وحید حاجی پور | همه دعوا بر سر آن است که چه کسی نفت می فروشد و چه گروهی صادرات یک میلیون بشکه ای نفت به چین را محقق کرده است؛ حتی اگر خبر افزایش فروش نفت جمهوری اسلامی ایران از سوی رویترز منتشر شده باشد، باز هم از شدت جنگ خاموشی که میان طرفین به پا شده نمی کاهد.
دو طرف ماجرا وزرای سابق و فعلی نفت هستند؛ رستم قاسمی و بیژن زنگنه خود را برای روزهایی آماده می کنند که قرار است با اسناد و عملکرد خود، از روزهایی بگویند که نفت فروختند و تحریم ها را دور زدند. جنگ خاموش به پا شده است با این تفاوت که یک طرف رزم، در رسانه ها حاضر است و طرف دیگر، با سکوتش فعلا قصد پاسخگویی به طرف مقابل را ندارد.
طی چند ماه اخیر، رستم قاسمی با حضور پررنگ در رسانهها تا میتواند بر عملکرد وزارت نفت در حوزه معاملات محمولهها میتازد؛ وزیر سابق نفت از شبکهای به نام شبکه «RG» میگوید که نقش پر رنگی در دور زدن تحریمها دارد. شبکهای که متعلق به او و مخفف نام لاتین اوست:«Rostam Ghasemi».
در چند ماه اخیر، بارها عنوان شده است رستم قاسمی سه برابر دولت نفت میفروشد و بنزینی که از ایران به ونزوئلا صادر شده، مرهون تدابیر و راهکارهایی است که وزیر سابق نفت بکار گرفته است. عرصه خبری و رسانهای این جبهه، با قدرت به کار خود ادامه میدهد و حتی خبر ترور نافرجام رستم قاسمی را منتشر میکند اما زنگنه و تیمش، فعلا تماشاچی هستند.
سکوتی که زنگنه در پیش گرفته است، از دو حالت خارج نیست؛ یا او حرفی برای گفتن ندارد و در حوزه فروش نفت و فرآوردههای نفتی کاملا زیر سایه قاسمی است و یا خود را برای «رو کردن» برگهای آماده میکند تا در بزنگاه سیاسی، مچگیری بزرگش را آغاز کند. اینکه گفته شود شبکه «RG» سه برابر دولت نفت میفروشد و با همین آمار، وزیر فعلی متهم به کم کاری شود، برای زنگنه ای که در تردستی سیاسی سبقه شگفت انگیزی دارد، آرامشی قبل از طوفان است.
تنها واکنش زنگنه به خبرهایی که در رسانهها منتشر شده، محدود به طعنهای بود که رستم را هدف قرار داد:« در ایام انتخابات ریاست جمهوری در گرگان یک قصابی کاندیدا شده بود و وضعش هم به خاطر کاندیداتوری در انتخابات خوب شده بود، زیرا هر کسی به او مراجعه میکرد نیم کیلو گوشت به او میفروخت. از او پرسیدند شما که رئیسجمهور نمیشوید پس چرا برای انتخابات ثبتنام کردید؟ قصاب گفت درست است که من رئیسجمهور نمیشوم ولی حداقل با این کارها میتوانم رئیس صنف قصابها در گرگان شوم»!
زنگنه فعلا پا را فراتر نگذاشته است اما قطعا در جریان انتخابات میتواند ورق را برگرداند بویژه اگر نقش «چَکزن» را پذیرفته و اسراری را برملا سازد که ممکن است آرایش سیاسی کشور را دستخوش تغییرات غیرقابل پیش بینی ای کند. اگر تا آن روزها زنگنه و زعمای حزبش به این نتیجه برسند که باید در دو قطبی مذاکره – مقاومت، صریحتر وارد میدان شوند، بدون شک، چند پرسش اصلی از قاسمی پرسیده میشود:
1 – از ابتدای تحریمها چند میلیون بشکه نفت فروختهاید؟
2 – نفت را با چه قیمتی و در چه بازاری معامله کردهاید؟
3 – پول محمولهها را چه کردید؟
4 – چه هزینههایی برای فروش نفت «برداشت شده»، پرداخت شده است؟
وزیر فعلی، تا به امروز ترجیح داده سکوتش را نشکند؛ وارد بازیهای سیاسی و هیجانی نشود و تا می تواند خود را برای روز مبادا، آماده کند. اندکی شناخت از او کافی است تا بدانیم، او بهتر از هر چهره سیاسی میداند چه برگهای را در چه زمانی و با چه هدفی روی میز بگذارد و پیروز، از گود خارج شود.
هم رستم قاسمی و هم بیژن زنگنه میدانند همه اسناد مربوط به فروش نفت، محمولهها، کشتیها، مشتریان، تبادلات مالی و ... در وزارت نفت به ثبت رسیده است و اسناد میتواند نشان دهد در روز جنگ عملکرد، حق با چه کسی است؛ روزی که ممکن است حتی برای کشور، مشکلات بسیاری را به بار بیاورد.
جمعه ۱۳ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۵۰