ليبي كه به تسخير نيروهاي ايالات متحده درآمد تحريمهاي نفتي عليه ايران گسترش پيدا كرد و كاخ سفيد ببيشتر به تامين سوخت دنيا منهاي ايران فكر كرد!
فشارها بر اقتصاد كشورمان آنقدر زياد شد كه براي تامين بودجه به مشكلات جدي برخورديم و حتي به فكر تخليه مخازن نفتي در دريا هم افتاديم.
با تدبير مسئولان و تلاش، دولت توانست بر اين مشكلات فائق بيايد و توجه بيشتري به مسائل اقتصادي و توليد داخلي داشته باشد. اما حالا عربستان توانسته است قيمت نفت را آنقدر كاهش دهد كه ضربه ي سنگين تري نسبت به تحريمها به اقتصاد متكي بر نفت ايران عزيز ما بزند.
اين اقدام آل سعود عليه جمهوري اسلامي يك نكته بسيار درس آموز دارد و آن اينكه حتي اگر كليه تحريمهاي نفتي و پتروشيمي و بيمه و .... كه سالهاست از سوي امريكا عليه ايران وضع شده ، برداشته شود يك كشور پادشاهي بنا بر دستور امريكا مي تواند با افزايش توليد نفت، فشاري بيشتر از تحريمها به اقتصاد ما وارد كند.
بايستي باور كرد و عبرت گرفت كه دنيا پس از ظهور نهضت خميني (ره) تغيير كرده است و كليد بهشت مردم ايران و جهان ديگر در دست امريكا نيست.
ما نبايد با تحليل كوتاه مدت و اشتباه محاسباتي سرنوشت سه دهه آينده كشور را به مذاكرات و امريكا و مخازن نفتيمان گره بزنيم.
نفت و مخازن نفتي آنقدر جامعه اقتصادي ايران را تنبل و بي مسئوليت تربيت كرده كه حتي در ده سال گذشته چون نفت مي فروختيم و نان مي خريديم ميعانات گازي كه ارزش ارزي فراواني دارد توسط متخصصين(!) ما سوزانده ميشد!
خام فروشي معضل بزرگ اقتصاد كشور بوده و هست چرا كه ما ساده ترين و آسانترين راه را براي چرخاندن چرخ زندگي مردم انتخاب مي كنيم.
ايران بعنوان يكي از بزرگترين قدرتهاي نفتي جهان تا ۵ سال پيش توانايي تامين سوخت خودرهاي شهروندان خود را نداشت و {تقريبا}پول ده بشكه نفت خام را براي تحويل يك بشكه بنزين به اروپا تقديم مي كرد!
اين اوضاع تنها در حوزه نفت و گاز، ختم نشد بلكه خام فروشي بهترين معادن ايران و ارسال آن براي چين و ساير كشورها پرده ي ديگري از كم تحركي جامعه ي اقتصادي ما را نشان داد.
بايد اقرار كرد كه دشمن در ايجاد اشتباه محاسباتي در اذهان عمومي تا اندازه اي موفق بوده چرا كه هميشه و در ذهن عوام و خواص كشور ما اين مطلب ذوق مي زد كه بايد "پول نفت را سر سفره مردم بياوريد!
با اين ذهنيت، كه دشمن به فضاي كشور ما تلقين كرد توليد ملي از كشاورزي گرفته تا فراوري محصولات نفتي و گازي و معادن و .... عملا ذبح شد و مردم از دولتمردان مطالبه اي غير از پول نفت و شمردن دلارهاي امريكا نداشتند.
بايستي واقعيت را قبول كرد كه اقتصاد ما بگونه اي است كه عربستان و ارباب امريكاي اش مي تواند به راحتي آن را بلرزاند.
طبق گزارش صندوق بين المللي پول و بانك جهاني بيشينه ي تاثير تحريمها بر اقتصاد ايران ۳۰درصد مي باشد و ۷۰ درصد معضلات اقتصادي كشور عزيزمان نشئت گرفته از عدم مديريت صحيح مي باشد.
ما براي انكه بتوانيم رو به جلو حركت كنيم بايد واقعيت ها را بپذيريم و در پي رفع مشكلات مديريتي و برنامه اي اقتصاد كشور باشيم و نه اينكه صورت مسئله را پاك كنيم.
بايستي به يك سوال اساسي پاسخ داد و ان اينكه آيا ايراني و ايران نمي تواند بعنوان يك اقتصاد چندوجهي و قدرتمند بدون اتكا به نفت در دنيا شناخته شود؟ و منابع انساني و طبيعي ما از كشوري نظير ايرلند كه تحت شديدترين تحريمها قرار داشت كمتر است؟
به عقيده نگارنده تحولات اخير از جمله مذاكرات و تحريمها و .... بر خلاف ميل و راهبرد امريكا توانسته است به مردم ايران بفهماند كه مشكلاتشان و كليد حل آن در دستان امريكا نيست.
بايد يك اجماع ملي و يك انقلاب اقتصادي در ايران صورت بگيرد و در اين حوزه مسئولان بايستي با شجاعت وارد شوند و از اقدامات پوپوليستي پرهيز نمايند و اين اطلاعات را بگونه اي صحيح و منطقي در بطن افكار عمومي كشور غرس نمايند تا مطالبه ي اصلي مردم از مسئولان بجاي "آوردن پول نفت سر سفره ها" به "اقتدار و تقويت توليد ملي و اشتغال عمومي" تبديل شود.
به نظر مي رسد براي نيل به اين هدف بزرگ و مقدس، جنبش دانشجويي و كارگري و احزاب و خواص كشور نقش بسيار موثري دارند و بايد اولويت اصلي خود را ايجاد "انگيزش عمومي" براي برپايي اقتدار ملي بر اساس توليد ملي قرار دهند.
اكنون كشور بايستي به دوران اول انقلاب برگردد و مردم و مسئولان با همان روحيه، جنگ اقتصادي را به پايان برند.
يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۰۵