وحید حاجی پور | از همان روزهایی که دونالد ترامپ به کاخ سفید رفت تا همین امروز که بحث محاکمه وی مطرح است، اتفاقات بسیاری برای ایده جدی او رخ داده است. او تنها رئیسجمهوری بود که توانست آمریکا را به صادرکننده نفت و گاز تبدیل کند آنهم پس از شصت سال.
ترامپ که روابط درهمتنیدهای با شرکتهای نفتی داشت، سیاستهای انرژی ایالاتمتحده را بر روی تأمین منافع کمپانیها متمرکز کرد که این بار، کاملاً همسو با منافع ملی این کشور بود. شرکتهای نفتی در زمان او، تولید نفت و گاز را افزایش میدادند و این ترامپ بود که به مبارزه با موانع این موفقیت میپرداخت.
رئیسجمهور سابق، اروپا را تحتفشار قرار میداد که باید بجای گاز روسیه، به واردات ال ان جی از آمریکا مشغول شوند؛ بدون هیچ واهمه ای، سران اروپا را تهدید میکرد و میگفت امنیت انرژی اروپا نباید به روسیه وابسته شود زیرا کرملین، بهزودی از این وابستگی بهعنوان یک سلاح خطرناک بهره میگیرد.
به همین دلیل، وقتی خط لوله نورد استریم 2 در حال تکمیل بود، به اتحادیه فشار میآورد که باید قید استفاده از گاز روسیه را بزنند؛ اروپاییها مدام از او میپرسیدند چه جایگزینی برای گاز روسیه وجود دارد که ترامپ، گاز آمریکا را زیر پرسش آنها زیرنویس میکرد.
آلمانها، اما روبروی آمریکا ایستادند و به ترامپ گفتند خودشان بیشتر از واشنگتن، منافعشان را «بلد» هستند و نیازی به توصیههای کاخ سفید ندارند. بااینوجود، ترامپ خط لوله نورد استریم 2 را تحریم کرد و موضعی واضحتر در مقابل اتحادیه اروپا گرفت اما آلمان، همچنان بر موضع خود اصرار داشت.
بااینوجود، ترامپ ایده خود را رها نکرد؛ در سال 2017 اروپا بیش از 10 درصد کل صادرات گاز طبیعی مایع آمریکا را دریافت کرد. در جولای 2018 آمریکا و اروپا متعهد شدند همکاریهای گازی خود را در این خصوص افزایش دهند. 9 ماه پس از بیانیه مشترک، صادرات گاز طبیعی مایع آمریکا به اتحادیه اروپا 272 درصد در مقایسه با دوره زمانی قبل از آن افزایش یافت تا در سال 2019، آمریکا وارد بازار گاز اروپا شود.
در دوران ترامپ، تولید گاز از منابع شیل آمریکا افزایش یافت؛ شرکتهای آمریکایی با نقشآفرینی در برنامه انقلاب صادراتی ایالاتمتحده، گاز تولیدشده را به ال ان جی تبدیل میکردند اما بازاری برای آن نبود.
دولت آمریکا دستورالعمل «قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم» را تغییر داده و از 15 ژوئیه 2020 هر شخص یا شرکت دخیل در ساخت این پروژه را به مجازات تهدید کرد. ترامپ با همین ابزار، فشار خود به اروپا بهویژه آلمان را افزایش داد و به آنها تأکید میکرد گاز موردنیاز خود را از آمریکا و محمولههای ال ان جی تأمین کنند.
شبیه همان کاری که ریگان در دهه 80 انجام داد با این تفاوت که هدف ریگان، استفاده از ابزار تحریم برای فروپاشی شوروی بود ولی هدف ترامپ، کاهش نفوذ گازی روسیه در اروپا و جایگزین شدن ال ان جی آمریکا بهجای گاز روسیه بود. یکسوم الانجی امریکا راهی اروپا شد تا این کشور سومین تأمینکننده ال ان جی اروپا باشد. بااینحال آمریکا به جایگاه سومی در بازار گاز قانع نبود و قصد داشت تا سال 2024 به بزرگترین صادرکننده گاز ال ان جی به اروپا بدل شود.
روسیه در حال تماشای روند کاهشی عرضه گاز خود به اروپا بود که ترامپ رفت و بایدن آمد؛ رئیسجمهور جدید آمریکا که رابطه خوبی با شرکتهای نفتی نداشت، برنامهای متفاوتتر از ترامپ در پیش گرفت و با سیاستهای محیط زیستی خود، روند افزایشی تولید نفت و گاز کشورش را نزولی کرد.
دوباره این روسیه بود که نفوذ گازی خود را افزایش داد بهطوریکه در پارهای از مواقع، بیش از 45 درصد از گاز موردنیاز اروپا توسط مسکو تأمین میشد. روسها در این شرایط، به اوکراین حمله کردند و با این خیال که اروپا به دلیل وابستگی گازی، نمیتواند فشاری به پوتین بیاورد، برنامه خود را بهپیش بردند.
روسیهای که چند ماه پیش از حمله به اوکراین، با کاهش صادرات گاز قیمت این حامل انرژی را در اروپا دستکاری کرده بود، این پیام روشن را به بروکسل داد که قدرت در دست کرملین است. به همین دلیل وقتی به اوکراین یورش برد، نگرانی درباره سران قاره سبز نداشت زیرا میدانست وابستگی 40 درصدی اروپا به گاز روسیه، آنها را مجبور به سکوت خواهد کرد.
اما اینطور نشد؛ اروپاییها با طراحی تحریمها به جنگ روسیه رفتند و مسکو هم سلاح گازی خود را فعال کرد و صادرات گاز را کاهش داد. همه امید روسیه این بود که اروپا در زمستان 2022 به چنان فلاکتی در تأمین گاز بیفتد که با خفت، دوباره دست به روی مسکو دراز کند اما اینطور نشد.
اروپاییها با افزایش واردات گاز مایع و بهینهسازی مصرف انرژی، توانستند بر ابربحرانی که پیشبینی میشد غلبه کنند و روسیه هم درنهایت، به تماشای شکست خود پرداخت.واهمه و ترسی که سالها اروپا از قطع گاز روسیه داشت، نشان داد که فقط یک توهم بر بالای سر این قاره پرواز میکرد و با هزینهای بسیار کمتر از چیزی که برآورد میشد، میتوان روسیه را از گاز اروپا حذف کرد.
اتحادیه اروپا تا پیش از حمله روسیه به اوکراین، بهطور متوسط سالانه 140 میلیارد مترمکعب - حدود 40 درصد از نیاز گازی خود- را بهصورت خط لوله از روسیه دریافت میکرد. درحالیکه با کاهش 60 درصدی صادرات گاز روسیه از طریق خط لوله به اتحادیه اروپا در سال 2022، این مقدار به 60 میلیارد مترمکعب رسید.
در مقابل اما آمریکا با افزایش 140 درصدی صادرات گاز خود به اروپا، توانست در سال 2022 بیش از 60 میلیارد مترمکعب گاز به این قاره صادر کند. همچنین آمریکا در سال 2022 با افزایش 15 درصدی سهم خود از بازار گاز مایع اتحادیه اروپا نسبت به سال 2021، تقریباً نیمی از مجموع صادرات گاز به اتحادیه اروپا (46 درصد) را بر عهده داشت و با اختلاف زیاد نسبت به سایر کشورها برترین صادرکننده ال ان جی به اتحادیه اروپا لقب گرفت.
همه اتفاقات همانی بود که ترامپ میخواست و پیشبینی کرده بود؛ او درست میگفت، روسیه از گازش بهعنوان سلاح استفاده کرد و اگر اروپاییها زودتر منابع خود را متنوع میکردند، هیچگاه چنین روندی طی نمیشد. او امروز خود را برای محاکمه آماده میکند اما جایگزین شدن آمریکا بهجای روسیه، یادگاری است که برای آمریکاییها به جا گذاشت.
شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۱۸