وحید حاجی پور | 29 بهمن 92 وقتی یکی از کارکنان صنعت نفت، خود را از خوزستان به تهران رسانده بود تا درباره شرایط سخت معیشتی خود با وزیر نفت ملاقات کند، پاسخی نگرفت تا خود را در مقابل این وزارتخانه به آتش بکشد؛ آن جانباز 50 درصد درنهایت دارفانی را وداع گفت اما کک کسی هم نگزید که چرا باید اینگونه اتفاقات رخ دهد. از این اتفاقات طی هفت سال گذشته بهکرات رخداده است که تنها بخش کوچکی از آنها رسانهای شد و بخشی دیگر در تاریکخانه نفت، دفن.
حالا با حلقآویز کردن یکی دیگر از کارکنان نفت در محل کار خود، همه اتفاقات گذشته زنده شد و عصبانیت در مدار نفت به جریان افتاد؛ باوجوداینکه هرچه وزیر نفت دستور پیگیری دهد، مدیرعامل «تزئینی» شرکت ملی نفت ابراز تأسف کند و دستگاه تبلیغاتی وزارت نفت، یک شرکت پیمانکار نیرو را مقصر داند.
اما درواقع موضوع بسیار سادهتر از آن چیزی است که با توجیه تراشی و کوچههای «علی چپ» بتوان از کوچه دیگری عبور کرد. وضعیت امروز صنعت نفت و کارکنان آن، گرچه از بیرون چنان کباب نابی است که عموم را به تکاپو انداخته و میاندازد تا از آن تناول کنند، اما وضعیت معیشتی و تکریم پرسنل در چنان مضیقهای قرارگرفته است که برای رهایی از پیله تنگ وزیرشان، لحظهشماری میکنند؛ بهتر بگوییم، برای رها شدن از کسی که برای سوءاستفاده نکردن از آزادی، دربها را مهروموم کرده است.
همه واکنشهای زنگنه در برابر اتفاقات تلخی که برای پرسنل و خانوادههایشان رخ میدهد، اندکی ابراز تأسف و دستورات کلیشهای برای پیگیری موضوع است؛ خودکشی کارکنان، بدعت تلخی است که در دوره زنگنه متولد شد به بلوغ رسید، نه به دلیل آنکه زنگنه دشمن کارکنان است، نه به آن علت که مدام آنها را زائد میخواند بلکه بهموجب تبعیضهایی است که خروجیاش نجومی گرفتن قلیلی از مدیران نفتی و سقوطِ معیشتی کثیری از کارکنان بوده.
وزیری که میزهای مدیریت را برای شاگردان دانشگاهیاش پارافین میزند، ژنرالی که اتوبوس لوکسی را در مقابل درب بهارستان پارک کرده تا نمایندگان را با حقوق رؤیایی به نفت بیاورد، شیخ الوزرایی که پول نفت را به عقد نزدیکان خود درمیآورد، مردی که چیزی جز خود و اطرافیانش را نمیبیند و ... عامل اصلی بروز چنین اتفاقات غمانگیزی است. بارها طی سالهای گذشتتِ نوشتیم و هشدار دادیم که نوع نگاه زنگنه به مسئله کارکنان و منابع انسانی، منتج به تضییع منافع کشور میشود؛ فقط کافی است به تعداد حوادث نفتی و خسارتهای جانی و مالی طی هفت سال اخیر دقت کنید. بیش از 50 نفر از کارکنان صنعت، جان خود را از دست دادند و میلیاردها دلار به کشور خسارت وارد شد.
در این باب، به همین اندازه بسنده میکنیم که عاقل را یک اشاره کافی است؛ اما درباره این قبیل رخدادها که ریشهاش در برخوردهای زننده وزیر نفت با کارکنان است نمیتوان سکوت کرد. یادمان نمیرود وزیر نفت در جلسه علنی مجلس – مرداد 96 - باافتخار گفت از استخدام نمایندگان در نفت حمایت میکند و اگر نمایندگان استخدام نشوند، مفسده ایجاد میشود؛ وزیری که اینگونه نگران مفسدههای بهارستانی بود، کارکنان خود را مشتی زیادهخواه میخواند و معیشت وزندگیشان برای او، از «کارتخوان آبدارچی» دفترش کمتر است؛ اصولاً دغدغههای پرسنل در نگاه آقای وزیر هیچ است چراکه امتیازات ویژه باید برای مدیران و نورچشمیها لحاظ شود تا زندگی برایشان شیرینتر شود، حالا اگر کارگری هم خودکشی کرد، خدا رحمتش کند!
بله آقای زنگنه؛ شما مسئول اول و آخر بیتدبیریهایی هستید که دامان نفت را گرفته است مگر آنکه دوباره به رسانهها بیایید و با غرور همیشگیتان بگویید این هم تقصیر دولت گذشته و بابک زنجانی است؛ البته که از شما و اعوانوانصارتان بعید نیست که چنین ادعایی داشته باشید؛ وزیری که همیشه خود را به آن «راه» میزند، قطعاً گم میشود.
شما بمانید و مسعود کرباسیان و مدیران غیرنفتی که یک سال دیگر وقت دارند اهداف خود را محقق سازند ولی بدون تردید در تاریخ نفت، غیر محبوبترین وزیر در میان کارکنان، همان مردی است که دوسوم نفتیها را زائد و اضافه خواند اما تا توانست، دوستان و شاگردان و نمایندگان مجلس را «همهکاره» نفت کرد... بله آقای زنگنه!
شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۴۶