عضرنفت/ متن زیر بخشی از گفت و گوی خبرگزارس فارس با علیرضا بازارگان عضو گروه محیط زیست دانشکده مهندسی عمران در دانشگاه صنعتی خواجه نصیر الدین طوسی با موضوع توافقنامه پاریس است. بازارگان باوجود داشتن پیشنهاد از دانشگاه آکسفورد، دانشگاه علم و فناوری هنگکنگ را برای دوره دکترای خود زیر نظر یکی از پرارجاعترین اساتید دنیا در مهندس شیمی، پروفسور گوردون مککی، انتخاب کرد. وی با دریافت بورس تحقیقاتی دیگری بخشی از تز دکترای خود را در دانشگاه کمبریج انگلستان به انجام رساند و نهایتا در ژانویه سال 2015 موفق به دریافت مدرک دکتری شد و به ایران بازگشت.
وی در این گفت و گو به نکات خوبی درباره توافقنامه پاریس اشاره کرده است اما پیش از آنکه به گفت و گو بپردازیم بهتر است به این توافقنامه اشاره داشت. در تاریخ 12 دسامبر سال 2015 ، نمایندگان 195 کشور جهان پس از سالها تلاش به توافقی در چارچوب پیماننامه سازمان ملل در زمینه تغییرات اقلیمی (UNFCCC) برای مقابله با تغییرات اقلیمی و انتشار گازهای گلخانهای دست یافتند.
متن این توافقنامه پس از مذاکراتی که در بیست و یکمین کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد در پاریس صورت گرفت ،تصویب شد و در روز 22 آوریل همان سال در نیویورک طی مراسمی به امضا رسید. هر کشوری که توافقنامه را به رسمیت شناخته است، درجهای از مشارکت ملی را در جهت کاهش گازهای گلخانهای برای خود تعیین میکند که در بند سوم پیمان به آن اشاره شدهاست.
میزان مشارکت باید هر پنج سال یکبار به دبیران UNFCCC گزارش شود تا به ثبت برسند. جمهوری اسلامی ایران نیز با امضای این توافقنامه خود را به کاهش 4 الی 12 درصدی انتشار گازهای گلخانهای متعهد کرده است. سال گذشته، این توافقنامه جهت اجرایی شدن به صحن مجلس رفت و مورد تایید قرار گرفت، اما به علت ابهامات موجود توسط شورای نگهبان رد و برای بررسی های بیشتر به مجلس باز گردانده شد. بنابراین، تاکنون این توافقنامه در ایران اجرایی نشده است.
بازرگان در این مصاحبه گفته است:
*اگر منظورتان از آلایندگی دی اکسید کربن مادهای است که مثلا سمی باشد یا با استشمام آن انسان دچار مشکلی مانند سرطان یا امراض دیگر بشود، خیر، دی اکسید کربن آلاینده نیست. استشمام این ماده هیچ ضرری ندارد. اما انتشار دی اکسید کربن از آن جهت مهم است که این گاز اثر گلخانهای و گرمایش کره زمین را تشدید می کند. همچنین به دلیل ترکیب دی اکسید کربن با آب و ایجاد اسید کربنیک، این گاز pH دریا را پایین آورده و می تواند آن را اسیدی کند. یک نمونه بی ضرر از گازهای گلخانهای که میتوان به آن اشاره کرد بخار آب است که بیشترین اثر گاز گلخانه ای بعلت وجود بخار آب است.
*چیزی که همگی در مورد آن اتفاق نظر دارند این است که کره زمین طی سالهای اخیر (بعنوان مثال در 100 سال اخیر) گرم شده است. اما سوال این است که چه چیزی باعث گرم شدن زمین شده است. تئوریهای مختلفی برای توجیه علت گرم شدن زمین وجود دارد. بعضی از تئوریها بر پایه میزان فعالیت خورشید هستند، یعنی چون فعالیت خورشید افزایش پیدا کرده، کره زمین گرمتر شده است. تئوریهای دیگر نیز مسائل دیگری را مطرح میکنند. ولی تئوری گازهای گلخانهای از تمام تئوریهای دیگر مشهورتر است و اکثر دانشمندان آن را قبول دارند.
*در حال حاضر، کشور چین بزرگترین تولید کننده گازهای گلخانهای در دنیاست و بعد از آن آمریکا قرار دارد. البته باید توجه کنیم که کشور چین تولیدات و جمعیت بسیار زیادی دارد و یک مقدار غیر منصفانه است که بگوییم چین بزرگترین تولید کننده گازهای گلخانهای است. بطوریکه اگر میزان تولید دیاکسیدکربن سرانه را ببینید، چین در صدر قرار نمیگیرد، بلکه کشورهای خلیج فارس مانند امارات، عربستان، کویت و غیره رتبه بالاتری را در این شاخص کسب می کنند، چرا که جمعیت کمی دارند ولی بشدت گازهای گلخانهای زیادی تولید میکنند. پس باید اینطور بگوییم که اگر به تولید میزان سرانه نگاه کنیم، بزرگترین تولید کنندگان این گازها کشورهای حاشیه خلیج فارس بهمراه آمریکا هستند. آمریکا چه در شاخص تولید کل گازهای گلخانهای و چه در شاخص تولید سرانه این گازها از رتبه بدی برخوردار است.
*یک مساله دیگر تولید تاریخی گاز گلخانهای است. به این معنا که کشوری مانند چین فقط در چند دهه اخیر است که گاز گلخانهای قابل توجهی تولید میکند، در صورتی که آمریکا و اتحادیه اروپا بیش از 100 سال است که گاز گلخانهای تولید میکنند. پس اگر از منظر انباشتگی گاز گلخانهای نگاه کنیم، گناه کاران اصلی آمریکا و اتحادیه اروپا هستند. از انقلاب صنعتی تا به امروز، اتحادیه اروپا و آمریکا حدودا نیمی از تمام گازهای گلخانهای بشر را تولید کرده اند.
*برای حل معضل گازهای گلخانهای به یک توافق جهانی نیاز است، زیرا حتی اگر یک یا دو کشور صنعتی به توافق پایبند نباشند، تلاش بقیه کشورها نیز کم اثر خواهد شد. به همین دلیل توافق پاریس که توافقی بین حدود دویست کشور بود، بسیار توافق مهمی است، چون همه توانستند بر سر یک میز بنشینند و با هم کنار بیایند.
*چند دهه است که کشورهای دنیا تلاش میکنند به توافقهایی دست پیدا کنند، که معروفترین آنها «توافق کیوتو» است که متاسفانه با شکست روبرو شد. با وجود اینکه برای توافقهای دیگری در کوپنهاگ، ژوهانسبورگ و سائوپائولوی برزیل تلاشهایی صورت گرفته بود، اما هیچکدام در زمینه تغییراقلیم به جامعیت و اهمیت معاهده پاریس نبودند. شاید بشود اینطور گفت که توافقهای قبلی بنحوی با دستاوردها و شکستهایشان زمینهای را برای توافق پاریس ایجاد کرده بودند که مهمترین و جامعترین توافق تاریخ در زمینه گازهای گلخانهای بود و همچنان هست.
*زمانیکه در مورد کشورهایی صحبت میشود که عضو توافق پاریس نیستند، اسم دو کشور زیاد مطرح میشود . یکی از آنها سوریه است، که متاسفانه در زمان امضای این توافقنامه درگیر جنگ داخلی شدیدی شد و این فرصت را نداشت و از امکانات کافی برخوردار نبود که بتواند نمایندههایی برای امضای این توافقنامه بفرستد یا مطالعات مربوطه را انجام دهند. کشور دیگری که بر سر زبانها ست و در این معاهده عضو نیست نیکاراگوئه است. داستان نیکاراگوئه بسیار جالب است. بنظر میرسد که نیکاراگوئه از امضای توافق پاریس اجتناب کرد، نه به این دلیل که اعتقادی به گرم شدن کره زمین نداشت یا احساس میکرد که نباید از انتشار گازهای گلخانه ای جلوگیری شود. بلکه برعکس، احساس میکرد توافق پاریس به اندازه کافی به این موضوع اهمیت نمیدهد و آن طور که باید مجدانه با انتشار گازهای گلخانهای برخورد نمیکند. درواقع، از آنجا که نیکاراگوئه احساس میکرد بایستی اقدامات بسیار شدیدتر و جدیتری برای جلوگیری از گرم شدن کره زمین انجام شود، این توافقنامه را امضا نکرد.
*میگویند بعضی کارشناسان معتقدند که توافقهایی مانند توافق پاریس زمانی تنظیم شدهاند که تولید نفت و گاز در اتحادیه اروپا به نقطه پیک رسیده و کشورهای اروپایی در آینده نفت و گاز نخواهند داشت. به همین دلیل بدنبال محدود کردن رشد اقتصادی سایر کشورها با انعقاد چنین توافقهایی هستند.. برای پاسخ به این گفته باید اذعان داشت که توافقهایی مانند توافق پاریس چند دهه است که شکل میگیرند و بر روی آنها بحث میشود. مهمترینِ آنها، توافق کیوتو است که در سال 1992 صورت گرفت. پس نمیتوان ادعا کرد که توافق پاریس فقط با ته کشیدن منابع انرژی اروپا ایجاد شده است. مثال نقض دیگر این است که در حال حاضر آلمان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر ذغال سنگ در جهان است که نوعی سوخت فسیلی محسوب میشود، ولی با این حال، با جدیت با انتشار گازهای گلخانهای مبارزه میکند. بنابراین این تئوری را نمیپذیرم. البته یک نکته صحیح است. آن هم که این که اصولا از لحاظ استراتژیک، سرمایهگذاری بر روی انرژی های تجدیدپذیر برای اروپا بسیار مطلوب است، در حالی که برای ما آن قدرها هم حیاتی نیست. در واقع ما با ذخایر وافر نفت و گازی که در اختیار داریم، مانند اروپاییها محتاج و در به درِ انرژیهای تجدیدپذیر نیستیم.
*آقای ترامپ در روز پنجشنبه یکم ژوئن در برابر خبرنگاران بیانهای قرائت کرد و به قول انتخاباتی خود، مبنی بر خروج کلی ایالات متحده از توافق پاریس یا عوض کردن شرایط آن، عمل کرد. او اعلام کرد که ایالات متحده آمریکا از توافق پاریس خارج خواهد شد. این به معنای خروج ضربتی از این توافقنامه نیست، چون دولت قبلی این توافقنامه را امضا کرده بود و درصورتیکه هر کشوری از جمله آمریکا بخواهد از آن خارج شود، بایستی فرایندی را طی کند و احتمالاَ این روند تا سال 2020 بطول خواهد انجامید. اما اهمیت موضوعی را که آقای ترامپ در روز پنجشنبه اعلام کرد این است که دیگر پایبند به آن شرایط عهدنامه و توافق نخواهد بود و در واقع به آن محدودیتهایی که برای انتشار گازهای گلخانهای در نظر گرفته میشد پایبند نیست. آمریکا کار خودش را خواهد کرد و عملاَ به مواردی که تعهد داده بود عمل نخواهند کرد. بنابراین، درست است که خروج رسمی و قانونی از توافقنامه پاریس چندین سال طول میکشد، اما در عمل از همین امروز اقداماتی را که بایستی برای کاهش گازهای گلخانهای انجام میگرفت، صورت نخواهد پذیرفت.
*کشورهایی مثل چین، هند و روسیه و کشورهایی که در گذشته با توافقهایی از این دست خیلی همسو نبودند، هنوز به توافق پاریس پایبند هستند. مگر این که تصمیم آنها در آینده عوض شود. اما آمریکا که در گذشته نیز دنیا را دچار مشکلاتی در این زمینه کرده بود، مثلاَ توافق کپنهاگ بعلت عدم تعهد مناسب و مشارکت صحیح آمریکا دچار مشکل شد، بار دیگر ضربهای جدی به یک توافق بینالمللی محیط زیستی زده است.
*با توجه به اینکه آمریکا میخواهد از این توافق خارج شود، ضربهای جدی به این توافق وارد شده است. گرچه اتحادیه اروپا طی سالهای گذشته بسیار مسئولیت پذیرانه رفتار کرده و تلاش کرده است انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهد، اما وقتی یکی از بزرگترین تولید کنندگان گازهای گلخانهای خود را از این توافق بیرون بکشد، کلیت این توافق به نوعی، تاکید میکنم، به نوعی زیر سوال میرود. چین، روسیه، اتحادیه اروپا، ژاپن و غیره میتوانند تلاش کنند که این توافقنامه را نجات دهند، ولی باید اعتراف کنیم مثل این است که یک جلسه صنفی برگزار کنیم اما یکی از دانه درشتهای آن صنف به جلسه نیاید. عملاَ وقتی یکی از بزرگترین اعضا صنف حاضر نباشد و تصمیم جمع را قبول نکند، هر تصمیمی در آن جلسه گرفته شود ابتر خواهد بود.
*اگر کشوری مثل آمریکا که سوخت فسیلی بسیار زیادی مصرف میکند، بیاید و تعهد بدهد که انتشار گازهای گلخانهای را کاهش بدهد، چه اتفاقی میفتد؟ طبیعتاَ، برای تامین انرژی مورد نیاز صنایع خود دچار مشکل میشود، طبیعتاَ رشد اقتصادی کاهش میابد، طبیعتاً درکشوری مثل آمریکا که منابع زغال سنگ قابل توجهی دارد بسیاری از معدنچیان و مالکان معادن زغال سنگ و همچنین صاحبان حق بهره برداری از نفت و گاز دچار مشکل میشوند. بنابراین، در واقع، آقای ترامپ یک تصمیم خودخواهانه بنفع آمریکا، البته در کوتاه مدت، گرفته است که از رشد اقتصادی آمریکا در کوتاه مدت جلوگیری نشود، چرا که بنا بر توافق پاریس، آمریکا ملزم بود تا سال 2050 بیش از یک چهارم انتشار گازهای گلخانه خود را کاهش دهد و آقای ترامپ نمیخواست این بار بر دوش صنایع این کشور قرار بگیرد و آنها مجبور باشند از منابع گرانتر انرژی استفاده کنند و در نهایتاَ صنایع دچار اختلال شوند. به همین دلیل یک تصمیم خودخواهانه بنفع اقتصاد کشورش گرفت و آسیبی به کل جامعه جهانی زد.
*در حال حاضر 147 کشور از 196 کشوری که این توافقنامه را امضا کردند آن را از مجاری قانونی درون کشور خودشان هم گذراندند و رسمی کردهاند. ایران هنوز این مرحله را طی نکرده است.
*ما قبول کردهایم انتشار گازهای گلخانهای را طی چند دهه آینده 4 الی 12 درصد کاهش بدهیم. اینکه 4درصد باشد یا بیشتر، تا سقف 12درصد، وابسته به مسائل مختلفی مانند دریافت کمکهای بینالمللی برای کاهش گازهای گلخانهای است. به عنوان مثال، کاهش 12 درصدی گازهای گلخانهای در صورت دریافت 35 میلیارد دلار کمکهای بینالمللی انجام خواهد گرفت.
*طبق این توافق، کشورهایی که کمتر توسعه یافتهاند مثل ایران، باید توسط کشورهای توسعه یافته حمایت شده و از آنها کمک دریافت کنند. تنها در این صورت است که تن دادن کشورهای کمتر توسعه یافته به کاهش گازهای گلخانهای منصفانه خواهد بود.
*در حال حاضر، سه نکته مثبت برای ایران به ذهن بنده میرسد. اول اینکه وظیفه همه انسانها این است که از کره زمین که خداوند متعال در اختیار ما گذاشته است محافظت کنیم. با کاهش انتشار گازهای گلخانهای سهم خود را در این زمینه ایفا کردهایم. دوم، تقریبا تمام کشورهای دنیا وارد توافق پاریس شده اند و به هیچ عنوان وارد نشدن ایران به این توافق از لحاظ دیپلماتیک مناسب نبود. بنابراین نیاز بود که ما هم با جامعه جهانی در این زمینه هم صدا شویم. و سوم، با سرمایه گذاری در فن آوریهای جدید و انرژیهای پاک، کشور خودمان را برای آیندهای که در آن نفت و گاز از اهمیت کمتری برخوردارند آماده میکنیم. البته فعلا در آینده نزدیک هنوز نفت و گاز از اهمیت بالایی برخوردار خواهند بود و جای هراس نیست.
*توافق پاریس به نحوی چارچوب بندی شده است که اگر کشورهای در حال توسعه انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهند، شامل سرمایهگذاری و کمکهای مالی کشورهای توسعه یافته میشوند. اما این تضادی با دیگر سرمایهگذاریها ندارد. هر شرکت یا دولت خارجی آزاد است در ایران سرمایهگذاری کند، چه عضو توافق پاریس باشیم چه عضو نباشیم. در واقع یک مکانیزم تشویقی در توافق پاریس وجود دارد که منافاتی با سرمایهگذاریهای دیگر ندارد.
*هر کشور در توافق پاریس هر تعهدی بخواهد میدهد. این طور نیست که کسی ما را مجبور کند به چیزی ملزم شویم که خودمان نمی خواهیم. این یک توافق امنیتی یا خصمانه نیست، یک همکاری بین المللی برای نجات کره زمین است.
*بر اساس اطلاعات بنده، اگر کشوری به تعهداتش درون توافق پاریس پایبند نباشد، فقط در چارچوب همان موافقت نامه می تواند جریمه شود. به عنوان مثال اگر کشورهای عضو توافقنامه قبول کرده اند که در برابر انجام تعهد به کشور کمتر توسعه یافتهای کمک مالی بکنند، در صورت عمل نکردن به تعهد، این کشورهای یاری دهنده میتوانند کمک های مالی خود را دریغ کنند.
*به طور کلی دلیلی نمیبینم که ایران بطور کلی از توافق پاریس خارج شود، گرچه هیچ نیازی هم وجود ندارد که ما در اجرایی کردن آن پیشرو باشیم و سینه خود را برای توافقی که آمریکا به آن پشت کرده است چاک دهیم.
*برای درک تعهدات ایران که بین 4 الی 12 درصد است، بهتر است که آن را با تعهدات چند کشور دیگر مقایسه کنیم: کشورهای اتحادیه اروپا 40 درصد کاهش در گازهای گلخانهای را نسبت به سال 1990 را تعهد کردهاند که واقعا تعهد بسیار جانانهای است. ویتنام کاهش مابین 8 الی 25 درصد را تعهد داده است. سریلانکا تعهدی بین 7 الی 23 درصد داده است. و تعهد لبنان 15 الی 30 درصد کاهش است. و بسیاری از کشورها به همین گونه تعهد داده اند.
* نکته مهم این است که تعدادی از کشورهایی که منابع نفت و گاز زیادی دارند و در واقع انتشار گازهای گلخانه ای برای رشد اقتصادی و ثروت ملی آن ها بسیار مهم است، از دادن تعهد مشخص خودداری کردهاند. به عنوان مثال، گرچه قطر و بحرین عضوی از موافقت نامه هستند و تعهدهای کلی داده اند، اما درصد مشخصی را به عنوان تعهد برای خود تعیین نکرده اند.
*کشورهای پیشرفتهای مانند آلمان وجود دارند که به طور کلی با انرژی هسته ای مخالفند و در حال تعطیل کردن رآکتورهای خود هستند. در عین حال، همسایه آلمان، یعنی فرانسه حدود سه چهارم کل برق کشورش را از انرژی هستهای تامین می کند
*آیا می دانستید اگر برقی که شما در تمام طول عمر خود مصرف میکنید از انرژی هستهای تامین شود، تمام پسماند بسیار خطرناکی که از این راه تولید میشود در یک قوطی نوشابه جا خواهد شد؟ اگر مدیریت مناسبی برای این پسماند داشته باشیم، انرژی هستهای گزینه مطلوبی برای محیط زیست است.
منبع: فارس
يکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۲۳