میز نفت| نیم نگاهی به ظرفیتهای اقتصادی برای شرکتهای خارجی در سوریه نشان میدهد یکی از عوامل مهم در تحولات اخیر سوریه، جذابیت اقتصادی است که برخی کشورها متوجه ان شدهاند.
نبردهای کنونی در سوریه، این کشور را به سوی تحقق سناریوی تقسیم آن به دو بخش شمالی و جنوبی سوق داده است. نیروهای کرد، آمریکایی، داعش، ترکیه و سوری در حال نبرد برای تحقق خواستههای خود هستند.
بشار اسد که در سال گذشته توانسته بود بخش اعظم خاک کشورش را از نیروهای شورشی پس بگیرد، با ورود ارتش ترکیه به خاک سوریه با شرایط دشواری روبرو شده است.
با ذخایر نفت نیمه شمالی
در منطقه شمال سوریه، همه میادین نفت این کشور قرار دارند و نیروهای کرد مخالف دولت، کنترل تولید حدود ۶۰هزار بشکه نفت در روز را در اختیار دارند. خط لولههایی نیز از شمال شرق و حومه دیرالزور در شرق سوریه تا پالایشگاههای حمص و بن یاس ساخته شدهاند.
این میادین در حملات هوایی ارتش آمریکا آسیب زیادی دیدهاند. اما از اهمیت بالایی برای اقتصاد سوریه برخوردار هستند. در ماه می امسال در مناطق تحت کنترل دولت بشار اسد اعتراضاتی به دلیل کمبود سوخت روی داد و دمشق وادار شد تا روزانه ۳۰ تا ۶۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد کند.
واردات نفت این کشور با مخالفتهای گسترده غرب روبرو است. در تابستان امسال، نفتکش آدریان دریا در جبلالطارق به دلیل تخطی از تحریمهای اتحادیه اروپا علیه دولت بشار اسد توقیف شد. اما پس از آزادی و برخلاف تعهدات تهران، بار دیگر روانه آب های سوریه شد.
پازل پیچیده
روسیه و به صورت دقیقتر شرکتهای روسی، خواهان استفاده از فرصتهای اقتصادی در خاک سوریه هستند.روسیه در ژانویه امسال قراردادی برای بهرهبرداری از میادین تحت حاکمیت دولت بشار اسد امضا کرده است. در فوریه سال گذشته نیز شرکت استرویترنسگز با مدیریت گنادی تیمچنکو و از مردان مورد اعتماد کرملین توانست قرارداد تولید فسفات از منطقه مرکزی پالمیرا را در دست گیرد.
تیمچنکو بنیانگذار غول تجارت نفت گانور بوده و از سرمایهگذاران کلیدی در پروژه ال ان جی نواتک به شمار میرود. پس از بحران شبه جزیره کریمه در سال ۲۰۱۴ میلادی، وی از سوی واشنگتن تحریم شد.
تقسیم غنایم نبرد شام
در نزدیکی کوبانی و میان منطقه عملیاتی ارتش ترکیه، کارخانه سیمان لافارج وجود دارد. رود فرات مرز میان مناطق تحت کنترل اسد و کردها را ترسیم کرده است.
منطقه پالیمار، مهمترین حوزه تولید گاز طبیعی در سوریه است و پس از بازسازی نیروگاههای سوریه، این میادین از اهمیت زیادی برای خوراک تاسیسات تولید برق برخوردار خواهد بود.
در شرایط کنونی، با فاصله گرفتن کردها از مرزهای شمالی و ورود نیروهای سوریه به مناطق شمالی و شرقی، فرصت مناسبی برای روسها جهت استخراج ذخایر نفت این کشور فراهم شده است. بارها رهبران دمشق از جنگ سوریه به عنوان بهانه غرب برای سلطه بر منابع نفت و گاز کشورشان یاد کردهاند.
یکی از دلایل مهم حضور دولت روسیه در جنگ سوریه را باید حضور در بندر طرطوس این کشور در سواحل مدیترانه دانست. چراکه ناوهای روسیه میتوانند در همسایگی مرزهای اروپا لنگر اندازی کنند. به همین دلیل منتقدان خروج ترامپ از سوریه معتقدند رها کردن بحران این کشور به معنای خالی کردن فضا برای حکمفرمایی خرسها خواهد بود.
به هر ترتیب، درآمدهای بخش نفت و گاز، سیمان و فسفات میتواند مسیر بازسازی کشور ویران شده سوریه را هموارتر کند. دونالد ترامپ رئیسجمهوری ایالاتمتحده هفته گذشته در توئیتی بحث برانگیز نوشت: «ما کنترل نفت در خاورمیانه را در دست گرفتهایم.» هرچند در واقع، این جمله تنها زمانی میتواند صحیح باشد که منظور از ما، بشار اسد، ایران و روسیه باشد.
اما ترکیه، نقشی متفاوت را ایفا میکند. میادین نفتی سوریه به نظر نمیرسد فعلا در کانون توجه آنکارا قرار داشته باشد. اما رهبران ترکیه از قطع درآمدهای نفتی شورشیان کرد خوشحال خواهند بود.
ترکها در برابر کردهای عراق و سوریه مواضع متفاوتی دارند. آنها با رهبران اقلیم کردستان قرارداد خرید و ترانزیت نفت تا سواحل مدیترانه امضا کردهاند، اما خواهان سرکوب و حذف منابع درآمدی کردهای سوریه هستند.
شرکت روسنفت نیز در سال ۲۰۱۸ میلادی، قراردادی برای صدور گاز کردستان به ترکیه امضا کرده است. خط لوله کردستان به ترکیه در گذشته از اهداف اصلی حملات گروه پ ک ک از گروههای نزدیک به کردهای سوریه محسوب میشد. و اینک با آغاز عملیات ارتش ترکیه ممکن است شاهد آغاز عملیات هایی علیه آن باشیم.
ترامپ پس از چراغ سبز اولیه به عملیات نظامی آنکارا، هماکنون از احتمال نابودی اقتصاد ترکیه به دلیل این ماجراجویی سخن میگوید. اقتصاد دولت اردوغان به شدت وابسته به منابع مالی خارجی است و با تیره شدن روابط اردوغان و ترامپ و احتمال تحریم ترکیه از سوی کنگره، پیش بینی آینده رهبران ترک تبار آنکارا بسیار دشوار شده است.
اگر آنکارا سناریوی تقسیم سوریه به دو بخش شمالی و جنوبی را در پیش گیرد، دولتهای آینده ترکیه باید هزینههای هنگفتی بپردازند. اما احتمالهای دیگری نیز برای رابطه برد-برد ایران و آمریکا وجود دارد. ایران سالانه ۲ میلیارد دلار گاز طبیعی به ترکیه می فروشد. آمریکاییها تاکنون با تداوم این قرارداد مخالفتی نداشتهاند.
مهمترین چالش واردات گاز ترکیه در فصل زمستان و فقدان منابع گازی در دسترس برای استانهای شرقی روی میدهد. قطع گاز خریداری شده از ایران میتواند زندگی ساکنان فقیر شرق ترکیه را تا مرز بحران پیش ببرد. به علاوه، لغو این قرارداد برای تهران و آنکارا هزینههای هنگفتی به دنبال داشته باشد.
با افزایش اعتیاد واشنگتن به اعمال تحریم، آینده روابط با آنکارا از اعضای کلیدی ناتو با ابهامهایی روبرو خواهد شد. هرچند افزایش خرید گاز از روسیه و یا اقلیم کردستان، یک راه حل پیشنهادی خواهد بود.
آنکارا به دلایل امنیتی و سیاست داخلی، عملیاتی پرریسک را آغاز کرده است. دولت ترامپ به خوبی از پیامدهای مثبت و منفی این اقدام اطلاع دارد. مسکو، تهران و دمشق، پس از پنج سال جنگ فرسایشی، برگهای برنده بازی را در اختیار دارند. اما مردم سوریه، قربانیان اصلی بازی ژئوپلیتیک غولها در خاک کشورشان هستند.
منبع: The Naional
سه شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۳