به گزارش «
ميزنفت»، خبرگزاری تسنیم در گفت و گو با محمد علی خطیبی، متن بلندی را روی خروجی خود قرار داده است که بخشی از آن در ادامه می آید:
*سفرهای زنگنه به کشورهای نفتی و اوپکی خوب بود، اما باید زودتر این کار صورت می گرفت. همین موضوع باعث شد، عربستان در شرایطی قرار بگیرد که مجبور به موضع گیری شود.
*در یکی از نشست های وزرای عضو اوپک - در زمان سرپرستی آقای علیآبادی بر وزارت نفت -. وزیر نفت عربستان سعی داشت برخی از دیدگاههای خود را به دیگر اعضا تحمیل کند، اما به دلیل مقابله کشورها این کار صورت نگرفت و همین باعث عصبانیت وزیر نفت عربستان شد به طوری که او اعلام کرد که دست به اقداماتی خواهد زد. در این میان من به وزیر نفت این کشور گفتم: در صورتی که شما به منافع مردم کشورتان و یا سایر کشورهای عضو ضربه بزنید، ما این موضوع را به افکار عمومی به ویژه مردم عربستان اعلام خواهیم کرد که آسیب وارد شده به کشورها از جانب شما بوده و شما باید پاسخگو باشید. این گفتهها برای وزیر نفت عربستان گران تمام شد.
* در زمان تدوین بودجه سال ۹۳، زمانی که دولت بودجه را با نفت ۱۰۰ دلاری بست، بسیاری از کارشناسان اعلام کردند که این قیمت خوشبینانه است و سال سختی را پیش رو داریم، احتمال کاهش قیمت نفت وجود دارد و بهتر از دولت محتاطانه عمل کند. علت هم این بود که،اقتصاد جهانی رونق و شکوفایی پیش بینی شده را نداشت. الان افزایش تقاضا در حد ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه در روز است. تقاضا بسیار ضعیف است. بنابراین باید عرضه مدیریت شود.
*متأسفانه مدتی است که مدیریت عرضه توسط اوپک اعمال نمیشود. درحال حاضر چند کشور عضو اوپک خود را به عنوان "عرضه کننده متعادلساز" به دیگران تحمیل کردهاند تا در زمانیهایی که عرضه نفت خام برخی کشورهای عضو اوپک به هر دلیلی از بازار خارج شد، آنها نفت مورد نیاز بازار را تأمین کنند، این جایگزینی بدون هماهنگی با اوپک وخودسرانه صورت گرفته است؛ بنابراین اکنون با پدیده کشورهای"عرضه کننده متعادل ساز" روبهرو هستیم، بدون آنکه این وظیفه به طور رسمی به آنها داده شده باشد، یک جانبه این کار را انجام می دهند.
* درحال حاضر یک میلیون بشکه مازاد وجود دارد.البته بخشی از نفت خام کشورهایی که سهمیه شان از بازار خارج شده بود سال آینده دوبار به بازار باز خواهد گشت؛ از این کشورها نمیتوان انتظار داشت که تولید خود را کاهش دهند؛ چراکه کمتر از سهمیه خود تولید میکنند و میخواهند به سطح قبلی بازگردند. بنابراین کشورهایی که مازاد تولید خود را وارد بازار کردهاند باید سطح تولید خود را کاهش دهند.
* در سال ۲۰۰۸، قیمت نفت به ۵۰، ۶۰ دلار کاهش یافت که با کاهش تولید، قیمت به بیش از ۱۰۰ دلار رسید. این اتفاق در سال ۱۹۹۸ و ۱۹۸۶ هم رخ داد که با مدیریت عرضه توسط اوپک، روند نزولی قیمتها متوقف شد.
* برای خروج دو سه میلیون بشکه نفت مازاد از بازار در سال آینده، قطعاً اوپک باید اقدامی انجام دهد؛ چرا که از سایر تولیدکنندههای غیر عضو این سازمان انتظاری وجود ندارد. آنها منسجم و سازمان یافته نیستند و نمیتوان با تک تک آنها مذاکره کرد. البته اوپک میتواند از تولیدکنندگان بزرگ مانند روسیه، مکزیک و عمان دعوت کند. البته اوپک باید عزم خود را جزم کند که آیا میخواهد این مازاد را از بازار جمع کند یا نه؟ بعد اعلام کند مقداری از مازاد عرضه را اوپک و مقداری را هم کشورهای غیر عضو از بازار خارج کنند. نکته اصلی این است که در داخل اوپک اعضایی داریم که در شرایط اشباع بازار باز هم به تولید نفت خود اضافه میکنند.
* دبیرخانه اوپک زمانی نظم دقیقی داشت که الان ندارد. در واقع دبیرخانه علاوه بر دریافت آمار رسمی تولید اعضا، آمار تولید آنها را از پنج، شش منبع مستقل بین المللی دیگر هم دریافت میکرد، در نهایت میانگین تولید آنها را با سهمیه تعیین شده مطابقت میداد و میزان تخلفات را مشخص میکرد. در اجلاس وزراء که پشت درهای بسته برگزار میشود؛ به صراحت نسبت به اعضایی که بیش از سهمیه تولید کرده اند انتقاد شده و اگر این انتقادات مؤثر واقع نشود، به متخلف فشار آورده می شود.
* دبیرکل - فعلی- آدم باتجربه و توانایست. دبیرکل مدافع منافع کشورهاست و بر آنها نیست. در واقع کارمند کشورهای عضو است. تصمیمات جلسه اجلاس وزرا لازم الاجراست. ریاست اجلاس باید فعال شود، نشست بگذارد و رایزنی کند. از ماه ژوئن که قیمت نفت از ۱۱۵ دلار به کمتر از ۸۰ دلار کاهش یافت، چرا رایزنی لازم انجام نشد؟ البته دبیر کل اوپک هم باید فعال باشد اما این امر باید با خواست اعضا انجام شود. باید نظمی ایجاد شود و سازوکارهایی که تولید را کنترل کند. البته قبلاً هم این سازوکارها وجود داشت.
* یک نکته انحرافی وجود دارد و آن این است که یکی از دلایل عدم کاهش تولید برخی کشورهای عضو اوپک برای این است که تولید کشورهای غیرعضو را از بازار نفت خارج کنند یا به طور مشخص خارج کردن شیلاویل آمریکا از بازار است! وهدف آن ضربه زدن به اقتصاد کشورهای تولیدکننده نفت نیست. برخی مدعی هستند که باید از این موضوع استقبال هم کرد تا اینگونه به آمریکا ضربه بزنیم! چون وقتی قیمتها پائین میآید، فقط آمریکا از این کاهش قیمت نفت ضربه نمیبیند بلکه سایر کشورهای تولیدکننده هم متضرر میشوند. از سوی دیگر طبق مقالهای که واشنگتنپست منتشر کرده بود، کاهش قیمت نفت موجب شده است که هر خانوار آمریکایی ماهانه ۶۰۰ دلار هزینه کمتری برای انرژی پرداخت کند. پس کاهش قیمت نفت به نفع آمریکا تمام شده است. اما خانوارهای کشورهای تولیدکننده نفت تحت فشار تورم قرار گرفتهاند.
* هیچ کس هزینه تولید شیلاویل را نمیداند، برخی ۵۰، ۶۰ دلار و برخی هم تا بیش از ۸۰ دلار برآورد کرده اند. از سوی دیگر تولید در هر منطقه هزینه متفاوتی را دارد. با توجه به این که قیمت نفت اکنون به زیر ۸۰ دلار رسیده است، چرا تولید شیل اویل این کشور متوقف نمیشود؟ دو نکته وجود دارد؛ اول اینکه ما نمیدانیم که آنها در چه قیمتی تولید شیلاویل را متوقف میکنند. ضمن اینکه با توجه به اینکه هزینه تولید در مناطق مختلف متفاوت است ممکن است، تنها در برخی از مناطق تولید نفت متوقف شود. نکته دوم اینکه، شرکتی که برای تولید شیلاویل سرمایهگذاری کرده است تولید را متوقف نمیکند چون نه تنها سرمایه آن بازنمیگردد بلکه او تعهداتی دارد مانند پرداخت وام بانکی که باید از طریق تولید نفت آنها را پرداخت کند. پس پائین آوردن قیمت با هدف ضربه زدن به آمریکا یک نکته انحرافی است. بعید میدانم با این قیمتها آمریکا تولید شیلاویل را متوقف کند.
* در دهه ۸۰، دو عضو اوپک - ایران و عراق- مستقیم با هم در جنگ بودند و همزمان چند کشور عضو به صورت غیر مستقیم علیه ایران میجنگیدند. اما در این شرایط اوپک تشکیل جلسه میداد و به توافق میرسید. جلوی سقوط قیمتها را گرفت در حالی که شرایط خیلی بدتر از الان بود. جلسات گاهی بسیار متشنج بود و گاهی یک هفته نشست ها به طول میانجامید. گاهی قرار بود نشست غروب به پایان برسد اما تا صبح روز بعد بی وقفه ادامه مییافت. ضمن احترام به نظر آقای قمصری، ایشان شاید از نظر بازار نفت این موضوع را مطرح کردند. اما بنده به عنوان کسی که ۳۰ سال در اوپک حضور داشتهام، موافق این موضوع نیستم. زمانی قیمت نفت تک رقمی شده بود و عنوان میشد که "اوپک مُرد"، اما این سازمان با کاهش تولید به بازار ثبات بخشید. همه از کاهش قیمت نفت نفت نگران هستند از عربستان گرفته تا اکوادور. حتی کشورهای غیر اوپک.
*مطمئن باشید اکثریت قریب به اتقاق صادرکنندگان نفت با کاهش تولید نفت همراهی خواهند کرد. اگر هم کشوری پیدا شود که راضی به کاهش تولید نباشد و اصرار داشته باشد که تولید خود را کم نکند. باید از طریق مقامات سیاسی این موضوع پیگیری شود.
* از زمانی که شیوه انتخاب دبیرکلی از شیوه الفبائی خارج شد مشکل آغاز شد. هم اکنون ریاست اجلاس و ریاست هیئت عامل سازمان از طریق الفباء انتخاب می شود. جریان از این قراربود که وقتی همه کشورهای عضو دبیرکل شدند و دوباره نوبت به ایران رسید، برخی از اعضا به این دلیل که ایران درگیر جنگ بود، نمیخواستند این سمت به ایران برسد و مانع آن شدند. تنها راه حل این مشکل، بازگشت به نظم است تا یک بار برای همیشه، بحث دبیرکلی خاتمه یابد.
* در این زمینه با عربستان بسیار بحث کردیم، حتی جلسههای خصوصی در این مورد با آنها برگزار شد. عربستان معتقد است که چرخش دبیرکل بین کلیه اعضا، باعث فدا شدن کیفیت میشود. اما ایران به آنها تأکید کرد که با تعیین شاخص هایی برای فرد معرفی شده برای سمت دبیرکلی مانع از حضور افراد بی صلاحیت در این سمت می شود، اما آنها نپذیرفتند.
* تمدید دبیرکلی آقای البدری غیرقانونی است؛ چون طبق اساس نامه یک فرد می تواند دو دورهِ سه ساله دبیر کل شود اما وی حدود نه سال است که دبیرکل است. هیچ فردی از ابتدای تأسیس اوپک بیش از شش سال دبیر کل نبوده است. بدون اینکه اساسنامه را اصلاح کنند، دبیرکلی را تمدید کرده اند. اگر قرار باشد بیش از دو دوره سه سال دبیرکلی تمدید شود باید اساسنامه اوپک اصلاح شود.
*اوپک در نشست های کارشناسی خود که قبل از نشست اجلاس وزراء برگزار می شود، عرضه و تقاضا، عرضه تولیدکنندگان نفت غیر عضو و رشد بلوک های اقتصادی جهان را بررسی می کند. معمولا اوپک از پیش بینی یک سازمان استفاده نمی کند. آمار تعداد زیادی از سازمان ها معتبر مبنای تصمیم گیری این سازمان است. قطعا پیش بینی ها ۱۰۰ درصد درست در نمی آید اما ضریب انحراف آن هم زیاد نیست. ضمن این که هر کدام از سازمان های معتبر بین المللی هر چند وقت یک بار پیش بینی خود را با توجه به شرایط جدید بازنگری می کنند. این گونه نیست که یک پیش بینی را با ضریب انحراف بالا پیش رو قرار داده باشیم و بعد در چاه بیافتیم.
* روسیه از دو جهت ضرر کرده است؛ هم با کاهش قیمت نفت و هم با کاهش صادارت گاز به اروپا. اگر به درستی از این کشور خواسته شود، قطعاً می تواند در این زمینه کمک کند. در کل اوپک باید رابطه مناسبی با صادرکنندگان بزرگ نفت مثل روسیه، نروژ، عمان و مکزیک داشته باشد تا بتواند در این شرایط از همکاری آنها استفاده کند.