۰
روایتی از ونزوئلا و نفت

نفت تا پیش از ظهور چاوز

اما در اواخر دهه 1980، ونزوئلا که ثروت نفتی جالبی را تجربه کرده بود، با مشکلات و ناراحتی ­هایی مواجه شد. در خلال سال­های بالا رفتن قیمت­ های نفت و درآمدهای حاصل از آن، بخش عظیمی از طبقه متوسط به راحتی و سهولت ثروت کلانی به دست آورده بودند. اما این گروه از نظر شیوه زندگی و فرهنگ مصرفی خود شدیداً تحت ­تاثیر همسایه شمالی خود یعنی ایالات متحده قرار داشتند.
نفت تا پیش از ظهور چاوز
شرکت­ های نفتی «شل» و «اکسون» در دهه 1920، که با انقلاب مکزیک و افزایش هزینه ­ها و وارد شدن آب شور به میادین نفتی مکزیک مواجه شدند، با کمک و تحت حمایت ژنرال «خوان وینسنت گومز»[1] ، دیکتاتور زیرک و ظالم ونزوئلا، فعالیت و کار خود را به ونزوئلا منتقل ساختند.

به گزارش «ميزنفت»، در سال 1928، ونزوئلا با تولید سالانه 137 میلیون بشکه، مکزیک را پشت سر گذاشته، دومین تولید کننده بزرگ جهان و همچنین اولین صادر کننده جهان شده بود. در همین سال، برای اولین بار میزان صادرات نفت ونزوئلا به آمریکا بیش از مکزیک شده بود و پس از آن، در خلال همهم 1970، ونزوئلا تامین کننده اصلی نفت آمریکا شد.

پس از مرگ «گومز» نسل جدید سیاستمداران جوان که در دوره دیکتاتور سابق از دانشجویان تحت ظلم و فشار قرار گرفته بودند، درصدد برآمدند وضعیت مطلوبی را که برای شرکت­های آمریکایی تحت حمایت دیکتاتور قبلی به وجود آمده بود، تغییر دهند. برخی از آنها حزب «اقدام دموکراتیک» را تشکیل دادند که در اصل ایده­های سوسیالیست لیبرال داشت.

گر چه در سال 1943، کنگره ونزوئلا قانون هیدروکربن را تصویب کرد که تا حدودی به نفع ونزوئلا در تحصیل درآمدهای نفتی بود، اما در سال 1945، گروهی از افسران ناراضی و جوان ارتش با کمک رادیکال­های جوان حزب «اقدام دموکراتیک»، دست به یک کودتا زدند که نتیجه آن، قانون هیدروکربن اصلا شد و به موجب آن از این به بعد شرکت­های نفتی متعهد بودند 50 درصد از سود حاصل از درآمدهای نفتی را به دولت ونزوئلا بپردازند.

گرچه دیکتاتور دیگری به نام سرهنگ «مارکوز پرزخمینز»[2]، در سال 1948، با حمایت شرکت­های نفتی آمریکایی و کمک دولت آیزنهاور کودتا کرد و قدرت را به دست گرفت، اما 10 سال بعد، یکی از روشنفکران و کارشناسان صنعت نفت؛ که از همان حزب اقدام دموکراتیک بود و در دوره حکومت دیکتاتوری جدید فعالیت داشت، به نام «خوان پابلو پرز آلفونزو» مجدداً به صحنه بازگشت و پس از سقوط حکومت دیکتاتوری به سمت وزیر معادن و هیدروکربن منصوب شد.

پرز آلفونزو[3]، که شخصیتی مصمم و محکم داشت، کشور را به جهتی سوق داد که منجر به ملی شدن نفت شد و شخص وی نقش عمده­ ای در شکل دادن به آینده صنعت نفت جهان داشت. در سال 1945، دولت ونزوئلا 50درصد از درآمدهای نفتی را به عنوان مالیات از شرکت­های نفتی دریافت می­کرد، اما پرز آلفونزو این رقم را به 65 درصد افزایش داد. بعداً در سال 1959، پرز آلفونزو با عبدالله تریکی مدیر امور نفت و معادن عربستان سعودی که فرد تندرویی بود ملاقات کرد و «قرارداد شرافتمندانه ­ای»[4] با او امضا نمود که حاوی پیشنهاداتی بود و قرار شد این پیشنهادات را به دولت­های خود ارائه کنند.

این پیشنهادات اساس ایجاد سازمان کشورهای صادر کننده و یا «اوپک» را در سال بعد پایه ­گذاری نمود، و یک سال بعد، نمایندگان کشورهای عمده تولید کننده نفت یعنی عربستان سعودی، ونزوئلا، عراق، ایران و کویت در بغداد جلسه­ای تشکیل دادند و عامل تحولات و حرکتی شدند که اوج ان به انقلاب اوپک در دهه 1970 منتهی گردید.

پرز آلفونزو همچنین اولین شرکت ملی نفت ونزوئلا را پایه­گذاری کرد. یازده سال بعد، ونزوئلا قانونی را به تصویب رسانید که با انقضای امتیازات نفتی واگذار شده به شرکت­های نفتی، همه این امتیازات به دولت ونزوئلا واگذار می­شد.

نهایتاً در سال 1976، با پافشاری و پیگیری پرز آلفونزو، که اکنون بازنشسته شده بود، ونزوئلا سیاست ملی کردن خود را در بالاترین درجه و با ملی کردن کلیه امتیازات داده شده به شرکت­های نفتی خارجی به مرحله ا جرا درآورد و این امتیازات به شرکت دولتی نفتی تازه تاسیس شده به نام «پترو لئوس دی ونزوئلا»[5] واگذار شد.

سال بعد، این شرکت دولتی شروع به سرمایه­ گذاری وسیع در امر اکتشاف و توسعه عملیات نفتی کرد که آثار آن در کل اقتصاد کشور خیلی زود مشاهده و احساس شد. همزمان، ثمرات ثروت حاصل از نفت که ناشی از افزایش قابل ملاحظه قیمت­ های نفت در جهان بود، میان جمعیت رو به رشد شهری توزیع شد و این امر عمدتا از طریق بالا رفتن ارزش پول ملی به دلیل ثابت ماندن قیمت­های نفت عملی شد.

اما در اواخر دهه 1980، ونزوئلا که ثروت نفتی جالبی را تجربه کرده بود، با مشکلات و ناراحتی ­هایی مواجه شد. در خلال سال­های بالا رفتن قیمت­ های نفت و درآمدهای حاصل از آن، بخش عظیمی از طبقه متوسط به راحتی و سهولت ثروت کلانی به دست آورده بودند. اما این گروه از نظر شیوه زندگی و فرهنگ مصرفی خود شدیداً تحت ­تاثیر همسایه شمالی خود یعنی ایالات متحده قرار داشتند.

در نتیجه، افزایش سرسام­آور هزینه، به دلیل خرید و جذب مقادیر عظیمی از کالاهای مصرفی ساخت آمریکا، مانع رشد و توسعه صنایع داخلی شده، فشار فزاینده­ای را برتر از پرداخت کشور وارد می­آورد. سرمایه­گذاری و توسعه اقتصادی خارج از بخش نفت، به شدت کاهش یافت. فساد، به اعتراف همگان گسترده بود. با گذشت زمان، با کاهش قیمت­های نفت از سال 1986 به بعد، قرضه­های عمومی و خصوصی افزایش یافته، کاهش ارزش واحد پول ونزوئلا ادامه یافت. در نتیجه در سال 1989، دولت حزب «اقدام دموکراتیک» ناچار شد با «برنامه تعدیل ساختار اقتصادی» پیشنهاد شده از طرف صندوق بین­المللی پول، موافقت کند. که البته شرایط زندگی اقشار فقیر جامعه را بسیار بدتر کرد و موجب بروز ناآرامی­ها و شورش­هایی در مملکت شد که در جریان آن صدها نفر توسط نیروهای امنیتی دولت کشته و زخمی شدند. در اینجا بود که یک افسر چترباز، به نام «هوگو چاوز»[6]، با تنفر و ناراحتی شاهد جریاناتی که در کشور می­ گذشت بود.

علاوه بر آن، صندوق بین­المللی پول به دولت ونزوئلا اعلام کرد که وام­ها و قروضی که شرکت دولتی نفت وزنزوئلا دریافت کرده، اکنون دیگر بخشی از کسری بودجه کشور به شمار می­ رود که باید کاهش پیدا کند. درسی که از این جریانات گرفته شد بسیار روشن بود؛ ونزوئلا اگر خواهان سرمایه­گذاری بیشتر در صنعت نفت خویش است باید درهای خود را به روی شرکت­های نفتی خارجی بگشاید.

[1] . Juan Vincent Gomez
[2]. Marcos Perey Jimenez
[3] . Juan Pablo Perez Alfonzo
[4] . Gentleman Agreement
[5] . Petroleos de Venezuela
[6] . Hugo Chavez
 
يکشنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۰۶:۴۱
کد مطلب: 8896
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *