15 سال پیش که بیشتر هنرمندان و بازیگران مطرح کشور برای حضور در جشنواره ای با عنوان «سینما و نفت» در اهواز گرد هم آمده بودند از سوی وزارت نفت برای سخنرانی در مراسم اختتامیه معرفی شدم. آقای ناصر تقوایی اجرای برنامه را بر عهده داشت و برای سخنرانی، شروع به معرفی اینجانب با سوابق اجرایی و علمی کرد که با تشویق اندک حضار همراه بود. پشت تریبون رفتم و سخنرانی خود را با عنوان «مرثیه ای بر مظلومیت صنعت نفت» آغاز کردم.
پس از پایان سخنرانی آقای ناصر تقوایی از یکی از بازیگران زن کشور دعوت کرد تا به سخنرانی بپردازد که پس از اعلام نام ایشان، سالن از تشویق شدید حضار منفجر شد. با دیدن این تصویر از ناصر تقوایی درخواست کردم مجددا چند دقیقه ای به بنده فرصت دهد تا چند نکته را یادآوری کنم.
وقتی پشت تریبون رفتم و گفتم نه از این جهت که نقدی به استقبال مردم از هنرمندان یا ورزشکاران داشته بلکه باید از عدم توازن جامعه گلایه مند بود؛ اگر شب گذشته از این مورد مطلع می شدم قطعا موضوع سخنرانی خود را «مرثیه ای برمظلومیت مدیران، کارشناسان سرآمد صنعت نفت» قرار می دادم که البته بعدها این مقاله با عنوان «ایکاش منم هم فردوسی پور بودم» منتشر شد.
فی الحال روز گذشته خبری منتشر شد مبنی بر برکناری هدایت الله خادمی از «مدیریت شرکت حفاری شمال»؛ برکناری ایشان قطعا برای خودشان یک موهبت است و برای صنعت نفت یک «واقعه ناگوار»، هیچ ارتباطی به شایستگی های جانشین وی ندارد؛ جالب است جانشین ایشان بارها و بارها به تأیید و تخصص آقای خادمی پرداخته است اما با این حال مسولان به این نتبجه رسیده اند که خادمی باید برود؛ با مشاهده چنین تغییری، مجددا باید مرثیه ای برای صراحت مدیران، کارشناسان و پایداری آنان و وفاداریشان به یک صنعت و نه یک شرکت سرود، مرثیه ای بر ذبح مردانگی و تخصص در صحنه مدیریت کشور.
بازتاب و اثر این برکناری امروز، متوجه یک فرد خاص نیست زیرا پیام رسان یک خطر بزرگ است. خطری بزرگ برای مدیران و متخصصان کشورکه اگر بخواهید نسبت به پایمال شدن حق خود و پیگیری مطالبات خود اعتراضی کنید با اخراج و برکناری مواجه می شوید.
دیگر پیام برکناری آقای خادمی به نهادهایی است که با نفت کار می کنند؛ پیامی که مضمونش به این شرح است: «اگر از این دست مدیران دارید و مایلید با وزارت نفت کار کنید، باید به پاکسازی این مدیران دست بزنید.» این برکناری برای سایر مدیران نیز این پیام را به همراه داشت که برای حیات کاری خود باید سر به راه باشید و اعتراضی نکنید.
متاسفانه این جریان به محدوده یک وزیر و یک وزارت ختم نمی شود، مثل یک اپیدمی به همه سطوح و حتی بخش خصوصی تسری پیدا می کند، به طوری که شاگرد و مدیر دیروز شما هم ناچار می شود، اصولی را که تا دیروز در باره دیگران، امر به معروف و نهی از منکر می کرده ، امروز در رابطه با شرکت تحت مدیریت خود به فراموشی بسپارد!
اول صبح روزهای شنبه برای کارکنانش مراسم زیارت عاشورا بر گزار می کند بدون آنکه معرفتی از آن داشته باشد؛ بدون آنکه بداند یکی از فرازهای این زیارت نامه «تقبیح دیدن و اعتراض نکردن» به یک ناحقی بزرگ است. اینکه شرط نجات حفاری شمال از ورشکستگی، تعویض مدیر است در نوع خود قابل تامل است هرچند که پیشتر نیز نهادهایی مشابه چنین افداماتی را در دستور کار قرار داده بودند که نفتی ها به خوبی آگاهند.
از آنجا که از آغاز تشکیل شرکت حفاری شمال، از تحویل ایران خزر و ایران امیرکبیر (ایران البرز دیروز) تا سامان دهی شرکت در زمانی که رئیس هیئت مدیره شرکت ملی حفاری ایران و حفاری شمال و قائم مقام شرکت ملی نفت ایران بودم، به خوبی از قابلیت های این شرکت آگاه بودم؛ با شناختی که از شرکت حفاری شمال داشتم از انتخاب آقای خادمی برای تحول این شرکت رضایت کمال و تمام داشتم زیرا وی را به عنوان یکی از مدیران بنام صنعت حفاری می شناختم و همیشه عملکرد ایشان را در شرکت ملی حفاری و حفاری شمال دنبال می کردم لذا به تعبیر زیارت عاشورا بر خود واجب می دانم نسبت به این برکناری معترض باشم؛ به اعتقاد بنده این برکناری یک حکم استراتژیک اشتباه بود که قطعا تبعاتش در آینده مشخص خواهد شد لذا تمام قد از عملکرد و مدیریت آقای خادمی در صنعت حفاری حمایت می کنم. خادمی نشان داد حداقل صدای رسای مردانگی،معرفت و استقلال هنوز هم در این سرزمین شیران طنین انداز است حتی اگر به اندازه یک قلم و مقاله باشد.
خادمی از مدیران شجاع، سالم، باتجربه و اثرگذار بوده است، ما نباید این طور خوش استقبال و بد بدرقه باشیم، متاسفانه سرنوشت بسیاری از مدیران و کارشناسان در جغرافیای مدیریت اینچنین است. به شخصه با چند یادداشت طی چند ماه گذشته، برای دومین بار از سوی یکی از شاگردانم - بنا به دستوری خاص- مجبور به استعفا شدم که با این اظهار نظر در باره آقای خادمی امیدوارم مجبور به استعفای سوم نباشم!
همه ما با همه بی معرفتی هایی که دیدیم به لطف آموزه های های نظام جمهوری اسلامی ایران و امام خمینی(ره) باکی از سیلی ها به دل راه ندادیم و هر لحظه آماده ایم برای خدمت به مردم سیلی بخوریم و پشت مسئولیت نکردیم که مطمئن هستم قطعا آقای خادمی نیز لحظه ای به خدمت صادقانه پشت نخواهد کرد و از امروز در سنگر دیگری به خدمت مشغول خواهد شد.
ما شبیه کرم ابریشم می مانیم که از پیله خود بیرون نمی آییم در حالی که می دانیم در این پیله جان می سپاریم مگر آنکه دگردیسی مان، ما را از اصالت، مردانگی و معرفتمان دور نکند.خادمی نیز چنین نکرد و بهای آن را باید نه خودش بلکه شرکت حفاری شمال، صنعت حفاری و در نهایت کشور بپردازد. ما نیز که حداقل می توانیم به اندازه یک قلم و یک صدا تاثیر گذار باشیم از این وظیفه دریغ نکنیم. به عنوان یکی از اعضای خانواده بزرگ صنعت نفت به آقای خادمی خداقوت گفته و قدردان خدمات، دلسوزی ها و تلاش های ایشان در صنعت نفت کشور هستم.
دوشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۴۱