به گزارش
میز نفت،
فرشاد مؤمنی، رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد در جدیدترین اظهارات خود به انتقاد از ساختار حکمرانی دولتها پرداخت و وضعیت صنعت انرژی کشور را تشریح کرد. بخشهای مهم اظهارات وی در ادامه میآید:
* طیفی از برجستهترین اقتصاددانهای دنیا سال ۲۰۰۷ کتاب بسیار فوقالعادهای تألیف کردند که دانشگاه کلمبیا هم آن را چاپ کرده است؛ در آن کتاب میگوید ماجرای وابستگی اقتصاد به خام فروشی رانتی، مسئله صرفاً مکانیکی و درآمدی نیست. برای کشوری که نزدیک به ۱۵ میلیون تحصیلکرده دانشگاهی دارد بسیار قباحت دارد که فردی در آن بگوید به این دلیل که قادر نیستیم نفت بفروشیم، اقتصاد را بدون نفت کردم!
* حرفها بسیار شرمآور و فرصتطلبانه است! رقتانگیزتر این است که مقامات کلیدی کشور تصور میکنند این برایشان دستاورد است و آن را تکرار هم میکنند! یکی از درخشانترین بحثها در این کتاب مقالهای از خانم «تریکال» است که میگوید
خام فروشی رانت محور یک صورتحساب ۱۲ مؤلفهای ضد توسعه برای کشور صادر کرده است و اینگونه نیست که مسئله با فوت کردن حل شود و بگوییم رکورد دکتر مصدق را در اقتصاد بدون نفت شکستیم!
راه حل رانتی در نفت
* بیبرنامه حرکت کردن برای کشور فاجعه ایجاد میکند. متأسفانه در ایران آنچنان حرفهای شدهاند که پر فسادترین کارها را به نحوی آرایش میدهند که حکومتگر آموزش ندیده مسحور میشود، مثلاً گفتهاند مسائل حیطه نفت بسیار پیچیده و تخصصی است. درحالیکه همه جای دنیا میگویند وقتی با چنین شرایطی مواجه هستی، شفافش کن تا راه را برای نظارتهای تخصصی مدنی فعال شود و از حداکثر ذخیره دانایی در این امر پیچیده استفاده شود،
* اما راهحل رانتی که عزیزان در دوره بعد از جنگ انتخاب کردند این بود که گفتند سالانه 14.5 درصد از عایدات ارزی را مستقیم به وزارت نفت بدهیم تا آنها در مجلس و دانشگاهها به نقد کشیده نشوند چون مسئله پیچیده است! ضمن اینکه بماند که سازوکار انتخاب افراد روی این حیطه پیچیده چگونه است!
ماجرای آن 14.5 درصد
* ماجرا این است که آنها گفته بودند 14.5 درصد از ارز را به ما بدهید ما این تضمینها را به شما میدهیم. یکی از تضمینهایشان این بود که ما با هیچ نا ترازی در این حیطه روبرو نشویم، اما اکنون کل آن منابع ارزی را هزینه کردهاند و تا ۵ یا ۶ سال دیگر یک عرصه هم نیست که در حیطه نفت و گاز و انرژی کشور تراز باقیمانده باشد، اما چون هیچ سر و صاحبی در کار نیست، هیچکس نمیپرسد چه کسانی بودند که این تعهد را داده بودند و این وضعیت فعلی ما چیست؟! گل بود به سبزه هم آراسته شده!
* عزیزان غیر از آن منابعی که صرف کردهاند بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار هم بدهی درست کردهاند! علاوه بر آن، همین وزیری که اکنون روی کار است سال گذشته بهجای اینکه پاسخگو باشد، طلبکار بود و گفت اگر در چند سال آینده ۲۴۰ میلیارد دلار دیگر به ما ندهید، با فلان بحرانها روبرو خواهیم بود.
ازنظر نهادهای نظارتی هم خداوند توفیق داده با اینکه در همه عرصهها رکوردهای جهانی را جابجا کردهایم اما یک نهاد نظارتی نداریم که از این مسائل حساب کشی کند که چگونه ۱۴.۵ درصد بودجه را صرف کردهاید، ۱۰۰ میلیارد دلار هم وام گرفتهاید و بعد میگویید با بحران سرمایهگذاری روبرو هستیم؟! هیچکس نمیگوید این هزینهها را چه کردهاید و هیچکسی هم نمیپرسد چه برنامهای برای ۲۴۰ میلیارد دلار دیگر دارید. بعد میگویند استراتژی را هم همینها بهعنوان بخش اجرایی بدهند!
داستان تکرای درآمدهای نفتی
* در ۵۰ ساله گذشته در هر دورهای که وفور
درآمد نفتی داریم وقتی در توجیه صد جور فاجعهای که کشور با آن روبرو میشود، میگوییم چرا اینطور شد، مگر شما نمیگفتید، اگر ارز زیاد شود همهچیز حل میشود؟! میگویند هر چه فریاد دارید بر سر نفت بکشید، وقتی
قیمت نفت پایین میآید، میپرسیم حالا چرا تکان نمیخوری، میگوید اکنون که پول نداریم، چه کنیم؟! درحالیکه در اندیشه توسعه گفته میشود کمبود منابع برای یک انسان خردورز، تنها یکی از دهها مانع است که با سرپنجه تدبیر، خرد و دانایی حل میشود. مگر همه جای دنیا، درآمدهای نفتی داشتند که توانستند این جهشها را پیدا کنند؟!
* وقتی به صورت نظام وار مناسباتت، فسادزا و فساد پرور شده، هر میزان هم ارز و ریال داشته باشید، به نام چیزهایی و به کام فاسدها تخصیص مییابد. اینها را آقای پزشکیان و همکارانش باید متوجه شوند که هیچ مسئلهای، فوریتر از طراحی برنامه پیشگیرنده از فساد نیست. اگر شرافتمندانه قول دادید که به مشارکت مردم اهمیت میدهید، راه جلب مشارکت عالمانه مردم این است که فرایندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع دولت شفاف شود تا امکان نظارتهای تخصصی مدنی فراهم گردد.
در دوره بعد از جنگ، اعتیاد به شوکهای برونزا، به خاطر خام فروش و نفتی بودن، به شوکهای فاجعهآمیزتر درونزا از طریق دستکاری دائمی قیمتهای کلیدی آراسته شد. ما در این زمینه کار کردیم و با اطمینان میگویم و جزئیاتش را هم داریم که اگر ما با 14 صورتحساب فاجعه ساز روبرو بودیم، شوکهای قیمتی برای ما 140 فاجعه رقم زده است.
پرهیز از دستکاری قیمت انرژی
*این مسئله بسیار حیاتی است که حکومت گرامی باید از توهم فاجعه ساز حل کردن همهچیز با دستکاری قیمت بیرون بیاید. 100 بار تجربه کردید و هر 100 بار شکست خوردید و هر بار علاوه بر شکست گسترده و عمیق فاجعه ها، فسادها و نابرابریها و وابستگیهای ذلت آور به دنیای خارج بیشتر شده، کافی نیست؟!
* جامعه شناسان به کمک بیایند و بگویند چرا از دریچه اندیشه توسعه تا این اندازه حساسیت به شوکدرمانی وجود دارد. من که خودم حساس بودم که بهطور عمومی اعلام نکنم به چه کسی رأی میدهم، چه شد که به آقای پزشکیان رأی دادم؟ زمانی بود که ایشان شرافتنش را گرو گذاشت و گفت من در دوره ریاست جمهوریام، به
شوکدرمانی متوسل نخواهم شد، انشا الله که توفیق باشد و ما شاهد باشیم که ایشان با صدق وعده از چنین کاری اجتناب میکند.
* چه کسی گفته که باید چوب بیکفایتیها و فسادها را بر سر مردم بزنید؟! وقتی گزارش ترازنامه انرژی کشور میگوید روزانه نزدیک به 1.5 میلیون بشکه معادل نفت خام فقط در فرایندهای تولید، انتقال و توزیع
حاملهای انرژی تلف میشود. چرا مردم باید چوب تولیدکننده انحصاری فاقد کیفیت برق را با افزایش قیمتها بخورند. واقعی سازی قیمت این است که باید راندمانت را که کمتر از نصف میانگین جهانی است را بالا ببرید. آن اتلافها را برطرف کنید.
* چه کسی گفته که فقط یک راه وجود دارد و آن تنبیه مردم از طریق افزایش قیمتها است. چند بار باید در کشور آزمایش شود تا بفهمیم این غلط است؟! آن آقا که گفت من میخواهم فقط اظهارات کارشناسی مبنای تصمیمگیری باشد، پس چرا گفت
قیمت برق برای ما این میزان درمیآید و به مصرفکننده این میزان میدهیم. یک تحقیق ما از 1374 تا امروز در دانشگاههای کشور نداریم که بگوید کشش قیمتی حاملهای انرژی در ایران بالا است.
حاصل توهم نفتی چیست؟
* حدود 85 میلیون تن ظرفیت نصبشده در پتروشیمی داریم، در برنامه هفتم میخواهند آن را به 133 برسانند. درحالیکه اکنون برای همین تعداد حدود 14 میلیون تن کسری وجود دارد! اما با حرفهای دهانپرکن که میدانند برای فرد تصمیم گیر فاقد صلاحیت کافی جذاب است، میگویند در دوره تو میخواهد این اتفاق بیفتد که ما مثلاً روزی 7 میلیون بشکه نفت خام تولید کنیم! اینها همه در تسخیر علم قرار دارد، چند بار فریب میخورید؟!
منبع: جماران