با ورود تانکهای روسی به داخل اوکراین، متحدان مشترک آمریکا دور دیگری از تحریمها را علیه مسکو اعمال کردند. پرزیدنت بایدن در «بیانیه مشترک در مورد اقدامات محدودکننده اقتصادی بیشتر» گفت: ما رهبران کمیسیون اروپا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، بریتانیا، کانادا و ایالاتمتحده، جنگ انتخابی پوتین و حملات علیه پوتین را محکوم میکنیم. ما مصمم هستیم به تحمیل هزینهها بر روسیه ادامه دهیم که روسیه را از سیستم مالی بینالمللی و اقتصاد ما منزوی میکند. دور جدید تحریمها شامل سه اقدام کلی است، اول، حذف بانکهای منتخب روسیه از سیستم پیامرسانی سوئیفت، بهطوریکه آنها نتوانند از سیستم پیامرسانی مالی جهانی استفاده کنند. دوم، محدود کردن فروش شهروندی از طریق پاسپورت طلایی که باعث شد روسهای ثروتمند مرتبط با دولت روسیه شهروند کشورهای ما شوند و به سیستمهای مالی ما دسترسی پیدا کنند؛ و سوم، راهاندازی یک کارگروه فرا آتلانتیک برای اطمینان از اجرای مؤثر تحریمهای مالی با شناسایی و مسدود کردن داراییهای افراد و شرکتهای تحریم شده و درنهایت تقویت یا هماهنگی در برابر اطلاعات نادرست و سایر اشکال جنگ ترکیبی.
بر همین اساس، ایالاتمتحده دو بانک بزرگ روسی به نامهای VTB و Serbank را که عمدتاً با دلار آمریکا معامله میکنند، تحریم کرده است. این دومین دور تحریمها علیه روسیه است. اولین تحریم در سال 2014 رخ داد؛ زمانی که مسکو کریمه را ضمیمه کرد و اوباما با تحریم روسیه، این کشور را تنبیه کرد.
تحریم و روسیه
هر زمان که کلمه تحریم علیه هر کشوری اعلام میشود، ابتدا ایران در اذهان متبادر میشود که همان تأثیرات تضعیفکننده را بر اقتصاد و جامعه روسیه تجسم میکند؛ افت ارزش پول ملی، تحریم تجاری، کاهش ذخایر ارزی و تورم ویرانکننده. کمبود سرمایهگذاری، بیکاری فزاینده که منجر به ناآرامی اجتماعی و سیاسی میشود و شرایط را برای شورش تودهای علیه دولت در قدرت آماده میکند.
آیا روسیه از سال 2014 تحت تحریم قرارگرفته است؟ حمله جدید روسیه به اوکراین خود گویای تأثیر تحریمها بر مسکو است. اگر تحریمها ازنظر اقتصادی و سیاسی روسیه را تضعیف میکرد، همانطور که با ایران یا حتی کره شمالی انجام داده است، آیا مسکو شجاعت و ظرفیت لازم برای راهاندازی یک جنگ تماممقیاس دیگر را علیه کیف داشت و همچنین اروپای غربی را با پیامدهای اتمی تهدید میکرد؟
بلافاصله با ورود نیروهای روسی به اوکراین و اعلام تحریمها، قیمت نفت به بالاترین حد 11 سال گذشته رسید، قیمت گندم افزایش یافت و منجر به تورم قیمت مواد غذایی در جهان شد چراکه روسیه و اوکراین درمجموع 25 درصد عرضه جهانی گندم را در دست دارند.
برخی از شاخصهای اقتصادی و سیاسی نشان میدهد که پوتین در طول هفت سال تحریم روسیه را بهخوبی مدیریت کرده است. او مسکو را هم ازنظر اقتصادی و هم ازنظر سیاسی به شیوهای مصممتر هدایت میکرد. اینکه دور جدید تحریمها چگونه روسیه را تحت تأثیر قرار خواهد داد، سؤال فعلی این نوشته است. این تنها سه شاخص ذخایر ارزی، انرژی و نظامی را تجزیهوتحلیل میکند.
قدرت روسیه در چیست؟
برخلاف ایران و کره شمالی، ذخایر ارزی روسیه در این دوره از 400 میلیارد دلار به 600 میلیارد دلار افزایشیافته است. ذخایر عظیم فارکس به دولت اهرمی میدهد تا اثر تحریم را از بین ببرد. از منظر شاخص انرژی، شاید روسیه هرگز در بازار جهانی انرژی و همچنین در اوپک بهاندازه اکنون تأثیرگذار نبوده است. اکنون این سازمان به اوپک پلاس تبدیلشده است و این روسیه است که نقش اصلی را در این سازمان برعهدهگرفته است. حتی بقای شرکتهای آمریکایی که بهعنوان صادرکننده خالص، وارد بازار میشوند، در دستان مسکو است.
روسیه دارای ذخایر عظیم نفت و گاز است و پوتین با توجه به میزان ذخایر خود، روی تولید تمرکز کرده و سهم روسیه را به میزان قابلتوجهی با عربستان سعودی افزایش داده است. بیش از 10 درصد از تولید جهانی نفت در دست روسیه است درست برعکس ایران که تأثیرش بر بازار نفت، بسیار کمتر از روسهاست.
اینیک تفاوت بزرگ میان روسیه و ایران است؛ به بیان سادهتر، نفت ایران بهراحتی قابل تحریم شدن است زیرا کمبود نفت ایران بهراحتی توسط کشورهای حوزه خلیجفارس تأمین میشود درست برعکس روسها که هیچ کشوری، قادر به پر کردن نفت این کشور در بازارها نیست.
درخواست بایدن برای افزایش تولید نفت برای جلوگیری از تشدید قیمتها با اشتیاق زیاد موردتوجه قرار نگرفت. دلیل هر دو این است، هیچ کشوری اینهمه ظرفیت اضافی ندارد و دیگری، کووید-19 آنقدر آنها را تحتفشار قرار داده است که به قیمت بالای نفت نیاز دارند. افزایش 10 دلاری قیمت نفت به ازای هر بشکه، 65 میلیارد دلار به کشورهای حاشیه خلیجفارس سود میرساند و طبیعی است که این کشورها، نخواهند آن را از دست دهند.
هرگونه افزایش مداوم قیمت نفت، بهبود اقتصاد جهانی را که بهآرامی پس از دو سال از تاریکی کووید-19 خارج شده است، متزلزل خواهد کرد؛ بنابراین، جبران خسارت روسها در کوتاهمدت و حتی میانمدت ممکن نیست. مشخصات انرژی روسیه، مسکو را، آنچه کارشناسان مینامند، به یک کشور پترو استراتژیک تبدیل میکند که بدون اقدام متحد قوی علیه مسکو نمیتوان آن را از بین برد.
حضور روسیه در سوریه باعث تقویت بیشتر مشخصات انرژی این کشور میشود. هیچ منبع گازی، ازجمله خطوط لوله گاز، بدون اشاره مسکو نمیتواند از قطر یا حتی ایران به اروپا سرازیر شود. قبل از شروع بحران، بایدن، امیر قطر را به کاخ سفید دعوت کرده بود تا شاید در مورد عرضه گاز به اروپا درصورتیکه مسکو عرضه گازی را که 40 درصد از کل مصرف گاز اروپا را تأمین میکند، قطع کند، بحث کند.
امیر قطر ناتوانی قطر را نشان داد، غمگین است که این کشور قراردادهای بلندمدت خود را با مشتریان بسته است و ظرفیت مازاد برای پاسخگویی به نیازهای اروپا را ندارد. همه این اتفاقات نشان میدهد، روسیه حذف شدنی نیست.
راهکارهای کرملین
از زمان آخرین تحریمها، روسیه تعدادی از اقدامات را برای دفع تحریمها آزمایش کرده است. اول روسیه در حال بینالمللی کردن استفاده از SFMS (موسسه پیامرسانی ساختاری مالی) است که برای اهداف داخلی استفاده میکرد.
سوآپ ارزی ابزار دیگری برای ادامه تجارت و پرداخت است. چین همچنین قصد دارد از سیستم CIPS استفاده کند. یک کمیته پارلمانی به هند پیشنهاد کرده است که SFMS را احیا کند یا روش جدیدی برای پرداخت ابداع کند. دولت هند در حال مشورت با بانکها و مؤسسات مالی برای راهاندازی روپیه روبل است که در دوران شوروی محبوب بود.
ازآنجاییکه کشورهای بیشتری تحت تحریم قرار میگیرند، ایجاد یک شبکه پیامرسانی موازی با سوئیفت برای مسکو آسانتر خواهد بود.
چیزی که روسیه را از ایران متمایز کرده، این است که قدرت و نفوذ انرژی مسکو در غرب بسیار فراتر از چیزی است که انتظار میرود؛ همچنین این کشور، راهکارهای مختلفی را برای مقابله با تحریمهای غرب دارد که تهران فاقد آن بوده و است.