وحید حاجی پور/ نشست پاییزی اوپک، سال ۱۹۸۶، وین؛ مرد زیرک اما بد اخلاق معروف نفت جهان به یکباره روبروی خبرنگاران روی میز رفت و همه توجهات را جلب کرد:« من زکی یمانی ام؛ تصمیمم همان است که گفتم؛ افزایش تولید». سزار راست می گفت، او زکی یمانی بود و بیشتر اعضای اوپک مقهور وی بودند و تنها تماشا می کردند.
یمانی کار خود را کرد و در نهایت با فشار شاهزادگان آل سعود پس از ربع قرن حضور در وزارت نفت عربستان برکنار شد. پاییز امسال هم شباهت فراوانی به دسامبر ۱۹۸۶ دارد و وضعیت فعلی قیمت و بازار نفت هیچ «مویی» با آن روزها نمی زند اما با چند تفاوت؛ علی النعیمی جای زکی یمانی را گرفته است، عربستان اسب پیری شده است که توان «یورتمه» دویدن را ندارد و به جای عرضه مازاد نفت به مشتریان خود تخفیف غیر متعارف می دهد و بهانه «سهم محوری» این بار با نقش آفرینی «شیل های نفتی» به تکامل بی نظیری رسیده است.
اما داستان «۱۹۸۶» چه بود؟ در دهه ۸۰ میلادی اوضاع نا آرام خاورمیانه و جنگ فرسایشی عراق و ایران، سرمایه گذاری در منابع نفت و گاز خاورمیانه را زیر کسر «نا امنی» برده و بیشتر سرمایه گذاری ها در آفریقا و بخشی از اروپا متمرکز شده بود؛ شوروی با جهش بزرگ تولیدی خود پس از جنگ جهانی دوم، دوران غول بودن خود را «تجدید» کرد و از اوضاع غیر پایدار خاورمیانه کیسه گشادی برای خود دوخت. کمونیست ها و بازمانده تزارهایی که آرزویشان لمس آب های گرم خلیج فارس بود، تهدیدی بزرگ برای آمریکا به شمار می رفتند.
از طرفی٬ با جابجایی قدرت ها در معادله جنگ ایران و عراق، ایران باید تضعیف می شد و بهترین راه برای این هدف، کاهش درآمدهای نفتی ایران بود؛ به دلیل عدم موفقیت آمریکا در متوقف کردن جریان تولید و صادرات نفت ایران، «سهم محوری» دستاویزی شد برای کاهش قیمت نفت و به تبع آن، کاهش شدید درآمدهای نفتی کشور. این را باید به سیاست های عربستان برای رسیدن به قیمت مطلوب بر اساس خواسته های زکی م
قیمت ها در آن برهه از زمان به دلیل رونق تولید در سایر نقاط جهان و بی تعهدی اعضای اوپک به سهمیه ها رو به کاهش بود و در این میان، یانکی ها متضرر اصلی لقب گرفتند؛ یک چهارم تولید نفت کاخ سفید از ۴۵۰ هزار حلقه چاه نفتی بود که روزانه بین ۲ تا ۳ بشکه نفت تولید می کردند و با قیمت های پایین نفت منافعشان به خطر می افتاد. دقیقا مانند امروز که کاهش قیمت نفت تولید شیل نفت ها را غیر اقتصادی می کند.
جرج بوش معاون وقت رئیس جمهور امریکا و جان هرینگ تن، وزیر انرژی وقت آمریکا، به عربستان هشدار دادند در صورت سر و سامان ندادن به وضعیت تولید خود، از دوستانش فاصله می گیرد اما چه کسی می توانست باور کند که نوادگان عبدالعزیز ، رو در روی واشنگتن قرار بگیرد؟ آل سعودی که در سال ۱۹۷۵، ونزوئلا و ایران را تهدید کرده بود در صورت افزایش قیمت نفت، اوپک را ترک می کند.
اما این بار قصه کمی متفاوت بود؛ عربستان باید قیمت نفت را به سود امریکا دستکاری می کرد حتی اگر به ظاهر به ضرر واشنگتن بود؛ یمانی به بهانه سهم محوری به یکباره تولید خود را از ۶/۳ میلیون بشکه در روز به ۵ میلیون بشکه در روز افزایش داد و بهای نفت به ناگهان با کاهشی ۵۰ درصدی مواجه شد.
قیمت نفت به کمتر از ۱۲ دلار رسید و جالب آنجاست که آل سعود با توجیه تنبیه دیگر اعضای اوپک به منطور جلوگیری از تک روی آن ها و غیر اقتصادی کردن تولید نفت از دیگر مناطق جهان، قصد اصلی خود را به زیر «چادر» می برد. سال های بعد معاون وزیر امور خارجه آمریکا اذعان کرد که کاهش قیمت نفت در ان برهه از زمان، به دلیل تحت فشار گذاشتن ایران و شوروی بوده و نیاز این کشور از واردات نفت ارزان برای دوره کوتاهی برآورده می شد.
کاهش درآمدهای عربستان خشم پادشاه و شاهزاده های آل سعود را بر انگیخت و اوایل سال ۱۹۸۷ با شکلی غیر مرسوم از کار برکنار شد و ۲۵ سال حضور متداوم وی با برکناری عجیبی به پایان راه رسید. یمانی مرد تکنوکرات، غیر شاهزاده و تحصیلکرده غرب بود و راه و رسم شاهزادگان را نمی پسندید؛ وی ورودی دوره ای بود که ملک سعود به دلیل مخالف ضمنی با آمریکا به قتل رسید و فیصل، مرد شیفته کابوی ها به سلطنت رسید. تریکی وزیر اسبق نفت عربستان به «بدر» تبعید شد و یمانی به قدرت رسید.هر چند وی با ملک فیصل «بیعت عربی» کرده بود و مرد همه کاره نفت ریاض بود اما در مواقع بروز تضاد منافع واشنگتن و ریاض، بیش از آن که به منافع عربستان بیاندیشد به دستورات ارسالی از کاخ سفید عمل می کرد.
کاهش درآمدهای نفتی عربستان و اختلال در برنامه های خرید سلاح عربستان و عیاشی شاهزادگان به دلیل تامین اهداف آمریکا برای یمانی گران تمام شد و وی را برای همیشه از قدرت پایین کشید و به دست گلادیاتورها افتاد.
حالا نوبت به علی النعیمی رسیده است؛ مغرورترین وزیر تاریخ اوپک با سابقه ای ۲۰ ساله در راهبری نفت عربستان که به مانند قربانی پیشین سرزمین شن های داغ، به شدت مورد غضب شاهزادگان قرار گرفته است.
به عنوان نمونه ولید بن طلال شاهزاده ای که هیچ سمتی در عربستان ندارد نعیمی را به برکناری تهدید کرده است. ولید در تویتر خطاب به النعیمی تأکید کرد: ما از کسانی که مدعی عدم تأثیر بسیار سوء کاهش بهای نفت در بودجه عربستان هستند ، تعجب می کنیم .
ولید مشتی از خروار است چرا که دلارهای نفتی به قدری برای شاهزادگان ولخرج و لوکس گرای سعودی وسواس بر انگیز است که حاضرند برای به چنگ آوردن آن، پا به روی همه چیز بگذارند.
نعیمی هم با همه تکبر و لباس شاهزاده ای که بر تن دارد٬ مانند یمانی یک تکنوکرات است و روابط تیره و تاری با شاهزاده ها دارد؛ برای تکرار تاریخ فقط یک اتفاق باید رخ دهد: برکناری علی النعیمی!
دوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۴۴