وحید حاجی پور | رؤسای جمهور روسیه و ایران، روز گذشته یک معاهده جامع راهبردی در مسکو امضا کردند؛ یکی از محورهای این سند که روسها تا سه ماه پیش زیر بار امضایش نمیرفتند، موضوع صادرات گاز به ایران است. ایران با یک بحران گازی مواجه است و برای تأمین نیازهای خود، به دنبال گاز است، چه گاز ترکمنستان باشد و چه گاز روسیه اما آیا ابعاد و عمق این قرارداد واقعی است و میتوان روی آن حسابی باز کرد؟ برای پاسخ به این پرسش باید به یک نکته مهم را با دقت مرور کرد: «تاریخ روابط انرژی ایران و روسیه».
روسیه پوتین، یک تفاوت جدی با روسیه قبل از خود دارد، تفاوتی که به نفت و گاز مربوط است. وقتی پوتین در سال ۲۰۰۰ میلادی به قدرت رسید، روی انرژیهای فسیلی دست گذاشت و با تغییرات ساختاری در شرکتهای نفتی و گازی روسیه و برگرداندن سهام واگذار شده به دولت، در کمتر از یک دهه، تولید نفت و گاز خود را بیش از دوبرابر کرد.
یکی از مهمترین محورهای سند امنیت ملی روسیه، به گارانتی بازارها مربوط میشد؛ بر اساس استراتژی ملی که پوتین طراحی و اجرایش کرده، این کشور در برقراری توازنهای منطقهای و جهانی از نفت و گاز بهترین بهره را برده است. روسها معتقدند در حوزه انرژی، منافعشان بر اساس سه اصل «صادرات انرژی، ترانزیت انرژی و هدایت انرژی» خلاصه شده است.
بر اساس این استراتژی و اصول راهبردی روسیه، ایران نه یک شریک، بلکه یک رقیب بزرگ محسوب میشود، کشوری که بهعنوان بزرگترین دارنده ذخایر نفت و گاز شناخته میشود، بنابراین ایران ضعیف و قفل شده در یک چارچوب تحریمی، بیشتر میتواند منافع ملی تزارها را تأمین کند تا ایرانِ آزاد در بازار انرژی.
با این مقدمه، بهتر میتوان همکاریها و تفاهمنامههای آغشته به انرژی ایران و روسیه را طی دو دهه اخیر بررسی کرد.
احمدینژاد، تحریم و صادرات گاز
یکی از پروژههایی که در زمان محمود احمدینژاد بهویژه در دوران دوم ریاستجمهوریاش در دستور کار قرار گرفت، نهایی کردن صادرات گاز به پاکستان و هندوستان بود. خط لولهای که به خط لوله صلح معروف بود؛ اما هندیها به دلیل فشار آمریکا، تصمیم گرفتند کنار بکشند تا در نهایت، پاکستان بماند.
وقتی اسلام آباد اعلام کرد به دلیل تحریم نمیتواند برای ساخت لوله صلح در خاک خود سرمایه خارجی مهیا کند، گازپروم به ایران آمد و تفاهمنامهای را برای ساخت خط لوله صادراتی گاز به پاکستان امضا کرد. این شرکت به ایران اطمینان داد هیچ جای نگرانی وجود ندارد، پول روسی به ایران کمک میکند گازش به پاکستان برسد اما به صورت پنهانی، در حال آماده سازی طرح خود برای صادرات گاز مایع خود به پاکستان بود؛ طرجی که مسئولان ایرانی از آن بی اطلاع بودند.
در همان دوران، روسیه با نزدیک کردن خود به ایران، به تهران اطمینان داد آماده است جای خالی شرکتهای غربی را در ایران پر کرده و منافع تهران را تأمین کند. در تاریخ ۲۴ تیر ۱۳۸۷تا صدای تحریم شنیده شد، الکسی میلر مدیرعامل گازپروم و بازوی گازی سیاست خارجی پوتین، به ایران آمد و در دیدار اختصاصی با رئرئیسجمهور وقت، به او گفت گازپروم آماده است در توسعه میادین نفتی و گازی ایران، سرمایهگذاری سنگینی کند.
در همان روزها، غلامحسین نوذری وزیر نفت بود و با میلر، تفاهمنامه سرمایهگذاری امضا کرد و روسها قول دادند بهزودی کار خود را در ایران شروع میکنند اما خبری نشد؛ به نظر میرسید روسیه با علم بر اینکه بهزودی تهران مورد تحریم قرار میگیرد، به دولت نهم اطمینان داد نگران آینده نباشد، آنها در کنار ایران هستند.
وقتی تحریمهای آمریکا هم اجرایی شد، روسیه بهسرعت جای ایران را در بازار اروپا گرفت و خلا ۵۰۰ هزار بشکهای نفت کشورمان را با نفت خود (پایه نفت اورال) پر کرد تا یکی از برندگان تحریم نفتی ایران باشد.
البته روسها در سال ۹۱ به ایران پیشنهادی ارائه کردند تا سودشان را از تحریم بیشتر کنند؛ آن طرح میگفت ایران نفت خود را با تخفیف به روسیه بدهد تا این کشور با بلندینگ نفت، آن را در اروپا به فروش برساند؛ اما ازآنجاکه تخفیف مدنظر آنها، یکسوم بهای روز نفت بود بلافاصله از سوی ایران رد شد تا خیال کرملین آسوده باشد. بماند که بانکهای روسی هم برای این همکاری عقب کشیدند.
وعده بزرگ برای حسن روحانی
در دوره حسن روحانی، وقتی دولت قصد داشت برای پایاندادن به تحریم، مذاکرات با غرب را نهایی کند، باز هم روسها به میان آمدند و پیشنهاد دیگری روی میز گذاشتند؛ آنها میدانستند با رفع تحریم، ایران به بازار اروپا و سایر بازارهای نفتی برمیگردد و این اتفاقی نبود که به سود منافع این کشور باشد.
در نخستین ماههای ریاستجمهوری حسن روحانی، به رئیسجمهور ایران گفته شد روسیه میتواند روزانه ۵۰۰ هزار بشکه نفت ایران را با کالاهای روسی و تجهیزات موردنیاز تهاتر کند. این پیشنهاد در حاشیه اجلاس شانگهای، توسط پوتین مطرح شد و روحانی هم به او گفت این موضوع را بررسی خواهیم کرد. رسانههای خارجی با دستیابی به جزئیات این پیشنهاد، نوشتند ارزش این قرارداد ۲۰ میلیارد دلار است.
مدیریت امور بینالملل بهعنوان متولی تجارت نفت و فرآوردههای نفتی ایران اما عقیده داشت روسیه باید ابتدا مشخص کند نفت کشور را در چه بازارهایی به فروش میرساند و اگر قرار است شرکتهای روسی نفت ایران را در بازارهای سنتی خودمان به فروش برسانند انعقاد این قرارداد منطقی نیست.
بیژن زنگنه، وزیر وقت نفت آذرماه ۹۵ درباره آخرین وضعیت قرارداد نفتی ایران و روسیه گفته بود حجم مورد توافق گرفته برای فروش روزانه نفت به روسیه ۱۰۰ هزار بشکه است که قرار است نیمی از آن بهصورت خرید خدمات فنی و مهندسی از کشور روسیه پرداخت شود و نیمی دیگر بهصورت نقدی به شرکت ملی نفت پرداخت شود. هنوز بر روی این موضوع که چه کالایی را دریافت کنیم توافق صورت نگرفته است؛ زیرا هنوز هیچ نفتی به روسیه صادر نشده است.
گرچه این قرارداد در دوران تصویب برجام بهعنوان یک امتیاز امضا شد؛ اما روسها هیچگاه زیر بار اجرایش نرفتند تا پس از خروج ترامپ از برجام، این پرونده را به طور کامل بایگانی کردند.
بازی با رئیس دولت سیزدهم
مرحوم رئیسی وقتی در سال ۱۴۰۰ به ریاستجمهوری رسید، با استقبال ولادیمیر پوتین و روسها مواجه شد. به نظر میرسید فصل جدید از همکاریهای تهران و مسکو در حوزه نفت و انرژی در جریان باشد. در همان ماههای استقرار دولت سیزدهم، یک تفاهمنامه میان طرفین امضا شد که این بار هم پای گازپروم در میان بود.
با امضای «ویدئوکنفرانسی» این تفاهمنامه میان مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت و معاون شرکت گازپروم، رسانههای دولتی اعلام کردند روسها قرار است در توسعه میادین نفتی و گازی ایران ۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری کنند. گازپروم حتی اجازه نداد یک روز خوشی شامل حال دولت سیزدهم شود و همان شب امضای این سند، در بیانیه ای اعلام کرد این تفاهمنامه یک سند کلی است و جزئیات اجرایی و مصداقی ندارد!
از نظر روسها، چیزی که امضا شد فقط یک برگه است و ارزش دیگری ندارد؛ همین کافی بود تا مشخص شود اصولاً برگههایی که به طور مجازی میان طرفین امضا شد، هیچ اعتباری ندارد. در چنین فضایی، ایران به دلیل افزایش مصرف گاز و کاهش سرمایهگذاری برای توسعه میادین گازی خود، با بحران گاز در سال ۱۴۰۱ مواجه شد.
تهران در آن روزها، ۲۵۰ میلیون مترمکعب در روز کمبود گاز داشت و روسها هم با کاهش صادرات گاز به اروپا، میتوانستند برای واردات گاز مذاکرات جدی ای را آغاز کنند. سفرهای مسئولان وزارت نفت و مقامات بلندپایه به روسیه آغاز شد و حتی یک پیشقرارداد که بهعنوان سند راهبردی انرژی تنظیم شد.
طی این سند، ایران در مرحله نخست روزانه ۱۰۰ میلیون مترمکعب گاز روسی از شمال کشور دریافت میکرد که بهمرورزمان، این رقم به ۳۰۰ میلیون مترمکعب میرسید. همین اعداد و تعهد روسها برای اجراییکردنش، نشانه دیگری بود برای سنگ بزرگی که نشانه «نزدن» بود.
حتی قرار شد از سال ۱۴۰۲ گاز روسیه به ایران بیاید؛ ولی روسها طبق معمول، تصمیم همیشگی خود را اجرایی کردند. آنها در پی درخواست های مکرر ایران برای امضای این قرارداد راهبردی و تأمین نیازهای گازی کشورمان، پاسخ روشنی نمیدادند. هرچند که اساساً امکان اجراییشدنش هم وجود نداشت؛ دولت وقت، برای نشان دادن پویایی دیپلماسی انرژی، سعی کرد هرچه زودتر این قرارداد امضا شود؛ اما هر تلاشی برای این موضوع، با دستبهسر شدن مواجه میشد.
و حالا نوبه به پزشکیان رسید
مسعود پزشکیان روز گذشته به روسیه رفت و سند دیگری را که گفته میشود همان سند راهبردی میان دو کشور است، امضا کرد. وزیر نفت دولت او هم گفته بهزودی قراردادی میان طرفین برای تجارت گاز و سوخت امضا میشود که البته توسط وزرای نفت دولت های گذشته هم گفته شده بود. بدون تردید، این وعده مسکو بهمانند وعدههایی است که به احمدینژاد، روحانی و مرحوم رئیسی داده شده بود.
این ویژگی روسهاست که وقتی موضوع ترمیم روابط ایران با غرب جدی میشود، چنین تفاهمنامههای کمارزشی در حوزه انرژی روی میز بیاید و در نهایت هم اجرایی نشود. ضمن آنکه اصل رایج در دیپلماسی میگوید چنانچه کشوری در موضع ضعف، تن به قراردادهای بلندمدت دهد منافع خود را به خطر انداخته است.
زمان مشخص میکند، پزشکیان به سرنوشت رؤسای سابق و اسبق جمهوری اسلامی ایران دچار میشود یا میتواند پس از دو دهه، تجارت انرژی میان دو کشور را کلید بزند. هرچه باشد، روسیه در حوزه نفت و گاز رقیب ایران است و بر حسب این گزاره، هیچ رقیبی به بلندشدن رقیب خود از زمین علاقهای ندارد...!شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۰۶