چینیها در جدیدترین گزارش گمرکی خود از تداوم واردات نفت از ایران گفتهاند؛ روزانه بیش از 205 هزار بشکه میزان نفتی است که چینیها از شرکت ملی نفت دریافت میکنند؛ با انتشار این گزارش، برخی گزارههای کد شده در این گزارش را نشانگر بی توجهی چین به تحریمهای آمریکا عنوان کردند که با تائید این موضوع، اما نباید مهمترین دلیل تداوم صادرات نفت به چین را فراموش کرد.
چینیها بزرگترین مشتری نفتی ایران هستند؛ چینیها گاهی روزانه 700 هزار بشکه نیز از ایران نفت دریافت کردند اما میانگین واردات نفت از کشورمان بین 500 تا 600 هزار بشکه در روز بوده است. چینیها بیش از 8 میلیون بشکه نفت وارد میکنند که سعی کردهاند با متنوع سازی منابع وارداتی خود، تا آنجایی که ممکن است به امنیت انرژی خود ضریب بالایی بدهند.
چینیها در معادلات انرژی خود یک رویکرد اساسی دارند؛ انرژی موتور محرکه اقتصاد چین است و بر همین اساس، آن را یک عنصر امنیتی هم میدانند و بر همین مبنا، روابط خود را با کشورهای تولیدکننده نفت بسیار فراتر از فروشنده – خریدار تعریف کردهاند بطوری که طی یک دهه میزان واردات نفت از روسیه را از سطح 300 هزار بشکه به 1.5 میلیون بشکه در روز رساندهاند.
چینیها طی یک دهه اخیر شرکتهای نفتی خود را با حمایت سیاسی، به شرکتهای بزرگ جهان تبدیل، و سرمایه گذاری خود را کاملا هدفمند و چند لایه تعریف کردهاند. دولت چین با توجه به اهمیت انرژی بستههای همکاری بلندمدتی را روی میز کشورهای نفتی قرار میدهد، از عربستان، کویت، عراق، برزیل و .. گرفته تا روسیه و آنگولا و سایر کشورها. مهمترین رویکرد چینیها توسعه میادین نفت با تامین مالی دولت است به این شرط که این سرمایه گذاری صرفا نباید یک سرمایه گذاری باشد.
سرمایه گذاری چینیها، سرمایهگذاری در قبال دریافت نفت بصورت بلند مدت است ( oil for investment )که از هیچ قاعدهای پیروی نمیکند به جز منافع ملی این کشور. به همین دلیل است این کشور در سراسر چهان فعالیت نفتی دارد و با سرمایهگذاریهای خرد و کلان امنیت انرژی خود را تامین میکند. این رویکرد در قبال ایران هم به عنوان یک بازیگر اصلی نفت جهان پی گرفته شد و 10 سال پیش قراردادهای توسعه میادین آزادگان شمالی، آزادگان جنوبی و یادآوران با شرکتهای چینی امضا شد درست در روزهای تحریم.
گرچه انتقاداتی به جزئیات توسعه این میادین مشترک به چینیها وارد است اما به هر شکل با توسعه این میادین – بجز آزادگان جنوبی – تولید از غرب کارون به بیش از 250 هزار بشکه افزایش یافت و چینیها نفتی که امروز از ایران وارد میکنند، همان نفتی است که بابت استراتژی خود دریافت میکنند.
به بیان سادهتر، چینیها با این استدلال که نفت وارد شده از ایران، بازپرداخت سرمایهگذاری انجامشده در میادین نفتی ایران است، از تحریمهای آمریکا پیروی نمیکند درست برخلاف شرکتهای غربی که با یک اشاره، قراردادهای قانونی خود را رها کرده و حتی از خرید نفت ایران انصراف میدهند.
همین میزان نفتی که ایران به چینیها میفروشد مرهون قراردادهایی است که در دولت دهم امضا شد و امروز نفت صادراتیِ به چین، مدیون قراردادهایی است که حتی یکی از آنها طی 6 سال گذشته اجرایی نشد؛ متاسفانه وزارت نفت با بی محلی به استراتژی چینیها،نه تنها آنها را از ایران دور کردند بلکه باعث شد کشورهای همسایه و حتی برزیل با امضای قراردادهای مهم با شرکتهای چینی، منابع تامین نفت خود را در قالب استراتژی انرژی چین، تغییر دهند و یا حجم صادرات نفتشان به چین را بیشتر کنند.
چینیها طی چند سال گذشته از آمادگی خود برای اجرای فاز دوم میادین یادآوران و آزادگان شمالی گفته بودند که همه درخواستهای آنان وتو شد در حالی که اگر درخواست چینیها غیرعقلانی بود، امروز شرکتهای چینی در سراسر جهان به سرمایه گذاری مشغول نبودند. رویکرد غرب گرایانه وزارت نفت موحب دور شدن قطب واردات نفت جهان از ایران شد و نفتی که امروز به چین میرود، ثمره قراردادهای دولتی است که از نظر وزیر نفت، بزرگترین خیانت را به کشور کرده است.!
بزرگترین معضل حاکمیت 6 ساله در وزارت نفت، خودبزرگ بینی با بهرهگیری از مدلهای قدیمی مدیریتی و به اصطلاح استراتژیکی است که چیزی جز تضییع منافع ملی برای کشور نداشته و فرصتها را یک به یک به کشورهای رقیب واگذار کرده است. برای فرار از پاسخگویی نیز چین، روسیه و عراق را مقصر میدانند و صد البته دولت قبل که در حال ارتزاق از اقدامات آن هستند.
دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۴۹