ميزنفت/ مجلس دهم نخستین سال از عمر 4 ساله خود را پشت سر گذاشت؛ مجلسی پر از حاشیههای فراوان بویژه در بخش انرژی که تاریخیترین کمیسیون انرژی مجلس بود. تاریخی از آن نظر که همراه ترین کمیسیون انرژی بود که همگام با منویات وزیر نفت قدم بر میداشت و وزیر هم با خیالی آسوده به مجلس نمیاندیشید.
هرچند که کمیسیون انرژی به پشتوانه تسلیم بودن در برابر استدلالهای کارشناسی، مجبور شد رو در روی وزارت نفت بایستد ولی در مجموع کمیسیون انرژی مجلس در بزنگاهها همراه وزارت نفت بود. بارها نوشته شده است که کمیسیون انرژی مجلس ترکیبی از نمایندگانی است که شاید تنها ارتباطشان با حوزه انرژی، شهرهایی هستند که نمایندگیشان را بر عهده دارند.
یک سال پس از سپری شدن عمر این کمیسیون، هیئت رئیسه دچار تغییر شد که مهم ترین تغییر آن نائب رئیسی هدایت الله خادمی بود. نمایندهای که انتقادات تیزش از وزارت نفت همه لابیها را فعال کرده بود تا در زیر بماند. شبیه همان تلاشهایی که با پرونده سازی، سعی در رد صلاحیت او داشت، همانند پول پراکنیهایی که بدنبال حذف وی در استان خوزستان بود، زیراکس روزهایی که کانالهای اجارهای به تخریب وی مشغول بودند ولی خادمی با عقب نکشیدن از اصول خود، در مسیری حرکت کرد که لابیهای خاص را برای شکست وی در بهارستان ناکام گذاشت.
نائب رئیسی وی به کام شیفتگان وزارت نفت خوش نیامده است و تخریبها بضورت زیرپوستی آغاز شده است. ریشه این تخریبها اما به روزهایی بر میگردد که وزارت نفت قصد داشت شرکت حفاری شمال را از یک پروژه خلع کرده و یک شرکت هندی را جایگزین آن کند. آن ایام را بسیاری از نفتیها به یاد دارند و میدانند جریان چه بود و گندم ری برای مسئولان بالاسری حفاری شمال، در حد وعده باقی ماند و با برکناری خادمی نه پروژهای تمدید شد و نه بخشی از مطالبات شرکت حفاری شمال واریز شد. حذف خادمی یعنی حذف آخرین مزاحم از سفره دلالی که وی آن را رسوا کرده بود و در دادگاه نیز تبرئه شد.
خادمی برای نمایندگی به ایذه و باغملک بازگشت و طی 9 ماهی که از حفاری شمال دور بود و به امور انتخاباتی سرگرم بود، توانست به عنوان منتخب آن خطه راهی بهارستان شود آنهم با وجود کارکشنیهای فراوان و دست اندازهای بیشمار.
ورود او به مجلس مصادف شد با برکناری همه منتقدان او در نفت، کسانی که برای او شمشیر از روی کشیده بودند تا در نزد «بزرگ نفت» محبوب شوند، یک به یک از کار برکنار شدند تا در جایی بجز پشت میز مدیریت، خادمی را پایش کنند. ورود او به مجلس اما مخالفانش را از پای نیانداخت و لابیها برای بایکوت او در مجلس افزایش یافت و موجب شد تا وی با توصیه دوستان نزدیک خود، برای هیئت رئیسه کمیسیون انرژی کاندید جدی نباشد. او یک سال عضو کمیسیون انرژی بود و در طول یکسال فعالیت خود نقدهای اساسی را به مجموعه وزارت نفت وارد کرد و جایی که نیاز بود از وزارت نفت دفاع کند، به دفاع پرداخت و البته متهم نیز شد.
وی در مجلس و در برنامه گفت و گوی ویژه خبری به دفاع تمام قد از موضع وزارت نفت برای عدم کاهش نرخ خوراک پتروشیمی پرداخت و در جریان این دفاع، از سوی عبدالرضا مصری محکوم شد که چون نفتی است، هوای وزارت نفت را دارد. 180 درجه برعکس اظهارت خدری که نقدهای خادمی بر قراردادهای نفتی را محصول اختلاف وی با وزارت نفت میدانست!
او در موضوع پاداش بازنشستگی کارکنان صنعت نفت هم اولین نفری بود که اعتراض کرد و از وزارت نفت خواست با وی همکاری کند تا مانع ریزش نیروهای صنعت نفت شود که به سرانجام رسید. وی تنها نماینده نفتیها در مجلس است که تا به امروز هم بخوبی توانسته از حقوق نفتیها پاسداری کند. او عضوی از کمیسیونی بود که در جریان تحولات شرکت ملی حفاری گزینه خود را دنبال میکردند اما خادمی با وجود اختلاف شدیدی که با بهمنی داشت، از وزیر اقتصاد درخواست کرد تا وی را ابقا کند که همین موضوع خشمها را برانگیخت ولی حضور او در هیئت رئیسه کمیسیون انرژی چه کسانی را نگران کرده است؟
پاسخ ساده است، کسانی که دوست داشتند کمیسیون انرژی حیاط خلوتشان باشد، کسانی که سعی در زنده به گور کردن نقش نظارتی مجلس دارند و دشمنان قسم خوردهای که برای تداوم حکمرانیشان دست به هر کاری میزنند ولو شکایت. از خادمی شکایت شد چون منتقد قراردادهای نفتی بود ولی از عضو دیگر کمیسیون انرژی مجلس به دلیل ضرب و شتم چند تن از کارکنان حراست یک شرکت نفتی، شکایتی نشد و خمی نیز به ابرو نیاورده شد.
حالا او نائب رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی است و روزهای پرچالشی در راه منتظر مانده خواهند ماند.