وحید حاجی پور| به زنگنه هر چه بیاید، حمایت از شرکتهای ایرانی نمیآید؛ هر کارش که کنند چیزی جز انتقاد از او انتظار نیست هرچند که در مسیر تخریب، خودیها را کنار میگذارد و غیرخودیها را «کفِ جاده» میکند؛ هفت سال از صدارت زنگنه در دولت حسن روحانی میگذرد و او که فکر میکرد میتواند نامش را در نفت جاودانه کند، به چنان عاقبتی دچار شده که از شرکتهای ایرانی میگوید و توانشان را به نام خود مصادره میکند.
زنگنه طی هفت سال اخیر و بیشتر در روزهای برجامی و پیش از برجامی، حرفِ زمینماندهای نگذاشت که نثار شرکتهای ایرانی نکرده باشد؛ ازنظر ژنرال، شرکتهای ایرانی نهایتاً میتوانند «اوستاکار» باشند و باید و حتماً در مکتب چشم آبیها تلمذ کنند.
آقای وزیر، شخص خود را با توتال «مترادف» کرده و در این «تناظر»، هرکه مثل او فکر نکند یا جاهل است یا کاسب؛ قرارداد فاز 2 و 3 پارس جنوبی بهعنوان دستاورد وزیری یاد میشود که درمجموع، «نکرده هایش» بیشتر از «کرده هایش» است؛ او با خط کش توتال همه را «اندازه» زد و اینگونه نتیجه گرفت ایرانیها «کوتاه» هستند هرچند که به هنگام افتتاح فازهای پارس جنوبی، تغییر فضا میدهد واز «بلندی» میگوید.
حالا که خبری از توتال نیست، وعدههای غیرواقعی به شکست ختم شده و باد آینده پفکی خوابیده است، شرکتهای ایرانی، به حدی توانمند شدهاند که زنگنه میگوید با «آچار» آنها به جنگ آمریکا و دشمنان کشور میرود؛ شرکتهایی که ازنظر مقام عالی وزارت، خود مشکلی بزرگ برای کشور بودند این روزها خود را خارج از رادیکالهای زنگنه میبینند.
دولت که تمام میشود، از ژنرال سؤال میکنند برای بالادست صنعت نفت چه کردی؟ چه قراردادهایی امضا و «اجرایی» شد. بهجز تکمیل پروژههای دولت قبل و تقلید دوباره از آن در حوزه تولید، چه سیاههای در دست دارد؟ ژنرال چیزی در «کف گیر» ندارد مگر آنکه چند قرارداد با پتروپارس، پرشیا، اویک و ... را «رو» کند و مقام عصمت برایشان بتراشد.
البته که اگر به زنگنه بود و نگاه عمیقش به غرب، شرکتهای ایرانی باید در حد نیروهای «خدماتی» خارجیها دستبهسینه میایستادند و برای کسانی که قرار بود اسلام را نجات دهند، قهوه سرو میکردند. خوشبختی امروز شرکتهای ایرانی که صاحب قرارداد میشوند، نه به دلیل اعتقاد ژنرال به آنهاست بلکه بهموجب بیمهری و بیوفایی غربیهایی است که زنگنه را مغموم کردند. اینکه در وصف شرکتهای ایرانی حماسه سروده میشود و همهچیز به دست باکفایت آنها ختم به خیر میشود، اتمسفری را خلق کرده که خالقش، از آن بیزار است. زنگنه شرکتهای ایرانی را «عددی» نمیداند اما از سر ناچار، آنها را به «توان» میرساند تا مثلاً به او لقب دهند «پدر توسعه».
خدا قوت پدر توسعه ...!
چهارشنبه ۲۵ تير ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۵