میز نفت | با سقوط پهپاد آمریکایی و حمله به نفتکشها، دونالد ترامپ از اجرای اقدام متقابل علیه ایران سخن میگوید. ایران و ایالاتمتحده بیش از هر زمان دیگری در دوره ۴۰ ساله انقلاب ایران به جنگ نزدیک شدهاند. اما با تلاش ایرانیها برای یافتن شرکای منطقهای در این وضعیت، چینیها میتوانند منافع قابل توجهی کسب کنند.
معاهده برجام نتوانست راهی برای معامله ایران و اروپا بگشاید و روسیه نیز تنها در مذاکرات از تهران حمایت کرده است اما چین به عنوان یکی دیگر از امضاکنندگان این معاهده، در مورد اتفاقات چند هفته اخیر سکوت کرده است. پرسش کلیدی اینست که تاثیر افزایش تنشها میان ایران و ایالات متحده بر چین چیست؟ و پکن چه اقداماتی می تواند انجام دهد؟
ایران در قلب نقشههای ژئوپلیتیک چین در قرن بیست و یکم میلادی قرار دارد. طرح یک کمربند، یک راه یا راه ابریشم جدید چین از ۲۰۰۰ کیلومتر خاک ایران و به عنوان گذرگاه اتصال چین به آسیای میانه و غرب آسیا عبور میکند. بخشی از پروژههای زیرساختی این طرح در این کشور قرار گرفته است. پکن علاوه بر مشارکت در توسعه میدان پارس جنوبی، در ساخت سامانه های حمل و نقل شهری در چند شهر بزرگ ایران هم مشارکت دارد. در بازارهای ایران نیز انبوهی از کالاهای چینی به چشم میخورد.
با وجود تحریمهای ایالاتمتحده علیه خریداران نفت ایران، چینیها همچنان به خرید نفت این کشور (هرچند با مقدار کمتر) ادامه دادهاند. با وجود اهمیت ایران در راهبردهای رهبران اژدهای زرد، روابط تجاری ایالاتمتحده و چین برای آنان از اولویت بسیار بیشتری برخوردار است.
جنگ تجاری واشنگتن و پکن نیز با فرازوفرودهای متفاوت ادامه دارد. رهبران چین روابط خود با دولتهای عربستان سعودی و رژیم اسراییل (به عنوان دشمنان تهران و متحدان دیرین ایالاتمتحده ) را توسعه دادهاند.
عکسالعمل چینیها در برابر سرنگونی پهپاد جاسوسی آمریکایی خویشتنداری طرفین و پایبندی به برجام بوده است. اما اگر شاهد آغاز جنگ در خلیجفارس باشیم، چه اتفاقاتی روی خواهد داد و موضع پکن چه خواهد بود؟ در شرایط کنونی، آمریکاییها ممکن است تجهیزات نظامی ایران را هدف قرار دهند. علیرغم حضور جنگ طلبانی نظیر جان بولتون در کاخ سفید، ترامپ تمایلی به پیاده کردن نیرو در خاک ایران ندارد. فعالیتهای ارتش آمریکا نیز نشان میدهد شاهد عملیات گسترده نظامی نخواهیم بود.
البته ایرانیها نیز به صورت مستقیم و یا به وسیله نیروهای مورد حمایت تهران از خود دفاع خواهند کرد. این نبردها ممکن است به صورتی غیرقابل کنترل ادامه یابد. ایران تهدید کرده تنگه هرمز را خواهد بست. این اقدام کابوسی برای کشورهای صادرکننده نفت در منطقه خلیج فارس خواهد بود.
می توان پیشبینی کرد که بسته شدن تنگه هرمز با پاسخ شدیدی از سوی ایالاتمتحده روبرو شود. این اقدامات ایالات متحده با حمایت احتمالی بسیاری از دولتهای همپیمان آنها نیز روبرو خواهد شد.
در مورد موفقیت ایران در بستن تنگه هرمز، تردیدهایی وجود دارد. ممکن است ایران اقدام به مینگذاری در آبهای اطراف تنگه هرمز کند. در مقابل، نیروی دریایی ایالاتمتحده در پاکسازی مناطق مینگذاریشده از توانایی بالایی برخوردار است.
در سال های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ میلادی، نیروهای نظامی ایران رزمایش هایی با سناریوی بستن تنگه هرمز اجرا کردند. برای مقابله با مینهای دریایی میتوان از گزینه نفتکشهای دوجداره استفاده کرد که در برابر انفجار مقاوم هستند.
با بسته شدن تنگه هرمز، شاهد استفاده از نفت ذخیره شده در دنیا خواهیم بود. گفتنی است که دو کشور عربستان سعودی و امارات متحده از ظرفیت صادرات ۴.۳ میلیون بشکه نفت از طریق خط لولههای دورزننده تنگه هرمز برخوردارند. در رسانههای عربستان، شاهد بررسی مجدد پیشنهاد ساخت یک کانال در صحرای عربستان هستیم که به دریای سرخ متصل خواهد شد.
در مقابل، ایران فاقد راهکاری برای دور زدن تنگه هرمز پس از عملی شدن سناریوی بستن آن است.
جنگ نفتکشها در دوره جنگ ایران و عراق (دهه ۱۹۸۰ میلادی) شباهت زیادی با وضعیت کنونی دارد. در آن دوره، ایران از صدور نفت عراق از طریق تنگه هرمز جلوگیری کرد. نیروی دریایی ارتش ایالات متحده تلاش کرد تا با این اقدام ایران مقابله کند تا جریان صدور نفت به بازارهای جهانی ادامه یابد. خاطرات آمریکایی ها از آن جنگ باعث شد تا سیاستهای ایالاتمتحده در برابر ایران، خلیج فارس و تنگه هرمز تغییر گسترده ای کند.
به صورتی مشابه، احتمال زدوخورد بر سر تنگه هرمز واقعی است. تهدیدهای شفاهی ایران نیز میتواند آتش برخوردها را حتی بدون دست زدن به اقدامی برای بستن تنگه هرمز، شعله ور کند.
احتمالا آنها همانند هفتههای اخیر، طرفین درگیر را به صلح تشویق خواهند کرد. البته آنها نمیتوانند اقدامات بیشتری انجام دهند. به هر حال، با حمله به ایران، روابط تهران و پکن نزدیک تر خواهد شد. محافظه کاران و تندروها که از مخالفان توافق هستهای بوده اند، تلاش میکنند تا از شرایط کنونی برای اعمال فشار بر دولت بهره ببرند. با مواضع کنونی اروپا، ایرانیها ناچار به توسعه روابط با روسیه و چین هستند. هرچند چینیها همانند تحریم پیشین، پشتیبان مناسب تری برای تهران خواهند بود.
نویسنده: سیمون تیوبالد
منبع: East Asia Forum
مترجم: محسن داوری