نوشته شده بود ولی گره کار در دست جنوبی‌ها نبود و مجلس با تمام قوا مخالف وزارت محصولی بود.


*حرکت از پایین دست
زمانی که غلامعلی حدادعادل در روز 24 آبان ماه سال 1384 نامه محمود احمدی‌نژاد برای معرفی نامزد سومش را باز کرد، شاید به این موضوع فکر می‌کرد که این مهندس نیز رای نخواهد آورد ولی به بهارستان اعلام کرد خودتان را برای بررسی وزیری دیگر آماده کنید.

آورده شده برنامه سیدمحسن تسلطی هم دارای نقاط ضعف فراوانی بوده البته نباید از لابی قوی جنوب برای انداختن تسلطی به راحتی عبور کرد. در نهایت دوم آبان پس از جلسه دوساعته از مجموع 261 نماینده حاضر در مجلس، 77 نماینده به تسلطی رای موافق دادند. نامزد سوم هم افتاد تا احمدی‌نژاد هنگام خروج از مجلس هم به تسلطی دلداری دهد و هم در اندیشه پایان دادن به کابوس بی‌وزیری نفت خود باشد.

تسلطی پس از کنار گذاشتن سودای وزارت به پتروشیمی برگشت و البته خرداد ماه سال گذشته پس از 10 سال با منطقه ویژه پتروشیمی ماهشهر خداحافظی کرد و به لندن رفت. لندن رفتن تسلطی این واقعیت را در اذهان زنده می‌کند که نفتی‌ها برای تبعید نیروهای مخالف دو جا را همیشه دارند: لندن و لوزان.


*فقط یک نه!
طلسم بی‌صاحب بودن وزارت نفت سرانجام در تاریخ 20 آذرماه شکسته شد و سیدکاظم وزیری‌هامانه به عنوان نخستین وزیر نفت دولت نهم برگزیده شد. زمانی که وی به مجلس معرفی شد مناطقی‌ها از این انتخاب تا خدودی راضی بودند، بلافاصله با نمایندگان تشکیل جلسه دادند و چراغ قرمز خود برای وی را سبز کردند.

وی که از هفتم شهریور سرپرست وزارت نفت بود با 172 رای موافق از مجموع 259 رای ریخته شده به صندوق، موفق به کسب رای اعتماد شد. همچنین 53 نفر از نمایندگان مجلس رای مخالف و 34 نفر رای ممتنع به صندوق‌ها ریختند.

حمایت مناطق از وزیری‌هامانه در سطح قابل قبولی بود و لذا نمی‌توان در برکناری وزیری‌هامانه جنوب را دخیل دانست. موضوع برکناری وی نخ نما شد و مسئله کردان به گوش همه و همه رسید. او دوسال در نفت وزارت کرد اما هیچ گاه از آن روزها به خوبی یاد نمی‌کند. شایعه این بود که وی یک «نه» به رئیس جمهور گفت و کنار رفت، البته در آن برهه از زمان انتصاب‌های فرمایشی رسمی عادی بوده و برخی از وزیران تمکین کردند و برخی دیگر همچون وزیری‌هامانه و علیرضا طهماسبی وزیر سابق صنایع از کار برکنار شدند.


*بخت یار
هرکسی جای احمدی‌نژاد هم بود برای معرفی وزیر بعدی نفت به سراغ خود نفتی‌ها می‌رفت. مدیرعامل آن روزهای شرکت ملی نفت ایران به پاستور رفت تا خواسته‌های احمدی‌نژاد را بشنود و از برنامه‌های خود بگوید. وی که پیش‌تر به رئیس جمهور برنامه داده بود، در برابر خواسته احمدی‌نژاد مبنی بر انتصاب مرحوم علی کردان به عنوان قائم مقام وزیر نفت کوتاه آمد و اتاق شیکی را به وزیر سایه خود اختصاص داد.

غلامحسین نوذری هم از مجموع 246 رای ریخته شده در گلدان با 217 رای مثبت در برابر20 رای منفی و 9 رای ممتنع، به عنوان وزیر نفت از مجلس رای اعتماد گرفت. نوذری به شدت مورد علاقه جنوب قرار داشت چراکه از دل مناطق به بالا‌ترین رده مدیریتی نفت رسیده بود. نخستین دستور و انتصاب نوذری، در صدور حکم مدیرعاملی شرکت ملی نفت برای سیف‌الله جشن‌ساز خلاصه شد و پیمان مودت میان نوذری و جنوب بیشتر از پیش محکم شد.

جشن‌ساز هم که از مدیرعاملی مناطق نفت‌خیز به تهران آمده بود، بلافاصله غلامرضا حسن بیگلو را به عنوان مدیر عامل شرکت مناطق نفت‌خیز جنوب منصوب کرد. نوذری نفت را به جشن‌ساز و بچه‌های جنوب سپرد تا به نوعی لطف آنها را برای وزیر شدنش جبران کند. وضعیت نفت در جنوب گل و بلبل بود تا روزی که مشخص شد نوذری در دولت دهم جایی ندارد.

لابی‌ها بلافاصله فعال شد تا مجلس روی نوذری دست گذارد اما وقتی که اعلام شد جشن‌ساز هم یکی از کاندیدهاست، حمایت‌ها به انشقاق کشیده شد و دو دستگی در بدنه جنوب متولد شد. عده‌ای بر این باور بودند که با توجه به عدم حضور نوذری در دولت دهم ، جشن‌ساز با توجه به رفاقت «غیرقابل قیمت‌گذاری‌اش» با جنوبی ها برای دولت دهم کاندید اصلی است و به همین علت روزهای پایانی وزارت نوذری «روزهای سردی» را در برخوردهای میان او و معاونش به بار آورد. جشن ساز برای وزارت در دولت یازدهم هم کاندید شد اما قرار شد در سنگری دیگر باقی بماند.

ادامه دارد...
يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ساعت ۰۶:۳۸
کد مطلب: 11391
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


Ali mo
Iran, Islamic Republic of
خدا بخواهد يك روز صبح از خواب برميخيزيم و ميبينيم كه زنكنه به تاريخ پيوسته است...يك وزير نفتي روي كار است و عزت نفتي ها را احيا ميكند انشالله،به بركت الهي نفتي ها از اين كشاكش هاي سياسي سربلند بيرون خواهند امد
صابر
Iran, Islamic Republic of
زنگنه صنعت نفت و پتروشیمی خصوصا هلدینگ خلیج فارس را بخاطر انتصاب های سفارشی نابود کرد انشااللله مجلس یازدهم تا یکماه آینده ی کاری بکنه