شرکت های نفتی «شل» و «اکسون» در دهه 1920، که با انقلاب مکزیک و افزایش هزینه ها و وارد شدن آب شور به میادین نفتی مکزیک مواجه شدند، با کمک و تحت حمایت ژنرال «خوان وینسنت گومز»[1] ، دیکتاتور زیرک و ظالم ونزوئلا، فعالیت و کار خود را به ونزوئلا منتقل ساختند.
به گزارش «
ميزنفت»، در سال 1928، ونزوئلا با تولید سالانه 137 میلیون بشکه، مکزیک را پشت سر گذاشته، دومین تولید کننده بزرگ جهان و همچنین اولین صادر کننده جهان شده بود. در همین سال، برای اولین بار میزان صادرات نفت ونزوئلا به آمریکا بیش از مکزیک شده بود و پس از آن، در خلال همهم 1970، ونزوئلا تامین کننده اصلی نفت آمریکا شد.
پس از مرگ «گومز» نسل جدید سیاستمداران جوان که در دوره دیکتاتور سابق از دانشجویان تحت ظلم و فشار قرار گرفته بودند، درصدد برآمدند وضعیت مطلوبی را که برای شرکتهای آمریکایی تحت حمایت دیکتاتور قبلی به وجود آمده بود، تغییر دهند. برخی از آنها حزب «اقدام دموکراتیک» را تشکیل دادند که در اصل ایدههای سوسیالیست لیبرال داشت.
گر چه در سال 1943، کنگره ونزوئلا قانون هیدروکربن را تصویب کرد که تا حدودی به نفع ونزوئلا در تحصیل درآمدهای نفتی بود، اما در سال 1945، گروهی از افسران ناراضی و جوان ارتش با کمک رادیکالهای جوان حزب «اقدام دموکراتیک»، دست به یک کودتا زدند که نتیجه آن، قانون هیدروکربن اصلا شد و به موجب آن از این به بعد شرکتهای نفتی متعهد بودند 50 درصد از سود حاصل از درآمدهای نفتی را به دولت ونزوئلا بپردازند.
گرچه دیکتاتور دیگری به نام سرهنگ «مارکوز پرزخمینز»[2]، در سال 1948، با حمایت شرکتهای نفتی آمریکایی و کمک دولت آیزنهاور کودتا کرد و قدرت را به دست گرفت، اما 10 سال بعد، یکی از روشنفکران و کارشناسان صنعت نفت؛ که از همان حزب اقدام دموکراتیک بود و در دوره حکومت دیکتاتوری جدید فعالیت داشت، به نام «خوان پابلو پرز آلفونزو» مجدداً به صحنه بازگشت و پس از سقوط حکومت دیکتاتوری به سمت وزیر معادن و هیدروکربن منصوب شد.
پرز آلفونزو[3]، که شخصیتی مصمم و محکم داشت، کشور را به جهتی سوق داد که منجر به ملی شدن نفت شد و شخص وی نقش عمده ای در شکل دادن به آینده صنعت نفت جهان داشت. در سال 1945، دولت ونزوئلا 50درصد از درآمدهای نفتی را به عنوان مالیات از شرکتهای نفتی دریافت میکرد، اما پرز آلفونزو این رقم را به 65 درصد افزایش داد. بعداً در سال 1959، پرز آلفونزو با عبدالله تریکی مدیر امور نفت و معادن عربستان سعودی که فرد تندرویی بود ملاقات کرد و «قرارداد شرافتمندانه ای»[4] با او امضا نمود که حاوی پیشنهاداتی بود و قرار شد این پیشنهادات را به دولتهای خود ارائه کنند.
این پیشنهادات اساس ایجاد سازمان کشورهای صادر کننده و یا «اوپک» را در سال بعد پایه گذاری نمود، و یک سال بعد، نمایندگان کشورهای عمده تولید کننده نفت یعنی عربستان سعودی، ونزوئلا، عراق، ایران و کویت در بغداد جلسهای تشکیل دادند و عامل تحولات و حرکتی شدند که اوج ان به انقلاب اوپک در دهه 1970 منتهی گردید.
پرز آلفونزو همچنین اولین شرکت ملی نفت ونزوئلا را پایهگذاری کرد. یازده سال بعد، ونزوئلا قانونی را به تصویب رسانید که با انقضای امتیازات نفتی واگذار شده به شرکتهای نفتی، همه این امتیازات به دولت ونزوئلا واگذار میشد.
نهایتاً در سال 1976، با پافشاری و پیگیری پرز آلفونزو، که اکنون بازنشسته شده بود، ونزوئلا سیاست ملی کردن خود را در بالاترین درجه و با ملی کردن کلیه امتیازات داده شده به شرکتهای نفتی خارجی به مرحله ا جرا درآورد و این امتیازات به شرکت دولتی نفتی تازه تاسیس شده به نام «پترو لئوس دی ونزوئلا»[5] واگذار شد.
سال بعد، این شرکت دولتی شروع به سرمایه گذاری وسیع در امر اکتشاف و توسعه عملیات نفتی کرد که آثار آن در کل اقتصاد کشور خیلی زود مشاهده و احساس شد. همزمان، ثمرات ثروت حاصل از نفت که ناشی از افزایش قابل ملاحظه قیمت های نفت در جهان بود، میان جمعیت رو به رشد شهری توزیع شد و این امر عمدتا از طریق بالا رفتن ارزش پول ملی به دلیل ثابت ماندن قیمتهای نفت عملی شد.
اما در اواخر دهه 1980، ونزوئلا که ثروت نفتی جالبی را تجربه کرده بود، با مشکلات و ناراحتی هایی مواجه شد. در خلال سالهای بالا رفتن قیمت های نفت و درآمدهای حاصل از آن، بخش عظیمی از طبقه متوسط به راحتی و سهولت ثروت کلانی به دست آورده بودند. اما این گروه از نظر شیوه زندگی و فرهنگ مصرفی خود شدیداً تحت تاثیر همسایه شمالی خود یعنی ایالات متحده قرار داشتند.
در نتیجه، افزایش سرسامآور هزینه، به دلیل خرید و جذب مقادیر عظیمی از کالاهای مصرفی ساخت آمریکا، مانع رشد و توسعه صنایع داخلی شده، فشار فزایندهای را برتر از پرداخت کشور وارد میآورد. سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی خارج از بخش نفت، به شدت کاهش یافت. فساد، به اعتراف همگان گسترده بود. با گذشت زمان، با کاهش قیمتهای نفت از سال 1986 به بعد، قرضههای عمومی و خصوصی افزایش یافته، کاهش ارزش واحد پول ونزوئلا ادامه یافت. در نتیجه در سال 1989، دولت حزب «اقدام دموکراتیک» ناچار شد با «برنامه تعدیل ساختار اقتصادی» پیشنهاد شده از طرف صندوق بینالمللی پول، موافقت کند. که البته شرایط زندگی اقشار فقیر جامعه را بسیار بدتر کرد و موجب بروز ناآرامیها و شورشهایی در مملکت شد که در جریان آن صدها نفر توسط نیروهای امنیتی دولت کشته و زخمی شدند. در اینجا بود که یک افسر چترباز، به نام «هوگو چاوز»[6]، با تنفر و ناراحتی شاهد جریاناتی که در کشور می گذشت بود.
علاوه بر آن، صندوق بینالمللی پول به دولت ونزوئلا اعلام کرد که وامها و قروضی که شرکت دولتی نفت وزنزوئلا دریافت کرده، اکنون دیگر بخشی از کسری بودجه کشور به شمار می رود که باید کاهش پیدا کند. درسی که از این جریانات گرفته شد بسیار روشن بود؛ ونزوئلا اگر خواهان سرمایهگذاری بیشتر در صنعت نفت خویش است باید درهای خود را به روی شرکتهای نفتی خارجی بگشاید.
[1] . Juan Vincent Gomez
[2]. Marcos Perey Jimenez
[3] . Juan Pablo Perez Alfonzo
[4] . Gentleman Agreement
[5] . Petroleos de Venezuela
[6] . Hugo Chavez