وحید حاجیپور | همهچیز در شبهجزیره به یکچیز ختم میشود: «پول»؛ اگر پول باشد همهچیز عادی است و اگر نباشد، همهچیز به هم میریزد بهویژه آنکه اگر حاکمیت آل سعود از تغیرات مثبت اقتصادی در این کشور گفته باشد. وضعیت امروز عربستان شاید بدترین وضعیت اقتصادی باشد که این کشور تجربه کرده باشد و پر بیراه نیست اگر بگوییم این کشور
هماکنون در یک «ابربحران» قرار دارد. بحرانی که باعثوبانیاش کسی نیست جز محمد بن سلمان.
او با برخوردهای خامی که طی سه سال گذشته داشته، دشمنان بسیاری برای خود تراشیده است بهطوریکه حتی آمریکایی ها معتقدند برای حفظ منافع بلند مدت واشنگتن، باید به فکر جایگزینی «عاقل» برای بن سلمان بود. در داخل حاکمیت، وضعیت وی شکنندهتر از گذشته است و حتی مفتیهای این کشور، از آزادیهای اجتماعی که وی به زنان اعطا کرده خشمگین هستند. شاهزادهها و همه افرادی که در به قدرت رسیدن فرزند دیگر عبدالعزیز میتوانند اثرگذار باشند، دلخوشی از او ندارند و به همین دلیل منتظر موقعیت مناسبی هستند تا با هماهنگی کامل با آمریکا، وی را از قدرت خلع کنند.
هرچند که آمریکایی ها با این ابزار بهخوبی توانستهاند وی را تهدید کرده و درازای آن امتیازات بیشماری از وی بگیرند اما قوه عاقله سیاست خارجی یانکیها بر این باور است او گزینهای نیست که بتواند منافع آمریکا را تأمین کند و نباید اشتباه دهه 60 میلادی را تکرار کرد. سالهایی که وقتی عبدالعزیز درگذشت، آمریکا سعود بن عبدالعزیز را پادشاه کرد که با عملکردی بسیار ضعیف، عربستان را تا نزدیکی جنگ داخلی به پبش برد و کار به جنگ نیروهای نظامی سعودیها با یکدیگر کشید.
گرچه تفاوتهایی میانروزهای سعود و حال و هوای امروز بن سلمان وجود دارد، اما هر چه که هست آمریکایی ها از به خطر افتادن منافع خود احساس خطر میکنند. بن سلمان تمرکز ویژه توسعه عربستان را بر اقتصاد بنا گذاشته است و با بلندپروازیهایی که تبدیل به برنامه کرده است، هرچه را که بر سر راهش باشد درو میکند. او حتی تعدادی از شاهزاههای پر نفوذ سعودی را در در یک هتل حبس کرد تا با ژست مبارزه با فساد، میلیاردها دلار از آنها بگیرد تا در اقتصاد عربستان هزینهاش کند.
*یک برکناری مهم
بن سلمان وقتی به قدرت رسید،
علی النعیمی وزیر نفت عربستان را برکنار کرد؛ النعیمی مدافع سرسخت استراتژی بود که سالها در عربستان پیگیری میشد. در اوپک دو دیدگاه اصلی وجود دارد که یکی معتقد به حفظ بازار است و دیگری معتقد به ثبات قیمت و البته افزایش آن، گروه اول را عربستان راهبری میکند و گروه دوم را کشورهایی همچون ایران، ونزوئلا و الجزایر.
ریاض در مقابل کاهش تولید غالباً مقاومت میکرده زیرا معتقد است برای این کشور سهمش از بازار مهمتر از قیمت است؛ بر اساس این دیدگاه چنانچه این کشور و یا اوپک کاهش تولید دهد کشورهای دیگر جایگزین آن خواهند شد؛ این استراتژی همواره در عربستان وجود داشت
النعیمی نیز در سال 2016 که قیمت نفت به زیر 20 دلار سقوط کرد دست از خط مشی این کشور برنداشت.
وقتی بحث فریز نفتی با مشارکت روسیه مطرح شد، وزیر وقت نفت سعودیها علاقهای به آن نداشت تا با اجبار بن سلمان این برنامه پذیرفته شود و چندی بعد، علی النعیمی برکنار شود و در گفتوگو با فاینشال تایمز، به
انتقادهای وحشتناک از روسیه و حاکمیت عربستان بپردازد.
بن سلمان، خالد الفالح را جایگزین او کرد و وقتی
فالح نیز با خصوصیسازی آرامکو مخالفت کرد و در پیشبرد امور کند عمل کرد، او نیز برکنار شد؛ بن سلمان پول میخواست و میخواهد برای آنکه بتواند برنامههای خود را بهپیش ببرد و از طرف دیگر، برای خود نفوذ منطقهای کسب کند. این همان پدیدهای است که بسیاری از دشمنانش به انتظار نشستهاند تا شکشتش را در افزایش درآمدهای عربستان جشن بگیرند.
با شیوع ویروس کرونا، قیمت نفت وارد کانال 40 دلاری شد و ارزش سهام عربستان به کمترین میزان خود از ابتدای عرضه آن رسید. ارزش سهام شرکت آرامکو به پایینترین حد از زمان عرضه اولیه آن در بورس در ماه دسامبر رسید، یعنی 31.5 ریال.
بن سلمان در چنین شرایطی حتی به سمت اصلاح یارانههای انرژی رفته و قصد دارد با افزایش بهای برق، درآمد دولت را افزایش دهد. از سوی دیگر طرح دولت برای افزایش قیمت بنزین با اعتراضات بسیاری از مردم عربستان بهویژه در شبکههای اجتماعی روبهرو شده است. شرکت آرامکو فاش کرد که مدت بازنگری دورهای نرخ بنزین از ماه فوریه جاری بهجای هر سه ماه یکبار، ماهانه تعیین خواهد شد.
همزمان با چنین وضعیتی 500 شرکت عربستانی به ورشکستگی رسیدند؛ در شش ماه گذشته سود شرکت سابیک بزرگترین شرکت پتروشیمی عربستان ۵ میلیارد ریال بوده است درحالیکه در مدت مشابه سال گذشته این شرکت ۱۲.۲ میلیارد سود کرده بود. این به معنای ضرر ۶۸ درصدی این شرکت است.
چندی پیش بود که واشنگتنپست پیشازاین در گزارشی با اشاره به اینکه بین ۲ تا ۴ میلیون سعودی با درآمد ماهانه کمتر از ۵۳۰ دلار (روزی ۱۷ دلار) زندگی میکنند اعلام کرد بیکاری و فقر در حال افزایش است و دولت سعودی میزان فقر را پنهان میکند. همه اینها در حالی است که نشانههای بدی از کسری بودجه عربستان شنیده میشود. بهعنوان نمونه مؤسسه اعتبارسنجی استاندارد اند پورز، پیشبینی کرد کسری بودجه دولت عربستان سعودی بهطور متوالی افزایش یابد.
دماسنج اقتصادی عربستان، زمانی نرمال است که قیمت نفت در وضعیت مناسبی قرار داشته باشد؛ در چنین اتمسفری که اوضاع اقتصادی شبهجزیره بحرانی است، کاهش قیمت نفت میخ آخری است که ممکن است تابوت بن سلمان را برای همیشه ببندد. او بهخوبی میداند به پول نیاز دارد و در صورت عدم افزایش قیمت نفت، روزهای بدتری را تجربه میکند. اگر بهای هر بشکه طلای سیاه با کاهش 10 دلاری در طول یک سال همراه باشد این کشور سالانه 26 میلیارد دلار ضرر میکند، رقمی که برای بن سلمان نمیتواند جدی گرفته نشود.
حالا با مخالفت روسیه برای کاهش تولید، بهای نفت سقوط کرده تا بن سلمان در ابتدای کابوسی که به او تحمیلشده، جدیترین مخالفان خود یعنی احمد بن عبدالعزیز و محمد بن نایف را بازداشت کند. او میداند شاهزادهها نفوذ بسیاری در قابل و طوایفی دارند که میتوانند کار بن سلمان را تمام کنند و در شرایطی که قدرت وی در پر متزلزلترین دوران خودش قرار دارد، قلع و قمع منتقدانش پس از ضربه نهایی روسها نخستین اقدامی است که ولیعهد جوان در پیش گرفته است.
پول که نباشد همهچیز در عربستان به هم میریزد.