بانک ها هنوز هم دست از سر نفت بر نمی دارند هرچند که مسکن را به عنوان مهم ترین بخش سرمایه گذاری خود در چنته دارند اما تاسیس شرکت های زیر مجموعه در حوزه انرژی و ورود مستقیم به پروژه ها، هنوز هم در حال قربانی گرفتن است.
به گزارش «
ميزنفت»، عرف معمول در سرمایه گذاری های نفتی از سوی بانک ها به این صورت است که بانک ها با فاینانس پروژه ها دخالت مستقیمی در اجرای پروژه ندارند و دست آخر سود پول خود را دریافت می کنند. این رابطه هم به سود کارفرما، هم به سود پیمانکار و هم به نفع بانک هاست.
کارفرما تنها تضمین کننده می شود، پیمانکار تنها سود وام را می دهد و بانک را شریک خود نمی کند و بانک ها نیز سر موعد پول خود را با سود آن پس می گیرند. البته در برخی قراردادها، نوع فاینانس تغییر می کند و بانک ها در پروژه شریک می شوند که در کمتر کشور نفتی رواج دارد امادر ایران رواج یافته است زیرا نه بانک های کشور از اصول حرفه ای سرمایه گذاری و کسب سود تبعیت می کنند و آگاهند و نه وزارت نفت می توانداز محل دیگری به جز بانک ها سرمایه جذب کند.
در واقع شرایبط به گونه ای است که شرکت ملی نفت برای اجرای پروژه های خود دست به دامان بانک ها شده است. شرکت ملی نفت تسهیلات ویژه ای را به بانک ها اعطا کرده که این تسهیلات موجب شده تا بانک ها به این یاور برسند که نفت و سودبالایی که از محل این تسهیلات به دست می آورند به نوعی منحصر به آن هاست.
بدون تردید بانک ها دوست ندارند نقدینگی را برای مدت طولانی در یک ردیف متمرکز کنند که عمل پسندیده ای هم نیست ولی موسسات پولی و مالی با توجه به شاخص های متعددی که هم منافع آن ها و هم منافع کشور را تامین می کند اقدام به سرمایه گذاری در پروژه ای خاص می کنند. در حال حاضر به جز شرکت نیکو که در خارج از کشور تاسیس شده و مستقر است، هیچ نهاد مالی تخصصی از پروژههای راهبردی صنعت نفت پشتیبانی مالی نمیکند و طرح تاسیس بانک نفت به همین دلیل در دستور کار مسئولان وزارت نفت و فعالان این حوزه قرار گرفت.
ایده بانک نفت در دولت نهم و توسط اکبر ترکان به بانک مرکزی رسید اما مخالفت های بانک مرکزی و تضمین بانک های داخلی برای تامین منابع مالی صنعت نفت، موافقت ها را برای تاسیس این بانک کم رنگ کرد. بانک های ایرانی علاقه ای به تاسیس بانک نفت نداشتند و خود را برای حضور در پروژه های کلان و پرسود نفتی «گرم» کرده بودند به طوری که مستقیما وارد پروژه ها می شدند که یکی از بدعت های صنعت بانکداری بود و فقط در کشورهایی همچون ایران اتفاق می افتد.
بانک تخصصی نفت هیچ گاه مجوز تاسیس نگرفت هرچند که امورپایه ای آن در دولت دهم شکل گرفت و سید کمال سید علی مسولیت آن را بر عهده گرفت اما وزش بادهای مخالف از برخی لابی ها برای تاسیس این بانک ها، مجوز فعالیت بانک نفت را صادر نکرد تا بانک ها بمانند و صنعت تشنه نفت.
متاسفانه در دولت دهم بدون هیچ ارزیابی دقیق از پروژه ها توسط بانک ها و وزارت نفت، پروزه ها به «بانک» ها واگذار شد و شریکی که باید «خاموش» می بود، خود تبدیل شد ه اپراتور و مجری طرح که اثرات آن را می توان در بسیاری از پروژه ها دید مانند میدان گازی آرش که بانک ملت با زخمی کردن آن، بعد از چند سال وقت کشی به کنار رفت.
بانک ها اجازه فعالیت بانک نفت را ندادند و خود مستقیما وارد نفت شدند بدون هیچ تخصص و آشنایی به این حوزه تا هم خود در گرداب چالش های نفتی ضرر کنند و هم منافع کشور را به خطر بیاندازند. طمع بانک ها همه را متضرر کرد در حالی که اگر بانک نفت فعالیت خود را آغاز می کرد شرایط با امروز تفاوت های بسیاری داشت.