به گزارش «
ميزنفت»، قرار بود حفاری شمال به رقیبی مهم برای «ملی حفاری» تبدیل شود؛ هدفی که حتی برای موسسان این شرکت یک «جوک بزرگ» بود اما به هر حال این شرکت تاسیس شد و در چند سال نخست فعالیت خود به مثابه «نواده ای یتیم» در قیمومیت شرکت ملی حفاری، در امور ابتدایی خود نیز عاجز بود؛ «زیرپله» و «نیم طبقه ای» در دفتر آرژانتین شرکت نفت به این شرکت بخشیدند تا مستاجر مناطق نفتخیز جنوب و پایانه های نفتی باشد.
کسانی که آن روزهای حفاری شمال را به یاد دارند به خوبی خاطرشان است که اتاق دو متری مدیرعامل حفاری شمال در «پستوی» ساختمان آرژانتین، سبک جدیدی از شرکت نفت را به نمایش گذاشته بود؛ چند کارمند این شرکت حتی برای تامین چای خود، به نیروهای خدماتی شرکت پایانه های نفتی متوسل می شدند.
از آن روزها چندان نمی گذرد؛ شاید 8 سال پیش بود که اصغر رفیعی مدیرعامل وقت این شرکت وقتی روبروی خبرنگاران می نشست می گفت «اینجا موقتی است». حالا از آن روزها 8 سال گذشته است و حفاری شمال از یک «زیرپله» با انبوهی از مشکلات و وابستگی ها، مقابل ملی حفاری قدعلم کرده، روبروی ساختمان های شلمبرژه و هالی برتون در کردستان عراق دفتر مرکزی دائر کرده، به یکی از قدرتمندترین شرکت های فعال حفاری در ترکمنستان تبدیل شده، یکی از شفاف ترین شرکت های بورسی ملقب شده، چندین ساختمان بزرگ در تهران از آن خود کرده و به رویای حفاری در آب های عمیق تحقق بخشیده است.
روزهای سخت و کنج نشینی حفاری شمال حالا به روزهای بین المللی بودن تبدیل شده است؛ همه می دانند که حفاری شمال برای رها شدن نفت از یک شرکت «چسبنده» به بودجه های دولتی، واگذار سد و بخش عمده ای از سهام آن به بنیاد مستضعفان رسید و هدایت الله خادمی عضو کمیته حفاری شرکت ملی نفت به مدیریت آن برگزیده شد.
فارغ از عملکرد حفاری شمال در 7 سال گذشته، کسانی که این شرکت را به خوبی پایش می کردند به خوبی می دانند حفاری شمال با بسیاری از شرکت ها جنگید تا بتواند رشد کند؛ روزهای تلخی را پشت سر نهاد تا به این جایگاه نائل شود و برای گرفتن حق خود از شرکت ملی نفت و دفاع از کارگران ایرانی، روبروی وزیر نفت بایستد؛ آن هم وزیری با نام بیژن نامدار زنگنه که در دور نخست وزارت خود مخالفان را تعویض کرد.
هرچند این ایستادگی و معامله نکردن خانواده های کارگران ایرانی با میز مدیریت، دست آخر به برکناری خادمی منجرشد ولی بیانگر یک حقیقت غیرقابل انکار است:«برای ابقا باید منافع ملی را فدای منافع فردی کرد.»
اختلاف هدایت الله خادمی با مجموعه وزارت نفت و مدیران دولتی و خصوصی از زمانی آغاز شد که سحر یک از کار کنار گذاشته شد و دکل هندی آبان بر سرکار ماند. موضوعی که در ابتدا توسط رسانه ها به «کف اخبار» آمد و خادمی نیز آن را تایید کرد اما دولتی ها تکذیب می کردند. با اوج گرفتن اعتراضات به «هندی پرستی» و کارآفرینی برای هندوها، وزیر نفت اعلام کرد از مدیرعامل شرکت حفاری شمال شکایت می کند تا اختلافات زنگنه و خادمی عیان شود. کشمکش های میان یک شرکت خصوصی و وزارت نفت نهایت کار را به مجلس کشاند. 70 نماینده به رئیس جمهور نامه دادند که وزیر نفتتان گویا فراموش کرده است اولویت کار با شرکت های ایرانی است؛ پس از آن و فشارهایی که به وزارت نفت وارد شد رکن الدین جوادی مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران ممنوعیت استفاده از شرکت های خارجی با وجود شرکت های ایرانی را اعلام کرد و قرار شد سحر یک به موقعیت قبلی خود بر گردد.
همه چیز در حال درست شدن بود اما برکناری خادمی، یگانه موهبتی بود که برخی ها از پروردگار می طلبیدند؛ کارشکنی های فراوان در فعالیت های این شرکت ها و بدقولی وزارت نفت برای تحقق خواسته های حفاری شمال و فشار به بنیاد مستضعفان برای «تفریق خادمی از حفاری» شمال تا بدانجا پیش رفت که تنها شرط نجات حفاری شمال از ورشکستگی، خروج خادمی از این شرکت شد.
سایت الف متعلق به احمد توکلی – یکی از منتقدان قرارداد کرسنت- در خبری همان روزها نوشت:
«پس از بیکار شدن یک دکل ایرانی در فاز ۱۳ پارس جنوبی، شرکتهای خصوصی نزدیک به جریان فکری اصلاحات فشارهای خود را برای برکناری افشاکننده جریان مذکور تشدید کردند. ردپای این جریان به یکی از مدیران ارشد وزرات نفت در دوره نخست وزارت زنگنه بر می گردد. «م.م» با تاسیس چند شرکت خصوصی و سمت های جدید در شرکت های نفتی، پروژه «ایرانی زدایی» پروژه های نفتی را آغاز کرده است و با خرید و اجاره دکل های هندی و چینی، قصد دارد شرکت های ایرانی را از رده خارج کند. وی که در ماجرای قرارداد کرسنت بازداشت شده بود هم اکنون واردات چند دکل حفاری را آغاز کرده است و برای رسیدن به سودهای کلانی که در این حوزه وجود دارد تلاش های وسیعی را با همراهی برخی از مدیران وزارت نفت برای برکناری مدیر افشا کننده آغاز کرده است. گویا «حلقه کرسنتی ها» با تشدید فشار به سعیدی کیا رئیس بنیاد مستضعفان خواستار برکناری این مدیر نفتی شده اند؛ گفته می شود که به بنیاد مستضعفان پیشنهاد شده است که در صورت برکناری این مدیر نفتی و جایگزینی مدیر مورد پیشنهاد آن ها، مطالبات این بنیاد از وزارت نفت که حدود 700 میلیارد تومان است پرداخت می شود. رئیس بنیاد مستضعفان با مقاومت در مقابل این فشارها از مدیر خود حمایت کرده است اما با توجه به تشدید فشارها بعید نیست حلقه کرسنتی ها موفق به برکناری این مدیر شوند.»
نزدیک 4 ماه پس از انتشار این خبر سرانجام حکم برکناری از دفتر رئیس بنیاد مستضعفان خارج شد؛ دلدادگان به هندی ها موفق به برکناری خادمی شدند وفردی را بر مسند کار نشاندند که ...!
سعیدی کیا البته حق دارد با مشاوره نفتی ها مدیرعامل جدید خود را انتحاب کند؛ مدیری که «سفارش شده» است و از دوستان نزدیک رکن الدین جوادی. حالا عزت الله حجازی باید به جای بررسی وضعیت بازار روغن های موتور بازار حفاری را رصد کند. مدیرعامل نفت بهران که البته در هیات مدیره حفاری شمال نیز صاحب یک صندلی است یا باید به جنگ جریان های همراه با خارجی ها برود و یا با آن ها همراهی کند.
کاشف نفت خزر، شفاف ساز مالی حفاری شمال، آزاده و جانباز دفاع مقدس، مرد بین المللی صنعت حفاری ایران، هم سنگر شهید طهرانی مقدم و ... عناوینی است که برای خادمی قائل هستند؛ کاری با این عناوین نداریم و چیزی که برای نفت مهم است بهره وری کاری است که حفاری شمال طی چند سال اخیر به آن دست پیدا کرده و به رقیب جدی شرکت ملی حفاری تبدیل شد.
حالا خادمی از امروز کلید دفتر خود را به حجازی تحویل می دهد و خود را به شرکت ملی نفت معرفی می کند؛ حجازی کلید دار شرکتی شده است که با برکناری خادمی، می تواند به حق و حقوق خود از نفت دست پیدا کرده و بخشی از مشکلات خودرا برطرف کند. همان حق و حقوقی که «گروگان» برکناری خادمی بودند که با حکم جدید صادر شده، حفاری شمال به آن شاید برسد.
گفته بودند اگر خادمی باشد ورشکستتان می کنیم، حالا که «هدایت الله» نیست امیدواریم طلب ها را پرداخت کنند اما تردیدی نیست وضعیت آنطور که پیش بینی می شد پیش نخواهد رفت. در انتظار آینده می نشینیم...!