به گزارش میز نفت، با پایانیافتن جنگ میان ایران و عراق و ازدسترفتن ۷.۵ درصد جمعیت عراق، صدام با انبوهی از مشکلات مالی مواجه بود؛ او میخواست جمال عبدالناصر جهان عرب باشد و مجنونوار همه را تهدید میکرد بهویژه کشورهای غربی را؛ صدام در ژوئن ۱۹۹۰ از سلاح نفت میگفت که میتواند علیه غرب مورداستفاده قرار بگیرد. مهمترین هدف او تسلط بر خلیجفارس بود. او به دنبال قیمت بالای نفت بود، هدفی که کویت با آن همراه نبود و از سوی دیگر، به بخشش طلبهای خود به صدام نه گفته بود.
آغاز حمله نظامی - نفتی به کویت
صدام، لشکر ۱۰۰ هزارنفری را به مرز کویت راهی کرد و به این کشور هشدار داد اگر به سهمیههای اوپک پایبند نباشد و مانع افزایش قیمتها شود با پاسخ محکمی مواجه خواهد شد. بااینوجود هیچکس فکر نمیکرد صدام به کویت یورش ببرد کمااینکه صدام به حسنیمبارک و ملکحسین پادشاه اردن اطمینان داده بود قصد حمله ندارد؛ اما او حمله کرد بدون آنکه حتی به رئیس ستاد ارتشش اطلاع دهد!
صدام در ساعت ۲ بامداد ۲ اوت ۱۹۹۰ با ۱۰۰ هزار سرباز به این کشور کوچک حمله کرد؛ آمریکاییها که پیش از حمله درصدد میانجیگری بودند متوجه خطری بزرگتر شدند؛ اکنون صدام صاحب ۲۰ درصد ذخایر نفت جهان شده است و آمریکا بهمانند ۱۱ سال پیش، دیگر ایران و کویت را در کنار خود ندارد و عملاً از ۵ کشور منطقه خلیجفارس فقط روی عربستان و امارات نفوذ دارد با چنین قدرتی، همه باید در مقابل صدام زانو میزدند.
میدانها نفتی بسیاری در نزدیکی مرز کویت و عربستان هم وجود داشتند و همین موضوع موجب بروز نگرانیهای بسیاری میان آمریکاییها و سعودیها شده بود. جرج بوش شش روز پس از حمله صدام، به دیک چنی وزیر دفاع خود دستور داد تا نیروهای آمریکایی را در عربستان مستقر کند.
رئیسجمهور در تاریخ ۸ اوت ۱۹۹۰ جرج بوش نیز از همین استدلال استفاده کرد و در نطق تلویزیونی خود در ۸ اوت گفت: کشور ما نیمی از نفت مصرفی خود را وارد میکند و برای حفظ منافع خود از استقلال کامل عربستان حمایت کند.
صدام در اوایل سپتامبر گفت سیستم تأمین ذخایر عربستان سعودی را در هم خواهد کوبید تا قیمتها به بالای ۴۰ دلار افزایش یابد که دوبرابر قیمتهایی بود که پیش از حمله عراق به کویت وجود داشت. عربستان برای جبران ۴ میلیونبشکهای که پس از جنگ از بازار حذفشده بود به تولید خود سه میلیون بشکه افزود با حمایت آمریکا.
لزوم حضور آمریکا در مرکز نفت
دیک چمی در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۱۹۹۰ وقتی به کنگره رفت خطاب به کمیته نیروهای مسلح گفت: به دیدار روزولت با ابن سعود اشاره کرد که طبق آن توافق باید به کویت حمله کرده و این کشور را آزاد کنیم. او گفت چنانچه صدام پای خود را در این کشور محکم کند آینده انرژی جهان در دست او خواهد بود که میتواند اقتصاد آمریکا را در معرض خفگی قرار دهد.
جرج بوش، یک بازی خوان بزرگ در نفت بود؛ او در زمانی که بحران ۱۹۸۶ به وجود آمده و قیمت نفت سقوط کرده بود، برخلاف رویه ریگان و دولت او در آوریل ۱۹۸۶ به عربستان سفر کرد تا ملک فهد را متقاعد کند به افزایش قیمت نفت فکر کند چرا که با سقوط بهای نفت، شرکتهای نفتی آمریکایی با خطر ورشکستگی مواجه شدند. در کاخ سفید وی را به دلیل تلاشش برای حفظ منافع شرکتهای نفتی «جورج بیچاره» خطاب میکردند.
بوش اما در آن زمان استدلال میکرد قیمت پایین نفت، منجر به افزایش واردات آمریکا خواهد شد که منجر به آسیبپذیرشدن آمریکا و برخلاف امنیت ملی این کشور است؛ چیزی که رئیسش یعنی ریگان به آن فکر نمیکرد. مخالفان بوش، وی را همچنان یک فعال صنعت نفت میدانستند که به دنبال منافع خود و دوستانش است و مواضع او را با مواضع دولت آمریکا جدا میکردند. آنها به پیشینه نفتی بوش اشاره میکردند؛ زیرا او مالک شرکت نفتی زاپاتا بود که وارد سیاست شده و با شرکتهای نفتی روابط پیچیده و عمیقی دارد.
فرمان حمله برای آزادسازی کویت
بوش با چنین تفکر و پیشینهای، فشار بر عراق را در سال ۱۹۹۰ بیشتر کرد؛ شوروی نیز در مقابل ائتلاف ۳۳ کشوری علیه عراق، سکوت پیشه کرد تا صدام کمی احساس خطر کند. در روز ۸ نوامبر، بوش گفت بر تعداد نیروهای خود در منطقه میافزاید. صدام در جواب صدها خارجی را به گروگان گرفت و گفت از سلاح شیمیایی استفاده خواهد کرد.
در چنین شرایطی، القاعده و بن لادن به حاکمان سعودی پیشنهاد دادند جنگ با صدام را به مجاهدان عرب - افغان بسپارند؛ ولی آمریکاییها اجازه ندادند کسی جز آنها با صدام بجنگد. با مخالفت فهد و بازیگردانی ترکی بن فیصل، بن لادن تبدیل به دشمن سعودیها شد.
بااینوجود، پادشاه عربستان که از حضور نیروهای نظامی آمریکا در خاک این کشور هراس داشت سرانجام در تاریخ ۶ اوت تسلیم چنی شد تا نیروهای آمریکا در عربستان مستقر شوند به این شرط که پس از آزادسازی کویت، از شبهجزیره خارج شوند. ۱۰ روز پس از حمله عراق به کویت، بیش از هزار هواپیمای جنگی و دو ناو هواپیمابر به خلیجفارس اعزام شدند و واشنگتن برای حفظ جریان نفت ۲۵۰ هزار سرباز را به منطقه آورد.
تا ژانویه ۱۹۹۱ تعداد نیروهای نظامی برای حمله به کویت به ۵۰۰ هزار سرباز رسید تا در تاریخ ۱۷ ژانویه ۱۹۹۱ حمله آغازشده شود؛ صدام چند موشک اسکادا را به اسرائیل پرتاب کرد تا بتواند در جهان عرب برای خود مشروعیتی بخرد. درنهایت جنگی که صدام آن را مادر جنگها میدانست بعد از پنج هفته موجب عقبنشینی نیروهای تئوریسین مادر جنگها شد و نیروهای وی در «آزادراه مرگ» بهصورت نامنظم مجبور به عقبنشینی شدند. فرمانده عملیات بر عهده ژنرال شوارتسکوف فرمانده سنتکام بود که روزگاری به دلیل مأموریت پدرش در ایران، با منطقه آشنا بود. در تاریخ ۲۸ فوریه، نیروهای صدام از کویت فرار کردند.
عراقیها در یک کار انتقامجویانه کویت را در حالی ترک کردند که بیش از ۶۰۰ حلقه چاه نفت را به آتش کشیده شد و روزانه ۶ میلیون بشکه دود شد که معادل کل واردات نفت آمریکا بود.شنبه ۸ دی ۱۴۰۳ ساعت ۰۶:۵۹