۰
چرایی بی تاثیر بودن اوپک در دهه 60 میلادی

سازمانی که فقط بوی نفت می داد

پرز تحت فشار عمومی در ونروئلا استعفا داد و فرزند خود را – اوپک – شماتت کرد و چند هفته پس از استعفایش شدیدا به این سازمان حمله کرد.پرز در محقق کردن اهداف ملی خود یعنی افزایش سهم نفت ونزوئلا در بازار نفت از طریق اوپک ناکام مانده بود و در تغییری موضعی جالب نفت را مدفوع شیطان نامید نه موهبت خداوند.
سازمانی که فقط بوی نفت می داد
وحید حاجی پور/ نوامبر سال 1960 ، هنگامی که سازمان مرکزی اطلاعات امریکا گزارش 32 صفحه ای خود را در باره «نفت و خاورمیانه» به دفتر رئیس جمهور رساند هیچ کسی از مزدان نفتی دنیا تصور نمی کرد که اوپک به حدی برای امریکا بی اهمیت باشد که فقط 4 سطر از این گزارش به اوپک اشاره ای داشته باشد.

به گزارش «ميزنفت»، در اوایل تاسیس اوپک، هیچ کشور و شرکت نفتی سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام جهان را جدی نمی گرفت هرچند که پیش از تاسیس آن، نگرانی هایی را از ترس ملی شدن صنعت نفت در این کشورها بر انگیخته بود اما اوپک در ابتدای راه خود اهدافی را که خوزه آلفونسور پرز در سر داشت محقق نکرد تا «پدر اوپک» در سال 1963 از همه امور مربوط به انرژی استعفا دهد و در کشورش به یک شکست خورده ملقب شود.

اوپک در دهه نخست فعالیت خود نقش چندانی در بازار نفت ایفا نکرد و فقط این اطمینان را از شرکت های نفتی گرفت که با مشورت آن ها قیمت نفت را تعیین کرده و آن ها را به نوعی شریک خود بدانند. یکی از دلایل موضع پایین اوپک در این دهه، واگذاری امتیازهای اکتشاف و استخراج نفت به شرکت های نفتی بود البته به جز ایران که همین مساله دست کشورهایی همچون عربستان، کویت، عراق ونزوئلا را بسته بود و تنها ایران بود که به ظاهر صنعت نفتش، ملی بود.

نفت این کشورها در دست شرکت های امریکایی بود لذا نه قدرتی داشتند و نه توانی برای اداره صنعت نفت ؛ آن ها ملزم به رعایت مفاد قرارداد امتیازی خود بودند زیرا به شدت به قدرت های جهانی وابسته بودند؛ سوپاپ اطمینانی برای امریکا که خیالش را آسوده کرده بود.

از طرف دیگر، این کشورها دوست نداشتند در روزهایی که تقاضا از عرضه عقب مانده و بازارها اشباع شده است، خود را با کمپانی ها وارد چالش کنند زیرا به شدت به درآمدهای نفتی خود وابسته بودند. کشورهای عضو فقط یک هدف را دنبال می کردند و آن هم تثبت و افزایش درامدهای نفتی بود لذا در گردابی تباه ، سبقت از هم را آغاز کردند. به عنوان نمونه در سال 1961 ، زمانی که کویت استقلال خود را رسما اعلام کرد، بغداد، کویت را یکی از استان های خود به شمار آورد و حتی تهدید کرد به این کشور حمله خواهد کرد که با پاسخ انگلستان مواجه شد و از موضع خود عقب نشینی کرد.

ایران و عربستان نیز با نگاهی به هم، سعی در افزایش درآمدهای نفتی خود بدون توجه به اهداف و مرام نامه اوپک داشتند و در این میان، شاه ایران به شدت به دنبال افزایش تولید و کسب درآمد بیشتر بود.آن ها فقط با هم رقایت می کردند به طوری که شاه به شرکت های نفتی اصرار می کرد باید ایران را به نخستین تولید کننده نفت خاورمیانه تبدیل کنند. در همین اثنا احساسات ضد امریکایی در عربستان بالا گرفت تا در یک نقشه شوم پادشاه عربستان توسط برادرزاده خود کشته شد و ملک فیصل با روحیاتی غرب گرایانه پادشاه عربستان شود. عبدالله طریقی یکی از رئوس اصلی تاسیس اوپک پس از روی کارآمدن ملک فیصل به شهر بدر تبعید شد تا یکی از ارکان اوپک با دستور امریکا گوشه نشین شود.

پرز هم تحت فشار عمومی در ونروئلا استعفا داد و فرزند خود را – اوپک – شماتت کرد و چند هفته پس از استعفایش شدیدا به این سازمان حمله کرد.پرز در محقق کردن اهداف ملی خود یعنی افزایش سهم نفت ونزوئلا در بازار نفت از طریق اوپک ناکام مانده بود و در تغییری موضعی جالب نفت را مدفوع شیطان نامید نه موهبت خداوند.

اوپک در دهه نخست فعالیت خود سازمانی غیر چابک و بی اهمیت بود و قدرتی نداشت؛ این سازمان به دلایلی که اشاره شد ناکام ماند اما در دهه های آینده نقش موثر تری در بازار نفت ایفا کرد که در گزارش های بعدی به آن خواهیم پرداخت.
شنبه ۱ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۰۴:۴۸
کد مطلب: 1995
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *