وحید حاجی پور | اسحاق جهانگیری در نوع خود اعجوبهای است؛ معاون اول دولتی که کشور را با تصمیمات وحشتناک خود به قهقرا برد، سرمایه مردم را بالا کشید و با هدردادن دلارهای نفتی، فراموش کرد که با ادعاهای بزرگ خود چگونه در سال 96 سبد آرای دولت بنفش را پر کرد. معاون اولی که برای پوشش کمکاری دولت، به هر ابزاری چنگ میزند و با قراردادن خود در موضعی حقبهجانب، منتقدان را عامل اصلی همه اتفاقات تلخ این روزها کشور معرفی میکند.
او در جدیدترین اظهارات شاذ خود، برای آنکه عملکرد دولت را در فروش نفت رؤیایی جلوه دهد، گفته که در این دولت پدیده بابک زنجانی شکل نگرفت و باوجوداینکه کشورهای رفیق و شفیق از ایران نفت نخریدند، اما دولت توانست با بهکارگیری روشهای خاص، نفت بفروشد و پول آن را هم وارد کشور کند!
جهانگیری مانند زنگنه، به بهانه اینکه نباید آماری از فروش نفت داد، هیچ اشارهای به فروش محمولهها ندارد و فقط به همین بسنده کرده که وزارت نفت هنوز هم نفت میفروشد؛ چنین فکتی، اظهرمنالشمس است و اصولاً کسی نمیتواند منکر آن شود کمااینکه در دوران تحریمهای سازمان ملل علیه صدام و یا روزهای ورود داعش به این حوزه، فروش نفت آنها نیز ادامه داشت اما مسئله میزان معاملات است و نه انجام آن.
اصولاً از دولتی که دور زدن تحریمها را «قاچاق نفت» عنوان میکرد و همه راههای فروش نفت را با کلیدواژه کاسبان تحریم و سوار بر موج برجام بر باد داد، نمی توان انتظار داشت که در این حوزه عملکرد روشن و ویزه ای داشته باشد؛ نفتی که جهانگیری ادعا می کند به فروش می رود، همان محموله هایی است که به چین می رود و پکن نیز همواره آن را در آمار گمرک خود اعلام می کند لذا افتخار به موضوعی که در آمارهای رسمی وجود دارد، بحثی نیست که جهانگیری به آن ببالد.
او و سایر اعضای کابینه حق دارند از اعلام میزان فروش نفت طفره بروند؛ بههرحال نگاهی به اظهارات وی و سایر مسئولان دولت از جمله رئیس سازمان برنامهوبودجه بهخوبی نشان میدهد میزان فروش نفت ایران با چه سقوط وحشتناکی مواجه شده است اما سؤال اینجاست که چه کسی در این ناکامی مقصر بوده است؟ معاون اول رئیسجمهور، از کشورهای دوست و رفیق انتقاد میکند ولی نمیگوید در روزهایی که گلابیهای تخیلی برجام را میچیدند، چه اتفاقی در روابط راهبردی میان ایران و همین کشورها رخ داد.
به امید آنکه انتخابهای ایران در انتخاب شرکا و مشتریان نفت بیشتر شده، بخشی از شبکه دور زدن تحریمها نابود شد و کشورهایی که در دوره تحریم، به کمک کشور آمدند شاهد برخوردهای عجیب امنیتیترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی ایران بودند. حتماً آقای جهانگیری بهتر از سایر افراد میدانند که بلای دولت تدبیر و امید، همه جوانب روابط استراتژیک ایران با شرکای خود را تحت تأثیر قرار داده و بر همین اساس، این کشورها در روابط خود با دولت ایران بازنگری کردند ولو آنکه ایشان و همفکرانش، بخواهند اینگونه القا کنند که تصمیماتشان بر اساس حداکثری کردن منافع ملی بوده است که البته پذیرش آن بسیار سخت است.
امروز که دولت در حوزه فروش نفت، تقریباً خلعسلاحشده است، سعی دارد اینگونه القا کند که هم در داخل، و هم در خارج تنها مانده و با خنجرهای زهرآلودی مواجه شده که کار را برای آن سخت کرده است درحالیکه مسبب بروز این شرایط همان دولتی است که در بسیاری از بزنگاههای مهم، برخلاف سیاستهای کلان جمهوری اسلامی ایران عملکرد. کسی نمیداند اسحاق، به چه چیز مینازد؛ به فروش اندک نفت یا به خرابکاریهای خسته کننده!
يکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۴۵