وحید حاجی پور | یکی از بزرگترین و شاید هم بزرگترین چالش وزیر جدید نفت در مدیریت وزارت نفت، بهرهگیری از مدیران متخصص باشد؛ واقعیت این است که مدیران کار بلد و شایسته، یا بازنشسته شدند و یا ترجیح دادند در بخش خصوصی و شبه خصوصی مشغول شوند.
چهار دلیل منطقی برای دوری از نفت
علاقهای هم ندارند به نفت برگردند؛ به چند دلیل مشخص و منطقی. نخست آنکه حقوق و دستمزد مدیران شرکت ملی نفت و سایر شرکتهای تابعه به نسبت حقوق شرکتهای خصوصی و شبه خصوصی ناچیز است. مدیری که در بالاترین سطح مدیریتی وزارت نفت کمتر از 50 میلیون تومان حقوق میگیرد، ترجیح میدهد در جایی کار کند که حقوقش حداقل 130 میلیون تومان در ماه است.
دوم آنکه محدودیتهای دست و پاگیر شرکتهای دولتی، جهنمی را برای آنها رقم میزند که تا به امروز هم درگیر پاسخ دادن به آنها در مراجع نظارتی هستند؛ یک مدیر دولتی، باید به نهادهای امنیتی و نهادهای نظارتی مانند دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کل کشور پاسخگو باشند آنهم برای تصمیماتی که به سود کشور بوده است. مدیرانی که از دولت به بیرون کوچ کردهاند، ترجیح میدهند در دفتری مشغول کار باشند که دردسر کمتری نسبت به نهادهای دولتی دارد.
سوم آنکه فضای کار بیرون با داخل نفت تفاوتهای آشکاری دارد؛ مدیری که در بخش خصوصی تصمیم میگیرد بهراحتی میتواند تصمیم خود را وارد عملیات کند درست برخلاف بخش دولتی که باید از هفتخوان رستم عبور کند. بروکراسی وحشتناک وزارت نفت و شرکتهای تابعه به حدی کسلکننده است که مدیران ترجیح میدهند قید کار را زده و در اتاقهای خود استراحت کنند.
به بیان سادهتر، مدیری که به دنبال اثرگذاری در صنعت نفت است حتماً بخش خصوصی و شبه خصوصی را به بخش دولتی ترجیح میدهد زیرا بهخوبی آگاه است در این بخش، آبی برای کشور گرم نمیشود.
چهارم آنکه حواشی در بخش غیردولتی، بسیار کمتر از بخش دولتی است؛ اتمسفر نهادهای دولتی مملو است از پروندهسازی، پاپوشهای اخلاقی و مالی، سخنچینی و فضای مسموم؛ مدیری که روی موضع خود برای انجام یک پروژه پافشاری میکند، به هزار انگ و زد و بند متهم میشود درحالیکه قصدش تسریع در اجراست. همین برای خروج از بخش دولتی، کافی است.
وزیر نفت باید چه کند؟
این عوامل زمینه را برای جداسازی مدیران موفق از بدنه نفت آماده کرده است؛ بیشتر مدیران فنی به بخشهای غیردولتی کوچ کرده و اصلاً علاقهای ندارند دوباره روزهای تلخ را در صنعت نفت تجربه کنند؛ در این وانفسا، اندک مدیرانی که میتوانند کمک دهنده بزرگی باشند برای خروج از وضعیت سیاه صنعت نفت، از گردانهای مجازی واهمه دارند که بینامونشان، به زمین و زمان میتازند و بهراحتی ترور شخصیت میکنند.
پاک نژاد اگر میخواهد به نفت سامانی دهد، باید بدون توجه به همه سمپاشیها تصمیم درست را گرفته و پای تصمیم خود بایستد. جز این هم چارهای نیست...