۰
۱
زنگنه نشان داد تجربه یعنی ویرانی

اعتماد به تجربهِ خسارت

متاسفانه در میان نام‌هایی که این روزها برای وزارت نفت مطرح می‌شود، هیچ اشاره‌ای به «کارنامه» نمی‌شود و تنها استدلال طرفداران کاندیداها، تاکید بر شاخصی به نام تجربه است. مولفه‌ای که با این پوشش، می‌خواهد بگوید مدیریت بر نفت باید در اختیار گعده ای کوچک و خاص باشد چراکه فقط آنها می‌توانند و بس!
اعتماد به تجربهِ خسارت
وحید حاجی پور | غلامعلی رجایی، از فعالان اصلح طلب به رئیس جمهور منتخب پیشنهاد داده است که از افرادی همچون بیژن زنگنه و اسحاق جهانگیری در دولت استفاده کند؛ چرا، چون این افراد چنان تجربه بی نظیری دارند که می توانند کارآیی دولت را دو چندان کنند!

این توصیه در شرایطی مطرح شده که هم جهانگیری و هم زنگنه، از بانیان وضع موجود هستند و با تصمیمات و اقدامات خود ضربات بزرگی به کشور وارد کردند ولی هواخواهان، با هزار مدد و عدد، می‌گویند چون دارای تجربه هستند پس حضورشان ارزشمند خواهد بود. همه چیز از نظرشان، بر مدار تجربه می چرخد حال آنکه حضور مجدد زنگنه در نفت و بررسی عملکردش، نشان می‌دهد که طرفداران تئوری «وزیر، باید تجربه داشته باشد»، به شکست خود، بیشتر فکر می‌کنند و به این واقعیت پی بردند برای وزارت، «تجربه» نه شرط لازم است و نه کافی که اگر بود، نفت در مرز نابودی قرار نداشت.

بیژن زنگنه، پر تجربه‌ترین وزیر تاریخ جمهوری اسلامی ایران است که تا انقلاب به پیروزی رسید، «وزارت» را در آغوش گرفت  جز در دوره هشت ساله محمود احمدی نژاد، در هیچ یک از نهادهای اجرایی کشور حضور نداشت ولی زمانی که در سال 92 دولت روحانی به روی کار آمد، عده‌ای در بوق و کرنا کردند که با توجه به شرایط ویژه صنعت نفت، وزیری باید سکان این صنعت را در دست بگیرد که دارای «تجربه کافی» باشد.

عده‌ای نیز این ایده را «باد» کردند تا به واسطه آن، وزیری بر سر کار بیاید که منافع آنها را تامین کند؛ اما عملکرد زنگنه نشان داد که از قضا، شاخصی به نام تجربه می‌تواند بحران آفرین باشد؛ تجاربی که زنگنه و سایر افرادی که این روزها برای وزارت نفت مطرح می‌شوند، حامل این پیام مهم است که حساب کردن روی تجارب افراد، یعنی ادامه راه مردود گذشته که هیچ سنخیتی با تحقق منافع ملی ندارد.

تجربه اگر راهگشا بود، زنگنه با انبوهی از شابقه وزارت و مدیریت، بدتر از گذشته عمل نمی‌کرد و خسارت‌های بسیاری نمی‌آفرید؛ با این وجود هنوز هم عده‌ای می‌گویند وزیر آینده نفت باید در آیتم «تجربه»، مجتهد باشد تا بتواند ویرانه‌ای که در نفت ایجاد شده را آباد کند. البته این حقیقت سانسور می شود که این تجربه، اساسا به معنای وابستگی جناحی این افراد به جریان‌های پرقدرت در نفت است و لا غیر؛ اگر به تجربه باشد زنگنه باید نفت را به عرش می برد و روزهای بی نظیری را برای این صنعت رقم می زد اما عملکرد او موید این مطلب است که تجربه، می تواند نفت را به حاک سیاه بنشاند.

او در این مسیر تنها نیست، متاسفانه در میان نام‌هایی که این روزها برای وزارت نفت مطرح می‌شود، هیچ اشاره‌ای به «کارنامه» نمی‌شود و تنها استدلال طرفداران کاندیداها، تاکید بر شاخصی به نام تجربه است. مولفه‌ای که با این پوشش، می‌خواهد بگوید مدیریت بر نفت باید در اختیار گعده ای کوچک و خاص باشد چراکه فقط آنها می‌توانند و بس!

عقل می‌گوید برای دچار نشدن به روند نخ‌نمای شده انتخاب وزرا، نباید تجربه را تجربه کرد بلکه باید از تجربه برای عدم ابتلا به بلا، بهره برد. افرادی که در طول وزارتشان در نفت، همه چیز را به هم ریختند و کشور را در بن بست قرار دادند، تجربه تلخ اما گرانبهای هستند که باید از آن استفاده کرد تا بار دیگر اتفاقات تلخ تکرار نشود.

حسن روحانی یکبار این اشتباه را مرتکب شد؛ او با همین استدلال سطحی که باید کار را به باتجربه‌ها سپرد، نفت را ویران کرد و تجربه روزهای اسفناک گذشته را بصورت سخت‌تری «به‌روز» کرد. باید دید رئیس جمهور منتخب و تیم نزدیک او، در بهره‌گیری از مولفه تجربه، می‌خواهند به مانند روحانی عمل کرده و به تجربه عقیم شده تکیه کنند و یا با انتخابی بهتر، اجازه تکرار گذشته سیاه را ندهند. 
 
 
شنبه ۲۶ تير ۱۴۰۰ ساعت ۰۳:۰۰
کد مطلب: 30477
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


ح-ش
Iran, Islamic Republic of
بله كاملا درست است. بايد عملكرد اشخاص در زمان مسئوليت ملاك قرار گيرد و نه صرفا تجربه. اما ورود افراد بي تجربه و خام كه 99% از وابستگان مسئولين كشور هستند با كارنامه بوده. فردي پيمانكار در ستاره با همه حمايت هاي دولت و قرارگاه و نظام؛ سرپرست كارگاه بوده و حالا مطرح ميشود. جواني با حمايت زنگنه بدون عملكرد بر صدارت يكي از مجموعه ها مينشيند و عملكرد چنداني نداشته ولي بازهم در ستاره موفق بوده و مطرح ميشود. اينها همه بازي دادن مردم است و با سو استفاده از فرمايشات رهبري و به اسم جوانگرائي، بچه هاي خود و وابستگان را استخدام و وقيح تر انكه به پست مديريت گمارده اند. چه انتظاري است كه كشور پيشرفت كند؟ هر مسئولي صرفا براي بهره بردن از مواهب پست وارد ميشود و چيزي كه اهميت ندارد منافع ملي است. اما وقتي افرادي با عملكرد انقلابي و از متن نفت مطرح ميشوند؛ دليلش آنست كه اينان شايد كارنامه 100 نداشته باشند وليكن 70 را دارند و لياقت آنها از افراد مطرح كنوني به مراتب بيشتر است. زنگنه كه نفت را با شاگردانش نابود كرد. تيم او بايد از نفت دور يخته شوند تا شايد مرهمي بر جراحت هاي صنعت نفت باشد. منظورم تسويه حساب نيست. رسيدگي به نحوه ورود شاگردها به نفت و بررسي عملكرد مديران دوران زنگنه بايد توسط بازرسي و ديوان محاسبات صورت گيرد. ويژگي هاي وزير بسيار مفصل و شايد كمتر كسي در سطح اوپيك هم آن را داشته باشد مانند زكي يماني. اما در نفت افراد توانمند و داراي كارنامه مثبت داريم و اگر با رويكرد پرورش مدير براي نفت؛ تلاش شود قطعا در نفت افراد مستعد بسيارند. ورود اشخاصي خارج از نفت همانند گذشته، نابودي صنعت نفت را بدنبال خواهد داشت. مگر شخصي با ويژگي هاي در حد زكي يماني.