وحید حاجی پور | این یک قاعده پذیرفتهشده است؛ اینکه حساب
وزارت نفت با سایر وزارتخانهها جداست با دلایل مختلف؛ اما مهمترین دلیل برای تمایز این نهاد دولتی با سایر وزارتخانهها در چندلایه بودن تصمیمگیری در آن است. هر تصمیمی که برای نفت گرفته میشود، ابعادی را در دل خود جای داده است که جملگی آن، در قانون و چارچوبهای مرسوم اداری نیست.
کسانی که به سازوکار تصمیمگیری در طبقات بالایی نفت اشراف دارند بهخوبی میدانند یک تصمیم خوب باید دارای قواعدی باشد که منافع ملی را تأمین کند؛ وزیر نفت بهعنوان مسئول این تصمیمات، تنها وزیر دولت نیست، بلکه وزیر حاکمیت است و در این تعریف، چنانچه رابطهاش با ارکان نظام تنظیم باشد، کارها با سرعت خوبی بهپیش میرود و اگر از این موهبت محروم باشد، روزهای سختی به کشور تحمیل میکند.
کمی سادهتر و خودمانیتر؛ وزیر نفت باید مشخصههای مهم و ضروری داشته باشد که ازقضا، بخشهای ضروریتر آن در بروکراسی نفت تعریف نمیشود؛ اینکه وزیر نفت بینش کلان و ارتباطات قوی با بدنه ارشد نظام و ارکان آن را داشته باشد از نان شب واجبتر است؛ اینکه در دولت از وزن سیاسی قابل قبولی برخوردار باشد شرط موفقیت است؛ اینکه مورد اعتماد نظام باشد یعنی کار با آرامش بیشتر.
صنعت نفت تاوان عدم توجه به این ضروریات را در هشت سال دولت روحانی پس داد؛ با همه تلاشهایی که
بیژن زنگنه انجام داد و تلاش کرد کمی به توسعه مشغول شود اما موفق نشد؛ یکی از مهمترین دلایل عدم موفقیت مطلوب زنگنه در هشت سال دوم وزارت خود، به تنظیم روابط او با ارکان نظام برمیگردد.
او اگر معتمد نظام بود، حتماً برای یکبار هم که شده با
رهبر انقلاب دیدار میکرد مانند سایر وزرای نفت جمهوری اسلامی ایران که دیدارهای زیادی با رهبر انقلاب داشتند؛ او اگر رابطهاش با بخش تأثیرگذار حاکمیت مطلوب بود، بسیاری از مصائب از بین میرفت. مصادیق بسیار است اما همه را گفتیم تا به این نقطه رهنمون شویم که اصولاً، وزیر نفت باید معتمد بوده و موردقبول حاکمیت و نه صرفاً دولت.
محسن پاکنژاد در این چارچوب غیررسمی، جای نمیگیرد؛ او بهقدری در لایههای بالای حاکمیت گمنام است که حتی بخشی از کارکنان نفت هم او را نمیشناسند چه برسد به چهرههای تأثیرگذار. از او هیچ شناختی وجود ندارد جز در بین بخشی از نفتیها؛ او برای نمایندگان مجلس و رئیسش، یک هندوانه سربسته است، چیزی شبیه به قمار.
او در نظام سیاسی کشور، تازهواردی است که با 58 سال سن، بهتازگی میخواهد سیاست را در وزارت نفت مزه کند؛ بدون تعارف باید گفت از او گذشته است. پاکنژاد برای همگان یک اتفاق عجیب است که کسی نمیداند چگونه و چرا سر ازاینجا درآورده است. او هیچ شناختی از اتمسفر سنگین و حساس «بالا» ندارد و اگر بتواند رأی مجلس را بگیرد، مانند رانندهای عمل میکند که اکسیژن به آن نرسیده و اتوبوس را در جاده چپ میکند.